ویرایش زبانی: شلوغ

از پارسی‌شناسی
پرش به ناوبری پرش به جستجو

شلوغ

ـ امروز خیلی «شلوغ» بودم. نرسیدم کار تو را انجام بدهم.

ـ آن‌قدر «شلوغ» بودم که وقت نکردم بهت زنگ بزنم.

ـ من متأسفانه «شلوغم». نمی‌تونم زیاد پست بذارم.

ـ کسی که نمی‌پرسه؛ اما خودم می‌گم. «شلوغم» که کمتر می‌آم.

نه. اشتباه نکنید. این‌ها جمله‌هایی از متنی ادبی نیست که گوینده‌اش خود را مثلاً خیابان یا اتاق یا مکانی فرض کرده باشد و با بیانی مجازی، پرمشغلگی‌اش را به آن نسبت داده باشد. این جمله‌ها از گفت‌وگوهای روزمره و نوشته‌های کاربران فضای مجازی بیرون کشیده شده است. اما مشکل چیست و ایراد کجا است؟ مثل بسیاری از خطاهای زبانیِ دیگر که این روزها به آن برمی‌خوریم، گرته‌برداری!

واژۀ busy در انگلیسی در دو معنا پرکابرد است: یکی ازدحام آدم و وسیله و چیزهای دیگر (که ویژگیِ مکان است)؛ دیگری پرمشغلگی و گرفتارهای‌های گوناگون (که ویژگی انسان است). عبارت a busy restaurant مثالی است برای معنی اول و I was busy today جمله‌ای است در معنی دوم. اینکه یکی از معادل‌های busy در فارسی «شلوغ» باشد و بی‌توجه به پیشینۀ کاربرد این لفظ در فارسی و تحت تأثیر انگلیسی، آن را در معنیِ دوم هم به کار ببریم («امروز شلوغ بودم»)، مصداق گرته‌برداری معنایی است که غالباً ناپسند است.

در فارسی، «شلوغ» دو معنیِ اصلی و پربسامد دارد:

۱. پرجمعیت، پرازدحام: بانک خیلی شلوغ بود.

۲. پرسروصدا و پرجنب‌وجوش: آدم شلوغ و بازیگوشی است.

همچنان‌که از دو مثال بالا دانسته می‌شود، «شلوغ» در معنی نخستش ویژگی شخص نیست؛ بلکه ویژگی مکان است یا ویژگی چیزی است که به‌شکلی استعاری، مکان انگاشته می‌شود. برای نمونه، می‌گوییم «خیابانِ شلوغ»، «راهروی شلوغ»، «مهمانیِ شلوغ»، «اتاقِ شلوغ»، «ذهنِ شلوغ»، «برنامۀ کاریِ شلوغ». درست به همین علت، اگر بخواهیم این معنی را به شخص نسبت دهیم، باید کلمۀ «سر» را به جمله اضافه کنیم تا نوعی استعارۀ مکانی بسازیم و کاربردمان درست شود؛ یعنی به‌جای اینکه بگوییم «شلوغم»، باید بگوییم «سرم شلوغ است». نیز می‌توانیم در این کاربرد، به‌جای «شلوغ»، واژۀ «پرمشغله» یا «گرفتار» را به کار ببریم.

بااین‌همه، «شلوغ» را در معنی دوم («پرسروصدا») می‌توانیم به‌سادگی به شخص هم نسبت دهیم؛ همان‌طور که می‌گوییم «آدم شلوغی است» و منظورمان از «شلوغ»، «پرسروصدا» است و نه «پرمشغله».

با این توضیحات، صورت ویراستۀ جمله‌های بالا چنین می‌شود:

ـ امروز خیلی «پرمشغله» بودم. نرسیدم کار تو را انجام بدهم.

ـ آن‌قدر «سرم شلوغ بود» که وقت نکردم بهت زنگ بزنم.

ـ من متأسفانه «گرفتارم». نمی‌تونم زیاد پست بذارم.

ـ کسی که نمی‌پرسه؛ اما خودم می‌گم. «سرم شلوغه» که کمتر می‌آم.

محمد یوسفی‌شیرازی

دربارۀ نویسنده و فهرست نوشته‌های دیگر وی در پارسی‌شناسی