یادداشت: ضرورت ایجاد رشته/گرایش «زبان فارسی» در مقطع کارشناسی ارشد: تفاوت بین نسخه‌ها

از پارسی‌شناسی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
سطر ۲۵: سطر ۲۵:
  
 
====پی‌نوشت‌ها====
 
====پی‌نوشت‌ها====
#این نوشتار نخستین بار به‌عنوان سخنرانی در نخستین سمینار ملی ایران‌شناسی در دانشگاه ولی‌عصر (عج) رفسنجان (٢٣ اردیبهشت‌ماه ١٣٩٧) ارائه و سپس در فصلنامۀ قلم(ش٨، زمستان ١٣٩٧، ص١٥-١٩) منتشر شد. نگارنده از جناب آقای منوچهر فروزنده فرد که ویرایش این یادداشت را بر عهده گرفتند سپاسگزاری می‌کند.   
+
#این نوشتار نخستین بار به‌عنوان سخنرانی در نخستین سمینار ملی ایران‌شناسی در دانشگاه ولی‌عصر (عج) رفسنجان (٢٣ اردیبهشت‌ماه ١٣٩٧) ارائه و سپس در ''فصلنامۀ قلم'' (ش٨، زمستان ١٣٩٧، ص١٥-١٩) منتشر شد. نگارنده از جناب آقای منوچهر فروزنده فرد که ویرایش این یادداشت را بر عهده گرفتند سپاسگزاری می‌کند.   
 
#گرایش «واژه‌گزینی و اصطلاح‌شناسی» که چند سالی است در فرهنگستان زبان و ادب فارسی در مقطع کارشناسی ارشد ایجاد شده نخستین قدم در این راه است، اما همۀ اهداف رشته/ گرایش پیشنهادی ما را برآورده نمی‌سازد.  
 
#گرایش «واژه‌گزینی و اصطلاح‌شناسی» که چند سالی است در فرهنگستان زبان و ادب فارسی در مقطع کارشناسی ارشد ایجاد شده نخستین قدم در این راه است، اما همۀ اهداف رشته/ گرایش پیشنهادی ما را برآورده نمی‌سازد.  
 
#در تنظیم سرفصل پیشنهادی به سرفصل‌های رشته‌های زبان و ادبیات فارسی، فرهنگ و زبان‌های باستانی و زبان‌شناسی همگانی نظر داشته‌ایم اما برخی دروس پیشنهادی ما در هیچ‌یک از سه رشتۀ یادشده ارائه نمی‌شود.
 
#در تنظیم سرفصل پیشنهادی به سرفصل‌های رشته‌های زبان و ادبیات فارسی، فرهنگ و زبان‌های باستانی و زبان‌شناسی همگانی نظر داشته‌ایم اما برخی دروس پیشنهادی ما در هیچ‌یک از سه رشتۀ یادشده ارائه نمی‌شود.

نسخهٔ ‏۲۴ ژانویهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۷:۱۷

۵ بهمن ۱۳۹۹

ضرورت ایجاد رشته/گرایش «زبان فارسی» در مقطع کارشناسی ارشد [۱]

رشتۀ زبان و ادبیات فارسی از سال‌ها پیش با هدف آموزش زبان و ادبیات فارسی و پژوهش در این زمینه بنیاد نهاده شده‌است و از ابتدای تأسیسِ این رشته تاکنون پژوهش‌های ارزنده‌ای در هر دو زمینۀ ادبیات و زبان فارسی صورت گرفته‌است. بزرگانی چون قزوینی، فروزانفر، همایی، قریب، بهار، دهخدا، پورداود، خانلری، معین، صفا، مینوی و... سهم بسزایی در آموزش و پژوهش در حوزۀ زبان و ادب فارسی داشته‌اند و با آثار ماندگار خود آغازگر حرکتی عظیم در جهت شناخت و حفظ و نگهبانی از این میراث ارزشمند بوده‌اند. از دوران این استادان تاکنون بسیاری از متون نظم و نثر فارسی تصحیح و شرح گردیده، فرهنگ‌هایی برای زبان فارسی نوشته شده و با مطالعۀ متون فارسی چندین کتاب دستور زبان به نگارش درآمده‌است. اما این حرکت به معنی اتمام کار نیست. بسیاری از متون در کتابخانه‌ها و مجموعه‌های نسخ خطی خارج از کشور تصحیح‌نشده باقی مانده‌است. آنچه به عنوان دستور زبان فارسی منتشر شده، گرچه برخی زوایای زبان فارسی را روشن می‌سازد، جامع و دربرگیرندۀ همۀ متون فارسی نیست و لازم است همۀ متون فارسی اعم از نظم و نثر و به تفکیک دورۀ زمانی پدیدآورندگان آنها مورد مطالعۀ دستوری قرار گیرد و دستور جامعی نوشته شود. از نظر لغوی نیز هنوز همۀ واژه‌های متون استخراج نشده و به یک فرهنگ لغت جامع فارسی نیاز است. هم‌چنین لازم است واژه‌نامه‌های گوناگونی برای دوره‌ها و گونه‌های مختلف فارسی، از جمله فرهنگ فارسی امروز، نوشته شود.

