پارسی‌شناسی: فرهنگ‌واره‌ی املایی

از پارسی‌شناسی
نسخهٔ تاریخ ‏۱ ژوئیهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۳:۰۶ توسط Admin (بحث | مشارکت‌ها)
پرش به ناوبری پرش به جستجو

آخور

آن‌جا

آن‌چه

آن‌که [در همه‌ی معناها و کاربردها]

اتریش

اتو

استخر «نام منطقه»

امپراتور

ایتالیا

این‌جا

این‌که [در همه‌ی معناها و کاربردها]

باتری

باتوم

باتون

بلکه

بلیت

بوزرجمهر

تالش

تایباد

تپیدن

تراز [در همه‌ی معناها و کاربردها]

تنبور

توس

توسی

تهران

تهماسب

تیسفون

جابلسا

چرا «برای چه؛ پاسخ مثبت به پرسش منفی»

چرایی

چنان

چنان‌چه

چنان‌که

چون‌که

چون‌وچرا

چه

چه را «چه چیزی را»

چه‌جور

چه‌جوری

چه‌سان

چه‌طور

چه‌قدر

چه‌کار

چه‌کاره

چه‌گونه

چه‌ها

حتّا

حلیم «بردبار»

حیات

ختا «نام سرزمین»

خرسند

خشنود

داوود

زغال

زکات

ساروج

ستبر

سرپل‌زهاب

صغرا

صَلات

طاووس

طوبا

عیسا

غلتیدن

کاووس

کبرا

کرونا

کُوید

کی‌کاووس

مجتبا

مرا

مرتضا

مشکات

مصطفا

ملاط

موسا

نفت

وانگهی

هدا

هلیم «نوعی غذا»

همان

همان‌جا

همان‌جور

همان‌که

همان‌گونه

همین

همین‌جا

همین‌جور

همین‌که

همین‌گونه

یحیا