پهلوی آسان: تفاوت بین نسخه‌ها

از پارسی‌شناسی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
جز
جز
سطر ۲۳: سطر ۲۳:
 
کتاب چهار پیوست دارد که دو پیوست نخست کپی کتاب‌های دیگر است بی‌کم‌وکاست در متن حاضر. پیوست نخست برگردان ملک‌الشعرا بهار است از «اندرز آذرباد» و دومین پیوست برگردان صادق هدایت است از «درایش اهریمن با دیوان». پیوست سوم واج‌نویسی سه بند از فصل بیستم ''شایست ناشایست'' (مزداپور، ١٣٦٩) است و هدف آن آشنایی با شیوۀ واج‌نویسی است. پیوست پایانی کتاب ترجمۀ مقاله‌ای است از مکنزی با عنوان «یادداشت‌هایی دربارۀ آوانویسی پهلوی». نثر این بخش آشکارا با سبک دیگر بخش‌های کتاب متفاوت است و روان‌تر از دیگر بخش‌هاست.  
 
کتاب چهار پیوست دارد که دو پیوست نخست کپی کتاب‌های دیگر است بی‌کم‌وکاست در متن حاضر. پیوست نخست برگردان ملک‌الشعرا بهار است از «اندرز آذرباد» و دومین پیوست برگردان صادق هدایت است از «درایش اهریمن با دیوان». پیوست سوم واج‌نویسی سه بند از فصل بیستم ''شایست ناشایست'' (مزداپور، ١٣٦٩) است و هدف آن آشنایی با شیوۀ واج‌نویسی است. پیوست پایانی کتاب ترجمۀ مقاله‌ای است از مکنزی با عنوان «یادداشت‌هایی دربارۀ آوانویسی پهلوی». نثر این بخش آشکارا با سبک دیگر بخش‌های کتاب متفاوت است و روان‌تر از دیگر بخش‌هاست.  
  
کتاب ''پهلوی آسان'' حتی مقدمه‌ای در باب زبان پهلوی و جایگاه تاریخی و جغرافیای زبانی آن ندارد و مقدماتی‌ترین مسائل چون هزوارش و املای تاریخی در آن به‌درستی طرح نشده‌است. مسائل دستوری و صرف و نحو جایی در این کتاب ندارند. متون اسکن‌شده بی واژه‌نامه آمده‌اند و نوآموز مجبور است چه برای واژه‎نامه، چه فهم مسائل دستوری و مبانی مقدماتی، همواره به دیگر کتب رجوع کند. نکتۀ قابل توجه دیگر دربارۀ این کتاب این است که مقدمه نوشتۀ کتایون مزداپور است اما در صفحۀ ٨ آن آمده «این کتاب در وهلۀ نخستین برای آموختن با یاوری استاد تدوین گشته است» و مراد از استاد کسی نیست جز نویسندۀ مقدمه. هرچند لفظ «تدوین» در این عبارت عنوانی است سخت درخور کتاب.
+
کتاب ''پهلوی آسان'' حتی مقدمه‌ای در باب زبان پهلوی و جایگاه تاریخی و جغرافیای زبانی آن ندارد و مقدماتی‌ترین مسائل چون هزوارش و املای تاریخی در آن به‌درستی طرح نشده‌است. مسائل دستوری و صرف و نحو جایی در این کتاب ندارند. متون اسکن‌شده بی واژه‌نامه آمده‌اند و نوآموز مجبور است چه برای واژه‌نامه، چه فهم مسائل دستوری و مبانی مقدماتی، همواره به دیگر کتب رجوع کند. نکتۀ قابل توجه دیگر دربارۀ این کتاب این است که مقدمه نوشتۀ کتایون مزداپور است اما در صفحۀ ٨ آن آمده «این کتاب در وهلۀ نخستین برای آموختن با یاوری استاد تدوین گشته است» و مراد از استاد کسی نیست جز نویسندۀ مقدمه. هرچند لفظ «تدوین» در این عبارت عنوانی است سخت درخور کتاب.
  
 
----
 
----

نسخهٔ ‏۳ اکتبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۳:۳۱

پهلوی آسان pahlav(-)i=y-e Ɂâsân [اسم خاص] {فارسی}

کتابی از کتایون مزداپور و همکاران که، چنان‌که از نامش پیداست، برای آموزش آسان خط و زبان پهلوی نوشته شده‌است. شاید مهم‌ترین دلیل دشواری یادگیری زبان پهلوی، خط آن باشد که تنها چهارده حرف برای دلالت بر تمامی واج‌های این زبان دارد. به همین دلیل، در هر کتاب آموزشی مقدماتی که برای زبان پهلوی نوشته می‌شود، باید تمهیدی برای آموختن درست این حروف و شیوه‌های خواندن آنها اندیشیده شود. هدف این کتاب نیز، آن‌چنان که در مقدمۀ آن گفته شده، سهولت بخشیدن به فراگیری و آموختن خط و زبان فارسی میانۀ زردشتی و یادگیری دانشجو به‌تنهایی و دور از دسترسی به استاد است (مزداپور و همکاران، ١٣٩٦: ٧).

