زبان: تفاوت بین نسخهها
(صفحهای تازه حاوی « این صفحه تکمیل خواهد شد.» ایجاد کرد) |
جز |
||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
+ | زبان zabân [اسم] {فارسی} (به انگلیسی: language) | ||
+ | |||
+ | ===تعریف=== | ||
+ | زبانشناسان در تعریف زبان اتفاق نظر ندارند. در زیر برخی تعاریف زبان را میآوریم. | ||
+ | |||
+ | ====ساپیر=== | ||
+ | زبان وسیلهای است صرفاً انسانی و غیرغریزی برای ایجاد ارتباط بهمنظور انتقال افکار و عواطف و آرزوها از رهگذر دستگاهی متشکل از نشانههایی که بهطور ارادی تولید میشوند (ساپیر، ۱۳۷۶: ۲۶). | ||
+ | |||
+ | ====بلوخ و تریگر==== | ||
+ | زبان نظامی از نمادهای آواییِ دلبخواهی است که بهوسیلۀ آن اعضای یک گروه اجتماعی با یکدیگر همکاری و تعامل میکنند (نک. لاینز، ۱۹۸۱: ۴). | ||
+ | |||
+ | ====هال==== | ||
+ | زبان نهادی است که انسانها بهموجب آن از رهگذر نمادهای قراردادیِ گفتاری ـ شنیداریای که عادتاً به کار میروند با یکدیگر ارتباط و تعامل دارند (نک. لاینز، ۱۹۸۱: ۴). | ||
+ | |||
+ | ====روبینز==== | ||
+ | زبان نظامی نمادی است که تقریباً یکسره براساس قرارداد محض یا دلبخواهی بنا شدهاست (نک. لاینز، ۱۹۸۱: ۶). | ||
+ | |||
+ | ====چامسکی==== | ||
+ | از این پس مراد ما از «زبان» مجموعهای (کراندار یا بیکران) از جملههایی خواهد بود که هریک از آنها درازای محدودی داشته باشند و خود از مجموعهای از اجزای محدود مرکب باشند (چامسکی، ۱۳۷۴: ۱۱). | ||
+ | |||
+ | ====مارتینه==== | ||
+ | زبان ابزاری است ارتباطی که مطابق آن، تجربۀ انسان، در هر جامعهای به نحوی متفاوت، به واحدهایی که دارای درونۀ معنایی و برونۀ آوایی هستند، یعنی تکواژها، تجزیه میشود؛ برونۀ آوایی نیز به نوبۀ خود به واحدهایی تمایزدهنده و پیاپی، یعنی واجها، تجزیه میشود که شمارشان در هر زبان محدود و معین است و ماهیت و روابط متقابلشان از زبانی به زبان دیگر فرق میکند (مارتینه، ۱۳۸۷: ۲۶). | ||
این صفحه تکمیل خواهد شد. | این صفحه تکمیل خواهد شد. |
نسخهٔ ۴ اوت ۲۰۲۱، ساعت ۱۹:۵۸
زبان zabân [اسم] {فارسی} (به انگلیسی: language)
تعریف
زبانشناسان در تعریف زبان اتفاق نظر ندارند. در زیر برخی تعاریف زبان را میآوریم.
=ساپیر
زبان وسیلهای است صرفاً انسانی و غیرغریزی برای ایجاد ارتباط بهمنظور انتقال افکار و عواطف و آرزوها از رهگذر دستگاهی متشکل از نشانههایی که بهطور ارادی تولید میشوند (ساپیر، ۱۳۷۶: ۲۶).
بلوخ و تریگر
زبان نظامی از نمادهای آواییِ دلبخواهی است که بهوسیلۀ آن اعضای یک گروه اجتماعی با یکدیگر همکاری و تعامل میکنند (نک. لاینز، ۱۹۸۱: ۴).
هال
زبان نهادی است که انسانها بهموجب آن از رهگذر نمادهای قراردادیِ گفتاری ـ شنیداریای که عادتاً به کار میروند با یکدیگر ارتباط و تعامل دارند (نک. لاینز، ۱۹۸۱: ۴).
روبینز
زبان نظامی نمادی است که تقریباً یکسره براساس قرارداد محض یا دلبخواهی بنا شدهاست (نک. لاینز، ۱۹۸۱: ۶).
چامسکی
از این پس مراد ما از «زبان» مجموعهای (کراندار یا بیکران) از جملههایی خواهد بود که هریک از آنها درازای محدودی داشته باشند و خود از مجموعهای از اجزای محدود مرکب باشند (چامسکی، ۱۳۷۴: ۱۱).
مارتینه
زبان ابزاری است ارتباطی که مطابق آن، تجربۀ انسان، در هر جامعهای به نحوی متفاوت، به واحدهایی که دارای درونۀ معنایی و برونۀ آوایی هستند، یعنی تکواژها، تجزیه میشود؛ برونۀ آوایی نیز به نوبۀ خود به واحدهایی تمایزدهنده و پیاپی، یعنی واجها، تجزیه میشود که شمارشان در هر زبان محدود و معین است و ماهیت و روابط متقابلشان از زبانی به زبان دیگر فرق میکند (مارتینه، ۱۳۸۷: ۲۶).
این صفحه تکمیل خواهد شد.