ویرایش زبانی: همدل
همدل
ـ من خود با نگاه روانشناسان همدلترم. ـ هانری کربن نیز با این سخن اشپنگلر همدل است. ـ نهایتاً با نویسنده همدلم که در نقد ذاتباوری محتاط باید بود. ـ البته شایگان با این رخدادهای پیشین در مجموع همدل است. ـ با شما همدلم که نقد رفتار غلط بدون افشای نام هم خوب است. ـ در این مسئله با شما همدلم که نظام حقوقی ما خیلی شستهرفته نیست. ـ من با نقد دکتر طیبی بر ناموجهبودن تغییر در اسم کتاب صددرصد همدلم. ـ عمیقاً در اینکه باید اعتمادبهنفس داشته باشیم و شجاعت نشان بدهیم، با تو همدلم.
در سالهای اخیر، بهویژه در میان طبقۀ درسخوانده که دستی در فلسفه و منطق و احتمالاً گرایشی به سرهنویسی و پرهیز از واژههای عربی دارند، کاربردی خاص از کلمۀ «همدل» شایع شده که پیشتر در فارسی وجود نداشته و درست نیز نمینماید. این کسان «همدل» را برای اشاره به همسویی و سازگاریِ فکری به کار میبرند؛ حالآنکه در فارسی برای این مفهوم واژۀ «موافق» رواج داشته و دارد.
بهبیان دقیقتر، در فارسی «همدل» با «موافق» هممعنی نیست و نمیتوان این دو را بهجای هم به کار برد. «همدل»، چنانکه تعریف فرهنگ بزرگ سخن نیز بهخوبی نشان میدهد، یعنی «آن که ازنظر روحی و عاطفی با کسی توافق و همفکری داشته باشد»؛ درصورتیکه «موافق» بهمعنی «همعقیده» و «همرأی» است. از این دو همسویی و سازگاری، یکی برخاسته از دل است و یکی برخاسته از فکر. نباید آنها را با هم درآمیخت.
با این توضیحات، پیدا است که «همدل» در جملههای بالا دقیق و درست نیست و باید بهجای آن، «موافق» یا هممعنیهایش را به کار برد؛ هممعنیهایی مانند «همنظر»، «همعقیده»، «همرأی».
ـ من خود با نگاه روانشناسان موافقترم. ـ هانری کربن نیز با این سخن اشپنگلر موافق است. ـ نهایتاً با نویسنده همنظرم که در نقد ذاتباوری محتاط باید بود. ـ البته شایگان با این رخدادهای پیشین در مجموع موافق است. ـ با شما همعقیدهام که نقد رفتار غلط بدون افشای نام هم خوب است. ـ در این مسئله با شما همرأیم که نظام حقوقی ما خیلی شستهرفته نیست. ـ من با نقد دکتر طیبی بر ناموجهبودن تغییر در اسم کتاب صددرصد موافقم. ـ عمیقاً در اینکه باید اعتمادبهنفس داشته باشیم و شجاعت نشان بدهیم، با تو همنظرم.
محمد یوسفیشیرازی