پروین دختر ساسان
نمایشنامهای تاریخی در سه پرده که صادق هدایت آن را در پاریس و به سال ۱۳۰۷ نوشته است. حوادث این نمایشنامه مربوط به حملهٔ اعراب به ایران و تصرف شهر ری (راغا) در سال ۲۲ هجری قمری است و سرگذشت دختری به نام پروین را روایت میکند که با پدر پیرش، چهرهپرداز، در این شهر زندگی میکند. خبر رسیده که اعراب به ایران حمله کردهاند و به زودی به ری خواهند رسید و این شهر را هم اشغال خواهند کرد. همهٔ مردم از شهر گریختهاند. پروین نامزدی به نام پرویز دارد که عضو «سواران جاویدان» است و در اطراف ری مشغول مبارزه با مهاجمان عرب است تا از سقوط شهر جلوگیری کند. او بارها به پروین و پدرش گفته که شهر را ترک کنند، اما آنها نپذیرفتهاند، چراکه چهرهپرداز گذشته از اینکه ناخوشاحوال است و توان راه رفتن ندارد، هنوز امیدوار است که اهورامزدا از ایران در مقابل اعراب محافظت خواهد کرد. راهها بسته میشود، همه جا به محاصرهٔ اعراب درمیآید و سپاهی هم که از سوی دیلمیان برای کمک به مردم ری اعزام شده، در بین راه جلوبُر میشوند و نمیتوانند به ری برسند و کمککار مردم باشند. بالاخره شهر ری اشغال میشود، مردم از دم تیغ گذرانده میشوند و آتشکدهٔ شهر ویران میشود. اعراب به خانهٔ چهرهپرداز هجوم میبرند و دخترش پروین را به عنوان غنیمت جنگی نزد سردار خود، عروة بن زید الخیل الطایی میبرند و به او هدیه میکنند. سردار عرب از پروین خوشش میآید و مترجم و دیلماج عربها از پروین میخواهد که اسلام آورد تا سردار عرب او را به زنی بگیرد و از آوارگی و دربهدری و مرگ نجات یابد، اما پروین نمیپذیرد و در جواب این درخواست میگوید نامزد دارد. در این هنگام مترجم انگشتر پرویز را به پروین نشان میدهد و میگوید که نامزدش در جنگ کشته شده است. پروین باز هم تن به ازدواج با سردار عرب نمیدهد. سردار عرب که خود را ناکام مییابد میخواهد به زور به پروین دستدرازی کند، اما پروین خنجر را از پَرِ شال سردار بیرون میکشد و در سینهٔ خود فرو میکند و به زندگی خود پایان میدهد. هدایت در نمایشنامهٔ پروین دختر ساسان کوشیده است سخنش مقید به اسناد تاریخی باشد و صرفاً از روی تخیل به روایت این بخش از تاریخ ایران نپردازد. او در این نمایشنامه مویهگر و مرثیهگوی وطن ازدسترفته و لگدمالشدهٔ خویش است؛ هدایت در این اثر به شدت از احساسات ناسیونالیستی خود پرده برمیدارد و با لحنی تحقیرآمیز عربها و دین و آیین آنها را به سخره میگیرد تا آنجا که گاهی سخنش رنگ و بوی فاشیستی به خود میگیرد.
منبع
- هدایت، صادق (۱۳۵۶). پروین دختر ساسان. چ۲. تهران: جاویدان.
محسن احمدوندی