حافظ: غزل ۱۳

از پارسی‌شناسی
پرش به ناوبری پرش به جستجو

متن غزل براساس چاپ قزوینی ـ غنی با حفظ رسم‌الخط

میدمد صبح و کِلّه بست سحاب

الصّبوح الصّبوح یا اصحاب

میچکد ژاله بر رخ لاله

اَلمدام المدام یا احباب

می‌وزد از چمن نسیم بهشت

هان بنوشید دم‌بدم می ناب

تخت زمرد۱ زدست گل بچمن

راح چون لعل آتشین دریاب

در میخانه بسته‌اند دگر

افتتح٢ یا مفتّح الاَبواب

لب و دندانت را حقوق نمک

هست بر جان و سینهای کباب

این‌چنین موسمی عجب باشد

که ببندند میکده بشتاب

بر رخ ساقی پری‌پیکر

همچو حافظ بنوش بادۀ ناب


  • پی‌نوشت‌ها

۱. در نسخۀ (خ): سرمد.

٢. در نسخۀ (خ): افتح.