را: در فارسی کرمانی: تفاوت بین نسخه‌ها

از پارسی‌شناسی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
جز
سطر ۱: سطر ۱:
«در گونۀ غیررسمی زبان [فارسی]، تکواژ «را» دو تکواژگونۀ «رو /ro/» و «-و /-o/» دارد که مقید به بافت آوایی واژۀ پیش از خود هستند. تکواژگونۀ «رو» بعد از کلمات مختوم به واکه چون «هوا»... به کار می‌رود؛ درحالی‌که تکواژگونۀ «-و» بعد از کلمات مختوم به همخوان همچون «اتاق...» ظاهر می‌شود» (شقاقی، ۱۳۸۹: ۶۳)، اما در فارسی کرمانی، تکواژگونه‌های «را» عبارتند از: «-رِ/ ره» /re-/ و «- ِ/-ه» /e-/.
+
«در گونۀ غیررسمی زبان [فارسی]، تکواژ «را» دو تکواژگونۀ «رو /ro/» و «-و /o-/» دارد که مقید به بافت آوایی واژۀ پیش از خود هستند. تکواژگونۀ «رو» بعد از کلمات مختوم به واکه چون «هوا»... به کار می‌رود، درحالی‌که تکواژگونۀ «-و» بعد از کلمات مختوم به همخوان همچون «اتاق...» ظاهر می‌شود» (شقاقی، ۱۳۸۹: ۶۳)، اما در فارسی کرمانی، تکواژگونه‌های «را» عبارتند از «-رِ/ ره» /re-/ و «- ِ/-ه» /e-/:
«گف: بیا شاخا منه تیز کن.» /men-e/ (لریمر، ۱۳۹۵: ۱۲۸)
+
 
«برو تو خونه قوما، قوما ره وعده بگیر بیاین نهار بخورن بریم سر مزار.»
+
«گف: بیا شاخا منه /men-e/ تیز کن» (لریمر، ۱۳۹۵: ۱۲۸).
/Qomâ re/ (همان: ۱۷۸ )
+
 
«اومد حکایتِ وَر دوستاش تعریف کرد.» (رضوی، ۱۳۸۵:  ۱۱۴)
+
«برو تو خونه قوما، قوما ره /qo:mâ re/ وعده بگیر بیاین نهار بخورن بریم سر مزار» (همان: ۱۷۸).
 +
 
 +
«اومد حکایتِ /hekâyet-e/ وَر دوستاش تعریف کرد» (رضوی، ۱۳۸۵:  ۱۱۴).
  
 
فریدون وهمن، مترجم کتاب لریمر، گاهی این قاعده را رعایت نکرده و به‌اصطلاح مثال را «تهرانیزه» کرده‌است. مثلاً: «امشبه ره صبر کرد...» را در کرمانی می‌گویند: «امشبِ صبر کرد...» (همان: ۱۹۴).
 
فریدون وهمن، مترجم کتاب لریمر، گاهی این قاعده را رعایت نکرده و به‌اصطلاح مثال را «تهرانیزه» کرده‌است. مثلاً: «امشبه ره صبر کرد...» را در کرمانی می‌گویند: «امشبِ صبر کرد...» (همان: ۱۹۴).

نسخهٔ ‏۱۹ سپتامبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۴:۰۰

«در گونۀ غیررسمی زبان [فارسی]، تکواژ «را» دو تکواژگونۀ «رو /ro/» و «-و /o-/» دارد که مقید به بافت آوایی واژۀ پیش از خود هستند. تکواژگونۀ «رو» بعد از کلمات مختوم به واکه چون «هوا»... به کار می‌رود، درحالی‌که تکواژگونۀ «-و» بعد از کلمات مختوم به همخوان همچون «اتاق...» ظاهر می‌شود» (شقاقی، ۱۳۸۹: ۶۳)، اما در فارسی کرمانی، تکواژگونه‌های «را» عبارتند از «-رِ/ ره» /re-/ و «- ِ/-ه» /e-/:

«گف: بیا شاخا منه /men-e/ تیز کن» (لریمر، ۱۳۹۵: ۱۲۸).

«برو تو خونه قوما، قوما ره /qo:mâ re/ وعده بگیر بیاین نهار بخورن بریم سر مزار» (همان: ۱۷۸).

«اومد حکایتِ /hekâyet-e/ وَر دوستاش تعریف کرد» (رضوی، ۱۳۸۵: ۱۱۴).

فریدون وهمن، مترجم کتاب لریمر، گاهی این قاعده را رعایت نکرده و به‌اصطلاح مثال را «تهرانیزه» کرده‌است. مثلاً: «امشبه ره صبر کرد...» را در کرمانی می‌گویند: «امشبِ صبر کرد...» (همان: ۱۹۴).

منابع

- باغینی‌پور، مجید (زیر چاپ). نکته‌هایی پراکنده دربارۀ لهجۀ کرمانی و سایر گونه‌های زبانی استان کرمان. کرمان: خدمات فرهنگی.

- رضوی، شمس‌السّادات (۱۳۸۵). افسانه‌های کرمان. تهران: نشر افکار.

- شقاقی، ویدا (۱۳۸۹). مبانی صرف. تهران: سمت.

- لُریمر، د. ل. ر. (۱۳۹۵). فرهنگ لُریمر. ترجمۀ فریدون وهمن. کرمان: مرکز کرمان‌شناسی.

<مجید باغینی‌پور>