پیکره: بسام کورد

از پارسی‌شناسی
پرش به ناوبری پرش به جستجو

بسام کورد

١. هرکه نبود او به دل متهم

بر اثر دعوت تو کرد نعم

٢. عمر ز عمار بدان شد بری

کاوی خلاف آورد، تا لاجرم

٣. دید بلا بر تن و بر جان خویش

گشت به عالم تن او در الم

٤. مکه حرم کرد عرب را خدای

عهد ترا کرد حرم در عجم

٥. هرکه درآمد همه باقی شدند

باز فنا شد که ندید این حرم

  • منبع

شاعران بی‌دیوان، ص١٣