فارسی کرمانی: واژهنامه: تفاوت بین نسخهها
جز |
|||
سطر ۴۱: | سطر ۴۱: | ||
<pre style="color: blue">مجید باغینیپور - منوچهر فروزنده فرد | <pre style="color: blue">مجید باغینیپور - منوچهر فروزنده فرد | ||
</pre> | </pre> | ||
+ | |||
+ | [http://parsishenasi.ir/wiki/index.php/%D9%BE%D8%A7%D8%B1%D8%B3%DB%8C%E2%80%8C%D8%B4%D9%86%D8%A7%D8%B3%DB%8C:_%D9%85%D8%AC%DB%8C%D8%AF_%D8%A8%D8%A7%D8%BA%DB%8C%D9%86%DB%8C%E2%80%8C%D9%BE%D9%88%D8%B1 دربارۀ مجید باغینیپور و فهرست نوشتههای دیگر وی در ''پارسیشناسی''] | ||
+ | |||
+ | [http://parsishenasi.ir/wiki/index.php/%D9%BE%D8%A7%D8%B1%D8%B3%DB%8C%E2%80%8C%D8%B4%D9%86%D8%A7%D8%B3%DB%8C:_%D9%85%D9%86%D9%88%DA%86%D9%87%D8%B1_%D9%81%D8%B1%D9%88%D8%B2%D9%86%D8%AF%D9%87_%D9%81%D8%B1%D8%AF دربارۀ منوچهر فروزنده فرد و فهرست نوشتههای دیگر وی در ''پارسیشناسی''] |
نسخهٔ ۴ اکتبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۷:۰۸
واژهنامۀ مختصر فارسی کرمانی
آ
آبپاش ʔâb-pâš آبسه
آجیر کردن ʔâjir kerd-an <«آجیر» گونهای از آژیر فارسی به معنی «زیرک، هوشیار؛ آماده» است.> بیدار کردن
آدرشکو ʔâderešk-u لرز
آدریمون ʔâdereymun مسکین
آدور ʔâdur <شاید از ādur «آذر، آتش» فارسی میانه که مجازاً به علاقۀ مجاورت به این معنی درآمدهاست.> خار
آدوربند ʔâdur-band آلاچیقی از خار
آریک ʔârik <گونههای دیگر در فارسی: آروک، آروگ، اروک، اَروج؛ نیز سنج. آرُک به معنی «دندان آسیا»> لثه
آستینو ʔâstin-u آستینچه، آستینک، پوشش آستینمانندی برای بیرون آوردن نان از تنور
آسمونلحاف ʔâsemun-lehâf آسمانجل
آفک ʔâfk تاول
آفوک ʔâfuk هیچ
آگیرا ʔâgirâ شاخههای کوچک و نازک برای روشن کردن آتش
الف
ابرامخانی ʔebrâm-xân-i <ظاهراً منسوب به ابراهیمخان ظهیرالدوله، حاکم کرمان> شُلهزرد
اسپریچو ʔesperiču پرستو
اق ʔaq اَه
اماچو ʔomâč-u <اُماج کلمهای ترکی است که در فارسی نیز به معنی «نوعی آش» به کار رفتهاست. + پسوند ـو> نوعی آش، شولی <در کرمان و یزد>
اوگرمو ʔow-garm-u <«او» گونهای از آب است.> اشکنه
این صفحه تکمیل خواهد شد.
مجید باغینیپور - منوچهر فروزنده فرد
دربارۀ مجید باغینیپور و فهرست نوشتههای دیگر وی در پارسیشناسی
دربارۀ منوچهر فروزنده فرد و فهرست نوشتههای دیگر وی در پارسیشناسی