زبان
زبان zabân [اسم] {فارسی} (به انگلیسی: language)
محتویات
تعریف
زبانشناسان در تعریف زبان اتفاق نظر ندارند. در زیر برخی تعاریف زبان را میآوریم.
ادوارد ساپیر
زبان وسیلهای است صرفاً انسانی و غیرغریزی برای ایجاد ارتباط بهمنظور انتقال افکار و عواطف و آرزوها از رهگذر دستگاهی متشکل از نشانههایی که بهطور ارادی تولید میشوند (ساپیر، ۱۳۷۶: ۲۶).
برنارد بلاک و جورج لنارد تریگر
زبان نظامی از نمادهای آواییِ دلبخواهی است که بهوسیلۀ آن اعضای یک گروه اجتماعی با یکدیگر همکاری و تعامل میکنند (نک. لایونز، ۱۹۸۱: ۴).
رابرت آندرسون هال
زبان نهادی است که انسانها بهموجب آن از رهگذر نمادهای قراردادیِ گفتاری ـ شنیداریای که عادتاً به کار میروند با یکدیگر ارتباط و تعامل دارند (نک. لایونز، ۱۹۸۱: ۴).
رابرت هنری رابینز
زبان نظامی نمادی است که تقریباً یکسره براساس قرارداد محض یا دلبخواهی بنا شدهاست (نک. لایونز، ۱۹۸۱: ۶).
نوام چامسکی
از این پس مراد ما از «زبان» مجموعهای (کراندار یا بیکران) از جملههایی خواهد بود که هریک از آنها درازای محدودی داشته باشند و خود از مجموعهای از اجزای محدود مرکب باشند (چامسکی، ۱۳۷۴: ۱۱).
آندره مارتینه
زبان ابزاری است ارتباطی که مطابق آن، تجربۀ انسان، در هر جامعهای به نحوی متفاوت، به واحدهایی که دارای درونۀ معنایی و برونۀ آوایی هستند، یعنی تکواژها، تجزیه میشود؛ برونۀ آوایی نیز به نوبۀ خود به واحدهایی تمایزدهنده و پیاپی، یعنی واجها، تجزیه میشود که شمارشان در هر زبان محدود و معین است و ماهیت و روابط متقابلشان از زبانی به زبان دیگر فرق میکند (مارتینه، ۱۳۸۷: ۲۶).
- منابع:
- چامسکی، نوام {روی جلد: چومسکی، نعام} (۱۳۷۴ [۱۳۶۲]). ساختهای نحوی. ترجمۀ احمد سمیعی. چ۲. تهران: خوارزمی.
- ساپیر، ادوارد (۱۳۷۶). زبان: درآمدی بر مطالعۀ سخن گفتن. ترجمۀ علیمحمد حقشناس. تهران: سروش.
- لایونز، جان ← .Lyons, J
- مارتینه، آندره (۱۳۸۷ [١٣٨٠]). مبانی زبانشناسی عمومی: اصول و روشهای زبانشناسی نقشگرا. ترجمۀ هرمز میلانیان. چ۲. تهران: هرمس.
.Lyons, J. (1981). Language and Linguistics: An Introduction. Cambridge: Cambridge University Press -
این صفحه تکمیل خواهد شد.
منوچهر فروزنده فرد