یادداشت: نکاتی دربارۀ افغانستان و افغانی

از پارسی‌شناسی
پرش به ناوبری پرش به جستجو

‏۶ آذر ۱۳۹۹

Afghanistan.png

نکاتی دربارهٔ «افغانستان» و «افغانی»

احمد بهنامی

۱- عموماً تصوّر می‌کنند که افغانستان در ۱۵۰ سال اخیر از ایران جدا شده‌است. درحالی‌که افغانستان از حدود ۲۸۰ سال پیش ازین، یعنی سال ۱۱۶۰ه.ق.، پادشاهی مستقلی (سلسلهٔ درّانیان) داشته و سرنوشت آن از ایران جدا بوده‌است؛ یعنی در تمام دورهٔ زند، آغامحمدخان، فتحعلی‌شاه و محمدشاه افغانستان حیات سیاسی کاملاً مستقلّی داشته‌است، با پادشاهان مستقلّی به نام‌های احمدشاه، تیمورشاه، زمان‌شاه، محمودشاه و شاه‌شجاع (نک. طبقات سلاطین اسلام، ص ٢۹۹). آن‌چه حدود ۱۶۰ سال پیش اتفاق افتاد، جدایی ولایت هرات کنونی بود و تعهّد حکومت ایران به عدم دخالت در افغانستان.

۲- برخی گمان می‌کنند نام «افغانستان» در دو-سه سدهٔ اخیر ابداع شده‌است. البته این گمان اشتباه حتی اگر از جانب استاد نجیب مایل هروی مطرح شود هم مردود است. در متون سدهٔ هشتم و نهم قمری به‌کرّات برای اشاره به ناحیه‌ای که اکنون شمال غرب پاکستان و جنوب شرق افغانستان را تشکیل می‌دهد، به کار رفته‌است. از جمله در صفحات ۱۱۱، ۱۶۲، ۱۹۸، ۲۰۱ از کتاب تاریخ‌نامهٔ هرات (سدهٔ هشتم قمری)، صفحات ۴۶۴، ۴۹۰ از جلد اول رَوضات الجَنّات (سدۀ نهم قمری)، و پس از آن در آثار دورهٔ صفوی و گورکانی در ایران و هند بارها لفظ «افغانستان» به کار رفته‌است.

۳- عدّه‌ای هم گمان برده‌اند که اطلاق نام «افغانی» برای اشاره به اهل این قوم اشتباه است و باید «افغان» گفت. درحالی‌که در سده‌های گذشته نیز هریک از افراد این قوم، «افغانی» نامیده می‌شدند: روضات الجّنات اسفزاری، ج۲/ ۱۱۲:... با چند غلام افغانی بر ایشان گماشتند... . ظفرنامهٔ شامی، ص ۱۹۵: الیاس افغانی و پسر تهانه‌سری را گرفته و گردن‌بسته به حضرت آورد. خلاصة التواریخ، ج۱/ ۳۰۲:...همایون پادشاه با آن افغانی مقابل شده... . اکبرنامه، ج۱/ ۵۰۴:... شاه‌بازخان نام افغانی جمعی انبوه از افغانان را به خود متفق ساخته... . جملگی از آثار سدۀ ۹ الی ۱۱، تنها بخشی از انبوه متونی است که در آن‌ها این واژه در همین معنی به کار رفته‌است. در نامه‌های پادشاهان صفوی نظیر شاه طهماسب نیز به هریک از اهل این قوم، «افغانی» اطلاق شده‌است. در متون قرن ۱۲ نیز می‌توان به کتاب‌های بسیار مشهوری نظیر بدایع الاخبار، جهانگشای نادری، عالم‌آرای نادری و..‌. اشاره کرد که افراد قوم افغان در آن «افغانی» خوانده شده‌اند. نامه‌ها و اسناد دورهٔ قاجار نیز مؤیّد همین است. سیّد جمال‌الدین اسدآبادی مدفون در افغانستان نزد مردم آن کشور به سیدجمال افغانی مشهور است.

(بخشی از شاهدهای این مطلب از پیکرۀ گروه فرهنگ‌نویسی فرهنگستان زبان و ادب فارسی گرفته شده‌است.)


منابع

- اکبرنامه، ابوالفضل علامی، تصحیح غلامرضا طباطبایی مجد، ۱۳۷۲.

- تاریخ‌نامهٔ هرات، محمد بن سیف هروی، تصحیح محمد زبیر صدیقی، ۱۳۶۲ق.

- خلاصة التواریخ، قاضی احمد قمی، تصحیح احسان شراقی، ۱۳۹۴.

- روضات الجنّات، اسفزاری، تصحیح محمداسحاق، ۱۹۶۱.

- طبقات سلاطین اسلام، استانلی لین‌پول، ترجمۀ عباس اقبال، ۱۳۱۲.

- ظفرنامه، نظام‌الدّین شامی، تصحیح پناهی سمنانی، ۱۳۶۳.


دربارۀ نویسنده و فهرست نوشته‌های دیگر وی در پارسی‌شناسی


دیگر یادداشت‌های همکاران پارسی‌شناسی