پهلوی آسان در چهار بخش نوشته شده و چهار پیوست دارد. در همۀ بخش‌های کتاب آموختن خط پهلوی مهم‌ترین هدف نویسندگان بوده‌است.

بخش نخست، که در پنج درس سامان یافته، دربارۀ آموزش حروف پهلوی است. مهم‌ترین اشکال این بخش این است که هر بار، بسته به کلمه، صورتی از حرف‌نویسی و واج‌نویسی آورده می‌شود که منطبق با خوانش همان کلمه است و این ممکن است دانشجو را گیج کند، زیرا صورت‌های احتمالی دیگر در خوانش حروف مطرح نمی‌شوند و نوآموز همان حروف را در جای دیگر با دلالت واجی دیگری می‌بیند. مثلاً دربارۀ صورت 'krtn گفته شده k همان k است در حرف‌نویسی و آوانویسی (همان: ٢٥)؛ درحالی‌که این نشانه اگر بعد از مصوت‌ها بیاید، عموماً معادل g در واج‌نویسی است. بنا بر قول نویسندگان، مصوت‌های کوتاه در خط پهلوی نمی‌آیند (همان: ١٩). این سخن دقیق نیست زیرا کلماتی که خلاف این حکم را نشان می‌دهند کم نیستند مثل mwdl/ muhr یا pyhw'/ pih. شاید این سخن دربارۀ مصوت a صادق باشد، آن‌هم زمانی که در آغاز کلمه نباشد یا در کنار h نیامده باشد. مصوت u را در پهلوی اگر حاصل تحول ṛ بعد از صامت لبی باشد، در خط می‌نویسند، مثلاً در pwrsšn'/ pursišn یا mwltn'/ murdan. اگر بعد از مصوت u خوشۀ همخوانی می‌آمده، باز u در خط نوشته می‌شده است، مثلاً mwšk'/ mušk. مصوت e حاصل از اوملات (Umlaut) نیز عموماً در خط نوشته می‌شده، مانند mynytn'/ menīdan. وضع همچنین است دربارۀ مصوت کوتاه کلمات عالمانۀ دخیل از اوستایی، مثلاً hwldlwš/ xurdruš از -xrβidruš. نکات و ظرایف در این باره بسیار است و به همین اندک بسنده می‌شود.

دربارۀ صورت OL گفته شده که این واژه هزوارش است (همان: ٢٢)، اما هیچ توضیحی دربارۀ پیشینۀ تاریخی و علت وجود هزوارش در خط پهلوی نیامده است. مسئلۀ هزوارش برای نوآموزان خط پهلوی مسئله‌ای است بسیار بغرنج که فهم آن محتاج شرحی مبسوط است و نبودن چنین شرحی در کتاب ابهام خط پهلوی را در نظر دانشجو دوچندان می‌کند.

مؤلفان عبارت rādīh kardan rāstīh guftan را چنین ترجمه کرد‌ه‌اند: «[باید] رادی کردن [و] راستی گفتن» (همان: ٢٧). آوردن «باید» در این مواضع در قلاب به‌عنوان افزوده در ترجمه کار درستی نیست. مصدر یا اسم مصدر در پهلوی می‌تواند وجه الزامی یا امری را نشان دهد. همین نکته در ترجمۀ جملات اسمیۀ پهلوی نیز صادق است. آمدن فعل اسنادی در ایرانی باستان و میانه بعد از مسندالیه و مسند یا مبتدا و خبر الزامی نبوده و ساخت اسنادی با مسندالیه و مسند نیز کامل بوده است. پس در عبارت az driyōšān kē tuwānīgtar نیازی به آوردن «است» در قلاب نیست (نک. همان: ٣٧).

در عبارت sust ast kē kas nē dārēd گفته‌اند که معنای kas در پهلوی گاه با معنای امروزی متفاوت است. مؤلفان kas را در اینجا «شخص متحد و کسانی که حامی باشند» ترجمه می‌کنند (همان: ٤٧). البته روشن است که معنای «همراه»، «یاور» و «پشت و پناه» در فارسی امروز نیز باقی مانده و قول ایشان درست نیست. صفت «بی‌کس» در فارسی امروز به‌خوبی این معنا را نشان می‌دهد.