پس از نسل‌های اول و دوم استادان زبان و ادب فارسی، آموزش عالی و به‌ویژه رشتۀ زبان و ادبیات فارسی، گسترش کمّی زیادی یافت؛ به‌طوری‌که تقریباً در همۀ دانشگاه‌های کشور، اعم از دولتی و آزاد و حتی واحدهای دانشگاه پیام نور در شهرهای کوچک، دورۀ کارشناسی زبان و ادبیات فارسی دایر شد و در بیشتر آنها دورۀ کارشناسی ارشد نیز ایجاد گردید. لیکن، مشاهده می‌شود که اکثر کتاب‌ها، مقالات و پایان‌نامه‌های تحصیلات تکمیلی در زمینۀ ادبیات فارسی است و کارهای صرفاَ زبانی بسیار کمتر دیده می‌شود. می‌توان پایان‌نامه‌های کارشناسی ارشد و دکتری گروه زبان و ادبیات فارسی یک دانشگاه، مثلاً دانشگاه شهید باهنر کرمان یا دانشگاه ولی عصر (عج) رفسنجان، و نیز مقالات چاپ‌شده در مجلات این دانشگاه‌ها را به‌عنوان شاهدی بر این مدّعا بررسی و تعداد آثار زبانی و ادبی را مقایسه کرد.

بنابراین نتیجه می‌گیریم زبان فارسی آن‌گونه که شایسته است مورد توجه قرار نگرفته و به نظر می‌رسد با وجود افزایش چشمگیر دانشجویان و فارغ‌التحصیلان، نه‌تنها بر تألیفات زبانی افزوده نشده بلکه شمار آنها کاهش نیز داشته‌است. ضرورت دارد این مسئله آسیب‌شناسی شود و راه حلی برای آن جست‌وجو گردد. این‌جانب معتقد است که یک راه حل اساسی برای این موضوعْ ایجاد رشته یا گرایش «زبان فارسی» در کنار «ادبیات فارسی» است. هدف اصلی این رشته/ گرایش باید آموزش و پژوهش زبان‌شناختیِ صِرف در باب زبان فارسی باشد و سرفصل دروسْ همۀ اطلاعات و مهارت‌های مقدماتیِ لازم برای این‌گونه تحقیقات را پوشش دهد. در اینجا، چند نکته در باب اهمیت و ضرورت ایجاد این رشته/گرایش ذکر می‌شود:

