آسمان ریسمان
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
آسمان ریسمان Ɂâs(-)mân ris-mân [اسم خاص] {فارسی}
(= آسمان و ریسمان) کتابی از محمدعلی جمالزاده. بخش اوّل این کتاب داستانهای جمالزاده و بخش دوم ترجمههای او را در بر میگیرد.
- در بخش اوّل این داستانها آمدهاست:
- «مرکب محو» داستانی است دربارهٔ مرگ و فراموش شدن آدمها؛ این داستان شامل گزارشهایی است که ملائکهٔ ثواب و عِقاب بعد از مرگ نویسندهای به نام دبیر آفاق به درگاه خداوند مخابره میکنند؛ گزارشهایی از روز خاکسپاری، روز هفتم، روز چهلم، سالگرد، ده سال بعد از مرگ، پانزده سال بعد از مرگ، نوزده سال بعد از مرگ، چهل و چهار سال بعد از مرگ و... . جمالزاده در این داستان به ما میگوید که انسانها نه تنها جسماً فناپذیرند، بلکه حتی نام و آوازهٔ نیکشان هم به مرور زمان فراموش میشود و هیچ اثری از هیچ کسی باقی نخواهد ماند.
- «غمخواران ملّت» چند نفرند که با هم تصمیم میگیرند ثروتمند شوند، به همین منظور زمینی را به قیمتی ارزان میخرند و به ضرب لابی کردن با مجلس و تبلیغات روزنامهها، به چند برابر قیمت میفروشند، اما از فردی متدیّن و بهظاهر ساده و گول رودست میخورند و تمام پولشان بالا کشیده میشود.
- «مرغ همسایه» به زندگی چند زوج جوان میپردازد که بعد از ازدواج و فروکش کردن احساسات تند عاشقانه، از همدیگر دلزده و جدا میشوند تا با کسی دیگر عشق را تجربه کنند، غافل از اینکه این چرخه را پایانی نیست و همیشه مرغ همسایه غاز است.
- «فال و تماشا» داستان مردی است که حتی در آستانهٔ مرگ نیز از حرص مال دنیا نَرَسته است و تنها مرگ است که او را از چنگال این همه حرص و طمع رهایی میبخشد.
- «جان دادن به مرده» گزارشی است از ماجرای تصادف لولاندو، فیزیکدان برجستهٔ روس و برندهٔ جایزهٔ نوبل، که تا آستانهٔ مرگ پیش میرود و همه از زنده ماندنش قطع امید میکنند، اما پزشکان و پیشرفتهای پزشکی به او زندگی دوباره میبخشند.
- «هپتالیان عهد آتوم» داستانی تخیّلی دربارهٔ آیندهٔ جهان در سال ۲۱۳۵ میلادی است؛ در این داستان ماه از هم متلاشی میشود و مردم زمین برای همیشه از دیدن آن محروم میشوند.
- «مرد اخلاق» دربارهٔ مردی متموّل به نام آقای اخلاقی است که کنیزک چهارده-پانزده سالهٔ خود را آبستن کرده و میکوشد آن را به ریش نوکرش ببندد و دامنش را از این لکهٔ ننگ پاک دارد.
- «شورآباد» داستان روستایی است به همین نام که جمعیّتی به نام «کلیدداران سعادت ملّی» میخواهند در آن دست به اصلاحاتی بزنند. مردم این روستا فقیر و خرافاتی هستند و اصلاحات این جمعیّت نیز اغلب روبنایی و مضحک. گویا جمالزاده در این داستان تَسخَری به اصلاحات شاه در دههٔ چهل میزند.
- «کاچی بعض {املای درست: بهز} هیچی» داستانی تخیّلی است دربارهٔ ۱۵۰ هزار سال بعد از کشف اتم، زمانی که انسانها به اوج پیشرفت رسیدهاند و به مدد پیشرفتهای پزشکی عمر آنها بسیار طولانی شده است، اما همگی از زندگی تکراری و یکنواخت خود ملولند و تصمیم دارند که به آن پایان دهند؛ این در حالی است که مهجاودان، مهتر قوم، ـ که میتواند استعارهای از خدا باشد ـ با این خواست انسانها موافق نیست و زندگی را با همهٔ عیب و نقصش به مرگ ترجیح میدهد.
- «جاودان» داستان مردی است که دچار هراس مرگ شده است و پاشنهکشی که از اجدادش به او به ارث رسیده است، مدام مرگ را به او گوشزد میکند، پاشنهکشی که در نهایت راوی آن را در چاه فاضلاب میاندازد تا دوستش را از ماخولیای مرگ رهایی بخشد.
- «نیکوکاری» داستان تاجالملوک خانم، زن مدیر کل، است که برای ژست انساندوستانه تصمیم گرفته به محلّههای پایین شهر سری بزند و از نزدیک از فقرا دیدن کند.
- «طفل نازپرور» داستان گفتوگوی راوی با میرزا ظهیرالدّین است دربارهٔ شعر نو و شعر کهن؛ راوی نگاه انتقادی خود نسبت به شعر نو را در خلال این داستان بیان میکند.
- «کوه و کاه» از عادت زشت غیبت کردن ما ایرانیان انتقاد میکند.
- «سه چراغ» دلنوشتهای است که جمالزاده در خلال آن به دوران کودکی، جوانی و میانسالی خود اشاره میکند و علمآموزی خود در زیر نور سه چراغ در ایران، بیروت و لوزان را شرح میدهد.
- بخش دوم آسمان (و) ریسمان شامل ترجمههای جمالزاده است. «طویلههای اوجیاس» خلاصهٔ نمایشنامهای از فردریش دورنمات است که به صورت تمثیلی مملکتی را به تصویر میکشد که همهٔ ارکان آن در گند غوطهور شده است و هر نوع اقدام اصلاحگرانهٔ روشنفکران و دلسوزان ملّت نیز با شکست مواجه میشود. «مصیبت میدان ملّی» ترجمهٔ داستانی ترکی، «کلاغی» ترجمهٔ داستانی جنایی از موریس لوبلان؛ «غول ستمگر» ترجمهٔ داستانی از اسکار وایلد؛ «طوطی» ترجمهٔ داستانی از رابیندرانات تاگور و «طاعت و عبادت آدمی لامذهب» ترجمهٔ داستانی از انوره بالزاک است.
- منبع
- جمالزاده، محمدعلی (١٣٤٣). آسمان ریسمان. تهران
محسن احمدوندی