پیشنهاد خوانش sahān «با توجه خاص» از sahistan (نک. همان: ٥٣) به‌جای صورت معمول gēhān در جای خالی عبارت ...ō ašmā be wizārom pad rāstīh andar درست نیست. هنینگ نیز واژه را به‌درستی gēhān خوانده است. حتی اگر واژۀ sahān در پهلوی وجود داشته بوده، حرف اضافه به همراه صفت فاعلی نمی‌تواند عبارت قیدی بسازد. اگر بنا بود sahān اینجا قید باشد، می‌بایست بدون حرف اضافه و به عنوان قید حالت به کار می‌رفت. ساخت مرسوم قیدی پهلوی با حرف اضافه در همین عبارت در ترکیب pad rastīh دیده می‌شود. حرف اضافۀ pad به همراه اسم معنی در پهلوی قید می‌سازد و همین ساخت به فارسی نیز رسیده‌است.

معلوم نیست چرا مؤلفین آشنا به زبان پهلوی پنداشته‌اند کاربرد اصلی BRA آمدن بر سر فعل است (همان: ٥٦). البته بحث بر سر be یا bē به عنوان پیشوند یا ادات فعل، حرف اضافه (در ساخت ترکیبی bē ō) یا قید استثنا یا جهت بسیار است، اما هر چه هست، گزاره‌ای که مؤلفان صادر کرده‌اند درست نیست.

بخش دوم با درسی در باب ساخت کُنایی (ergative) آغاز می‌شود. اینجا هم سخن به‌تمامی گفته نشده‌است. در این ساخت تنها به صورت سادۀ آن، یعنی عامل و مادۀ ماضی متعدی، اشاره شده و دربارۀ مفعول (فاعل دستوری) و تطابق صرف مضارع مادۀ -h با آن هیچ نگفته‌اند. ساخت کُنایی در مبحث صرف افعال پهلوی از مهم‌ترین مسائلی است که باید برای نوآموزان توضیح داده شود، زیرا مشکلات فراوانی در فهم این ساخت بین نوآموزان دیده می‌شود.

ادامۀ کتاب متن‌های منتخب پهلوی و در واقع بیشتر صفحاتی اسکن‌شده از کتاب‌ها و رسالات دانشمندان است که گاه حتی با همان حاشیه‌نویسی‌های بین سطور پهلوی یا شمارۀ صفحات متون اصلی به متن کتاب افزوده شده است.

کتاب چهار پیوست دارد که دو پیوست نخست کپی کتاب‌های دیگر است بی‌کم‌وکاست در متن حاضر. پیوست نخست برگردان ملک‌الشعرا بهار است از «اندرز آذرباد» و دومین پیوست برگردان صادق هدایت است از «درایش اهریمن با دیوان». پیوست سوم واج‌نویسی سه بند از فصل بیستم شایست ناشایست (مزداپور، ١٣٦٩) است و هدف آن آشنایی با شیوۀ واج‌نویسی است. پیوست پایانی کتاب ترجمۀ مقاله‌ای است از مکنزی با عنوان «یادداشت‌هایی دربارۀ آوانویسی پهلوی». نثر این بخش آشکارا با سبک دیگر بخش‌های کتاب متفاوت است و روان‌تر از دیگر بخش‌هاست.

کتاب پهلوی آسان حتی مقدمه‌ای در باب زبان پهلوی و جایگاه تاریخی و جغرافیای زبانی آن ندارد و مقدماتی‌ترین مسائل چون هزوارش و املای تاریخی در آن به‌درستی طرح نشده‌است. مسائل دستوری و صرف و نحو جایی در این کتاب ندارند. متون اسکن‌شده بی واژه‌نامه آمده‌اند و نوآموز مجبور است چه برای واژه‌نامه، چه فهم مسائل دستوری و مبانی مقدماتی، همواره به دیگر کتب رجوع کند. نکتۀ قابل توجه دیگر دربارۀ این کتاب این است که مقدمه نوشتۀ کتایون مزداپور است اما در صفحۀ ٨ آن آمده «این کتاب در وهلۀ نخستین برای آموختن با یاوری استاد تدوین گشته است» و مراد از استاد کسی نیست جز نویسندۀ مقدمه. هرچند لفظ «تدوین» در این عبارت عنوانی است سخت درخور کتاب.


  • منابع

- مزداپور، کتایون (١٣٦٩). شایست ناشایست. تهران: مؤسسۀ مطالعات و تحقیقات فرهنگی.

- مزداپور، کتایون و فرزانه وزوایی و نسیم حسنی مهموئی (١٣٩٦). پهلوی آسان. تهران: اساطیر.

میثم محمدی