قافیه: تفاوت بین نسخهها
جز |
جز |
||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
− | قافیه qâfiye [۱] [اسم] {عربی: قافِیَة qāfiya(t)} <گونۀ دیگر: [[قافیت]]، جمع مکسر: [[قوافی]]، تثنیه: [[قافیتین]]> (= [[پسآوا]]، [[پسامد]]،[[پساوند]][ | + | قافیه qâfiye [۱] [اسم] {عربی: قافِیَة qāfiya(t)} <گونۀ دیگر: [[قافیت]]، جمع مکسر: [[قوافی]]، تثنیه: [[قافیتین]]> (= [[پسآوا]][٢]، [[پسامد]][۳]، [[پساوند]][۴]، [[سرواده]][۵]) |
این صفحه تکمیل خواهد شد. | این صفحه تکمیل خواهد شد. | ||
سطر ۹: | سطر ۹: | ||
[۱] امروزه برخی آن را - به قیاس واژههای مختوم به پسوند «-یّه» و گاه به ضرورت وزن شعر - بهصورت مشدد «قافیّه» qâfiyye تلفظ میکنند و مینویسند که نادرست است. | [۱] امروزه برخی آن را - به قیاس واژههای مختوم به پسوند «-یّه» و گاه به ضرورت وزن شعر - بهصورت مشدد «قافیّه» qâfiyye تلفظ میکنند و مینویسند که نادرست است. | ||
− | [٢] «پساوند» را برخی معادل «قافیه» پنداشهاند (مثلاً نک. همایی، ۱۳۸۹: ۵)، اما ظاهراً معادل «مقطع» است (نک. شکری، ۱۳۹۹). | + | [٢] نک. جنیدی، ۱۳۸۷: ۷۳. |
+ | |||
+ | [۳] نک. جنیدی، ۱۳۸۷: ۷۳ که این برابر را از خالقی مطلق نقل میکند. | ||
+ | |||
+ | [۴] «پساوند» را برخی معادل «قافیه» پنداشهاند (مثلاً نک. همایی، ۱۳۸۹: ۵)، اما ظاهراً معادل «مقطع» است (نک. شکری، ۱۳۹۹). | ||
+ | |||
+ | [۵] نک. دهخدا، ۱۳۷۷، زیر «قافیه». | ||
---- | ---- | ||
* منابع | * منابع | ||
+ | - جنیدی، فریدون (۱۳۸۷). ''پیشگفتاری بر ویرایش شاهنامۀ فردوسی''. تهران: بلخ. | ||
+ | |||
+ | - دهخدا، علیاکبر (۱۳۷۷). ''[[لغتنامه]]''. زیر نظر محمد معین و جعفر شهیدی. تهران: دانشگاه تهران و روزنه. | ||
+ | |||
- شکری، همایون (۱۳۹۹). «از چکاته تا پساوند (بحثی در معادل کهن فارسی دو اصطلاح شعری «مطلع» و «مقطع»)». ''فصلنامۀ پاژ''، س۹، ش۱، پیاپی ۳۷، ص۱۰۳-۱۰۹. | - شکری، همایون (۱۳۹۹). «از چکاته تا پساوند (بحثی در معادل کهن فارسی دو اصطلاح شعری «مطلع» و «مقطع»)». ''فصلنامۀ پاژ''، س۹، ش۱، پیاپی ۳۷، ص۱۰۳-۱۰۹. | ||
- همایی، جلالالدین (۱۳۸۹). ''[[فنون بلاغت و صناعات ادبی]]''. چ۳۰. تهران: هما. | - همایی، جلالالدین (۱۳۸۹). ''[[فنون بلاغت و صناعات ادبی]]''. چ۳۰. تهران: هما. |
نسخهٔ ۳۱ مارس ۲۰۲۱، ساعت ۱۷:۴۰
قافیه qâfiye [۱] [اسم] {عربی: قافِیَة qāfiya(t)} <گونۀ دیگر: قافیت، جمع مکسر: قوافی، تثنیه: قافیتین> (= پسآوا[٢]، پسامد[۳]، پساوند[۴]، سرواده[۵])
این صفحه تکمیل خواهد شد.
- مدخلهای همریشه/ همخانواده: تقفیه، ذوالقافیتین، ذوالقوافی، ذوقافیتین، ردالقافیه، قافیهدار، مفردالقوافی، مقفی، همقافیه
- پینوشتها
[۱] امروزه برخی آن را - به قیاس واژههای مختوم به پسوند «-یّه» و گاه به ضرورت وزن شعر - بهصورت مشدد «قافیّه» qâfiyye تلفظ میکنند و مینویسند که نادرست است.
[٢] نک. جنیدی، ۱۳۸۷: ۷۳.
[۳] نک. جنیدی، ۱۳۸۷: ۷۳ که این برابر را از خالقی مطلق نقل میکند.
[۴] «پساوند» را برخی معادل «قافیه» پنداشهاند (مثلاً نک. همایی، ۱۳۸۹: ۵)، اما ظاهراً معادل «مقطع» است (نک. شکری، ۱۳۹۹).
[۵] نک. دهخدا، ۱۳۷۷، زیر «قافیه».
- منابع
- جنیدی، فریدون (۱۳۸۷). پیشگفتاری بر ویرایش شاهنامۀ فردوسی. تهران: بلخ.
- دهخدا، علیاکبر (۱۳۷۷). لغتنامه. زیر نظر محمد معین و جعفر شهیدی. تهران: دانشگاه تهران و روزنه.
- شکری، همایون (۱۳۹۹). «از چکاته تا پساوند (بحثی در معادل کهن فارسی دو اصطلاح شعری «مطلع» و «مقطع»)». فصلنامۀ پاژ، س۹، ش۱، پیاپی ۳۷، ص۱۰۳-۱۰۹.
- همایی، جلالالدین (۱۳۸۹). فنون بلاغت و صناعات ادبی. چ۳۰. تهران: هما.