  1. دورۀ معاصر، دورۀ تخصص‌گرایی در علوم است و زبان و ادب فارسی نیز مشمول این تخصص‌گرایی قرار گرفته‌است. درگذشته‌ای نه چندان دور استادانی وجود داشتند که نه‌تنها جامعِ علوم صرف و نحو و بلاغت و نقد و عروض بودند، بلکه در تاریخ و تاریخ ادبیات و ادبیات عرب نیز تخصص داشتند و حتی با فقه و تفسیر و سایر علوم نیز به اندازۀ کافی آشنا بودند. اما امروزه، امثال چنین استادانی کمتر دیده می‌شود. ازآنجاکه هرچه زمینۀ مطالعاتی تخصصی‌تر باشد، سرعت پژوهش و دقت عمل نیز بیشتر می‌شود، اکثر رشته‌های دانشگاهی به چندین گرایش مختلف تقسیم شده‌اند. به‌عنوان مثال طی ده سال اخیر، رشتۀ زبان و ادبیات فارسی صاحب گرایش‌هایی چون ادبیات عرفانی، ادبیات حماسی، ادبیات تطبیقی، ادبیات کودک، ادبیات پایداری و... شده‌است و به موازات آن، مجلات علمی جدیدی برای هریک از این گرایش‌ها منتشر می‌شود. قاطعانه و به‌یقین می‌توان گفت که زبان فارسی، با داشتن موضوعات مرتبط متعددی از قبیل دستور، فرهنگ‌نویسی، تاریخ زبان، ریشه‌شناسی، گونه‌های زبانی، تصحیح نسخ، رسم‌الخط و... ظرفیت آن را دارد که حداقل یک گرایش دانشگاهی جداگانه داشته باشد.
  2. برای تحقیق در زمینۀ زبان فارسی، محقق نیازمند آشنایی با علومی مانند دستور، زبان‌شناسیِ همگانی و تاریخی و نیز آشنایی با زبان‌های کهن ازجمله اوستایی، فارسی باستان و فارسی میانه است. اما برنامۀ درسی رشتۀ زبان و ادبیات فارسی در هر سه مقطع کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری فاقد این دروس است. شاید یکی از عواملی که باعث استقبال نکردن دانشجویان تحصیلات تکمیلی از موضوعات زبانی می‌شود نداشتن آگاهی کافی از این مباحث است. علاوه بر این، کارهای انجام‌شده نیز، به دلیل آشنا نبودن محقق با این دروس پایه‌ای و پیش‌نیاز، فاقدِ کیفیتِ لازم است و در صورت ایجاد رشته/ گرایش زبان فارسی، با گنجاندن این گونه واحدهای درسی می‌توان مشکل را برطرف نمود.
  3. زبان فارسی علاوه بر گونه‌های مختلفی که در دوره‌های مختلف تاریخی قبل و بعد از اسلام تا دورۀ کنونی داشته، و این گونه‌ها در متون نظم و نثر دوره‌های مختلف انعکاس یافته، در دورۀ معاصر نیز دارای صدها گونۀ جغرافیایی مختلف است که در نقاط گوناگون ایران و برخی کشورهای دیگر رایج است. به این گونه‌های مختلف جغرافیایی اصطلاحاً گویش‌های فارسی گفته می‌شود که از آن جمله می‌توان به گونه‌های مختلف و متعدد فارسیِ ایران از قبیل فارسی تهرانی، فارسی مشهدی، فارسی کرمانی و... اشاره کرد. این گونه‌ها گنجینۀ عظیمی از واژه‌ها و اصطلاحات و ظرایف صرفی و نحوی و آوایی است که پرداختن به آنها ضمن افزودن بر غنای واژگان زبان فارسی، بسیاری از مشکلات و ابهامات ریشه‌شناختی، صرفی و نحوی و تاریخی زبان فارسی را برطرف می‌سازد. متأسفانه این گونه‌ها به کتابت درنیامده و به دلایل گوناگون رو به نابودی است. ثبت و گردآوری و مطالعۀ این گونه‌های زبانی کاری بزرگ و تخصصی است که می‌تواند یکی از موضوعات تحقیق در این رشته/ گرایش پیشنهادی جدید باشد.
  4. زبان فارسی در قرن حاضر و به‌ویژه در سال‌های اخیر در معرض آسیب‌ها و تهدیدهایی قرار گرفته‌است که ورود کلمات و اصطلاحات زبان انگلیسی به فارسی مهم‌ترین تهدید است و علت آن گسترش ارتباطات با سایر کشورها، گسترش وسایل ارتباطی (از قبیل تلویزیون، ماهواره و اینترنت)، تحصیل دانشجویان در خارج از کشور و استفادۀ ناگزیر دانشجویان داخل کشور از منابع علمی به زبان انگلیسی است. علاوه بر این‌ها، رواج ترجمه‌های نادرست و شتابزدۀ آثار علمی و ادبی، دوبلۀ نادرست فیلم‌های خارجی و نداشتن تسلط کافیِ مجریان و عوامل تلویزیون باعث رواج گرته‌برداری‌های نحوی از زبان‌های بیگانه (به‌ویژه انگلیسی) و در نتیجه آشفتگی آشکار در گفتار و نوشتار فارسی شده‌است. مقابلۀ با این تهدیدها جز با شناخت درست زبان فارسی و شناساندن صورت صحیح آن به مترجمان و مؤلفان و عوامل رسانه‌های تأثیرگذار و نیز معادل‌یابی واژهای قرضی امکان‌پذیر نیست. معادل‌سازی برای واژه‌های قرضی منوط به شناخت امکانات بالقوۀ زبان فارسی در واژه‌سازی است که تنها با مطالعه و مداقه در تمامی متون فارسی امکان‌پذیر است. این امر نیز لزوم و ضرورت تأسیس رشته/ گرایش خاص زبان فارسی را آشکارتر می‌سازد [٢].
  5. در برنامۀ دروس کارشناسی زبان و ادبیات فارسی، درس‌هایی وجود دارد که ماهیت زبانی دارند، نه ادبی. این درس‌ها عبارتند از: دستور زبان فارسی (١)، دستور زبان فارسی(٢) یا دستور تاریخی، تاریخ زبان فارسی و مقدمات زبان‌شناسی. این درس‌ها معمولاً به استادان زبان و ادبیات فارسی سپرده می‌شوند و بنابراین غالباً به‌صورت غیرتخصصی تدریس می‌شوند. چنانچه رشته/ گرایش پیشنهادی ما ایجاد شود، فارغ‌التحصیلان آن به دلیل گذراندن واحدهای متعدد مرتبط با این موضوعات می‌توانند به‌صورت تخصصی این دروس را تدریس کنند.

برنامۀ پیشنهادی برای درس‌های رشته/گرایش «زبان فارسی» [۳]

  1. دروس پیش‌نیاز: مقدمات زبان‌شناسی، تاریخچۀ زبان‌های ایرانی، تاریخ ادبیات فارسی، عروض و قافیه، مبانی بلاغت، زبان انگلیسی تخصصی.
  2. دروس اصلی: آشنایی با زبان فارسی باستان، آشنایی با زبان فارسی میانه، آواشناسی و واج‌شناسی زبان فارسی، صرف زبان فارسی، نحو زبان فارسی، متون نثر فارسی، متون نظم فارسی، گونه‌های زبان فارسی، سمینار دستور زبان فارسی، دستور تاریخی زبان فارسی، کارگاه تحلیل زبانی متون فارسی.
  3. دروس اختیاری: معنی‌شناسی و کاربردشناسی زبان فارسی، زبان‌شناسی نظری، فرهنگ‌نویسی، واژه‌‌گزینی و اصطلاح‌شناسی، گویش‌شناسی، آموزش زبان فارسی، روان‌شناسی زبان، جامعه‌شناسی زبان، تحلیل گفتمان، زبان‌شناسی رایانه‌ای، زبان‌شناسی کاربردی، نگارش و ویرایش، سبک‌شناسی و گونه‌شناسی.
  4. پایان‌نامه.

دروس پیشنهادی در جدول پیوست این نوشتار برای چهار نیمسال تحصیلی برنامه‌ریزی شده‌است. نگارنده امیدوار است صاحب‌نظران دربارۀ این سرفصل‌ها تأمل فرمایند و پیشنهادهای خود را از بنده دریغ ننمایند.

Gerayesh.PNG

پی‌نوشت‌ها

  1. این نوشتار نخستین بار به‌عنوان سخنرانی در نخستین سمینار ملی ایران‌شناسی در دانشگاه ولی‌عصر (عج) رفسنجان (٢٣ اردیبهشت‌ماه ١٣٩٧) ارائه و سپس در فصلنامۀ قلم (ش٨، زمستان ١٣٩٧، ص١٥-١٩) منتشر شد. نگارنده از جناب آقای منوچهر فروزنده فرد که ویرایش این یادداشت را بر عهده گرفتند سپاسگزاری می‌کند.
  2. گرایش «واژه‌گزینی و اصطلاح‌شناسی» که چند سالی است در فرهنگستان زبان و ادب فارسی در مقطع کارشناسی ارشد ایجاد شده نخستین قدم در این راه است، اما همۀ اهداف رشته/ گرایش پیشنهادی ما را برآورده نمی‌سازد.
  3. در تنظیم سرفصل پیشنهادی به سرفصل‌های رشته‌های زبان و ادبیات فارسی، فرهنگ و زبان‌های باستانی و زبان‌شناسی همگانی نظر داشته‌ایم اما برخی دروس پیشنهادی ما در هیچ‌یک از سه رشتۀ یادشده ارائه نمی‌شود.


محمد مطلّبی

دربارۀ نویسنده و فهرست نوشته‌های دیگر وی در پارسی‌شناسی