پارسی‌شناسی: واژه‌نامۀ سره (همگانی): تفاوت بین نسخه‌ها

از پارسی‌شناسی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
جز
جز
سطر ۱۷۰: سطر ۱۷۰:
 
ـ '''آژدان''': پاسبان
 
ـ '''آژدان''': پاسبان
  
ـ '''آس''' <sup>۱</sup> : برگ برنده؛ تک، بی‌همتا، بهترین، برترین
+
ـ '''آس''' <sup>۱</sup>: برگ برنده؛ تک، بی‌همتا، بهترین، برترین
  
ـ آس: (درخت) مورد، مورد سبز
+
ـ '''آس''' <sup>۲</sup>: (درخت) مورد، مورد سبز
  
ـ آسانسور: بالارو <فرهنگستان نخست>، آسان‌بر، بالابر
+
ـ '''آسانسور''': بالارو <فرهنگستان نخست>، آسان‌بر، بالابر
  
ـ آسطرنومیا: اخترشناسی، ستاره‌شناسی
+
ـ '''آسطرنومیا''': اخترشناسی، ستاره‌شناسی
  
ـ آسیستان: دستیار <فرهنگستان سوم>، وردست
+
ـ '''آسیستان''': دستیار <فرهنگستان سوم>، وردست
  
ـ آصار [جِ ''اِصر'']: بندها
+
ـ '''آصار''' [جِ ''اِصر'']: بندها
  
ـ آصال [جِ ''اصیل'']: شبانگاه‌ها، شبانگاهان
+
ـ '''آصال''' [جِ ''اصیل'']: شبانگاه‌ها، شبانگاهان
  
ـ آغا: بانو؛ خواجه‌سرای
+
ـ '''آغا''': بانو؛ خواجه‌سرای
  
ـ آغرق: باروبنه
+
ـ '''آغرق''': باروبنه
  
ـ آغروق: باروبنه
+
ـ '''آغروق''': باروبنه
  
ـ آف: بیکاری؛ بیکار
+
ـ '''آف''': بیکاری؛ بیکار
  
ـ آفات [جِ ''آفت'']: آسیب‌ها، زیان‌ها، گزندها، تباهی‌ها
+
ـ '''آفات''' [جِ ''آفت'']: آسیب‌ها، زیان‌ها، گزندها، تباهی‌ها
  
ـ آفازی: زبان‌پریشی
+
ـ '''آفازی''': زبان‌پریشی
  
ـ آفازیا: زبان‌پریشی
+
ـ '''آفازیا''': زبان‌پریشی
  
ـ آفاق [جِ ''اُفُق'']: کرانه‌ها، کران‌ها؛ کشورها، سرزمین‌ها، (سراسر) جهان؛ جهانیان، (همۀ) مردم جهان
+
ـ '''آفاق''' [جِ ''اُفُق'']: کرانه‌ها، کران‌ها؛ کشورها، سرزمین‌ها، (سراسر) جهان؛ جهانیان، (همۀ) مردم جهان
  
 
ـ آفاق ارض: کرانه‌های زمین، کران‌های زمین، کرانه‌های جهان
 
ـ آفاق ارض: کرانه‌های زمین، کران‌های زمین، کرانه‌های جهان
  
ـ آفت: آسیب، زیان، گزند، (مایۀ) تباهی، پلیدی، بیماری، سختی؛ (زن) هوشیار، (زن) زیرک؛ (زن) بسیار زیبا، (زن) آتشپاره
+
ـ '''آفت''': آسیب، زیان، گزند، (مایۀ) تباهی، پلیدی، بیماری، سختی؛ (زن) هوشیار، (زن) زیرک؛ (زن) بسیار زیبا، (زن) آتشپاره
  
ـ آفتامات: خودکار
+
ـ '''آفتامات''': خودکار
  
ـ آفتومات: خودکار
+
ـ '''آفتومات''': خودکار
  
ـ آفِل: فروشونده، ناپدیدگردنده
+
ـ '''آفِل''': فروشونده، ناپدیدگردنده
  
ـ آق: سفید، سپید؛ سفیدپوست
+
ـ '''آق''': سفید، سپید؛ سفیدپوست
  
ـ آق: خواجه، سروَر
+
ـ '''آق''': خواجه، سروَر
  
ـ آقا: خواجه، سروَر، کارفرما؛ پدر؛ همسر، شوهر، مرد، مرد خانه؛ بزرگ، بزرگوار، بزرگ‌منش
+
ـ '''آقا''': خواجه، سروَر، کارفرما؛ پدر؛ همسر، شوهر، مرد، مرد خانه؛ بزرگ، بزرگوار، بزرگ‌منش
  
ـ آقاسی: سر، سرور، مهتر
+
ـ '''آقاسی''': سر، سرور، مهتر
  
ـ آقسقال (/ آق‌سقال): ریش‌سفید
+
ـ '''آقسقال''' (/ آق‌سقال): ریش‌سفید
  
ـ آقسقل (/ آق‌سقل): ریش‌سفید
+
ـ '''آقسقل''' (/ آق‌سقل): ریش‌سفید
  
ـ آک: بازنشده، کارنکرده، دست‌نخورده، سربه‌مهر
+
ـ '''آک''': بازنشده، کارنکرده، دست‌نخورده، سربه‌مهر
  
ـ آکادمی: فرهنگستان <فرهنگستان سوم>؛ هنرکده، هنرسرا
+
ـ '''آکادمی''': فرهنگستان <فرهنگستان سوم>؛ هنرکده، هنرسرا
  
ـ آکادمیست: دانشور، فرهیخته
+
ـ '''آکادمیست''': دانشور، فرهیخته
  
ـ آکادمیسین: فرهنگستانی
+
ـ '''آکادمیسین''': فرهنگستانی
  
ـ آکادمیک: دانشگاهی، دانشی
+
ـ '''آکادمیک''': دانشگاهی، دانشی
  
ـ آکبند: بازنشده، کارنکرده، دست‌نخورده، سربه‌مهر؛ دوشیزه
+
ـ '''آکبند''': بازنشده، کارنکرده، دست‌نخورده، سربه‌مهر؛ دوشیزه
  
ـ آکتریس: هنرپیشه <فرهنگستان سوم>، بازیگر <فرهنگستان سوم>، هنرمند، هنرپیشۀ زن، بازیگر زن، هنرمند زن، زن هنرپیشه، زن بازیگر، زن هنرمند، بانوی هنرپیشه، بانوی بازیگر، بانوی هنرمند
+
ـ '''آکتریس''': هنرپیشه <فرهنگستان سوم>، بازیگر <فرهنگستان سوم>، هنرمند، هنرپیشۀ زن، بازیگر زن، هنرمند زن، زن هنرپیشه، زن بازیگر، زن هنرمند، بانوی هنرپیشه، بانوی بازیگر، بانوی هنرمند
  
ـ آکتور: هنرپیشه <فرهنگستان سوم>، بازیگر <فرهنگستان سوم>؛ تردست، فریبکار
+
ـ '''آکتور''': هنرپیشه <فرهنگستان سوم>، بازیگر <فرهنگستان سوم>؛ تردست، فریبکار
  
ـ آکروبات: بندباز
+
ـ '''آکروبات''': بندباز
  
ـ آکروباسی: بندبازی  
+
ـ '''آکروباسی''': بندبازی  
  
ـ آکل: خورنده
+
ـ '''آکل''': خورنده
  
ـ آکلاد: ابرو
+
ـ '''آکلاد''': ابرو
  
ـ آکله: خوره؛ خورنده؛ زن گستاخ، زن پررو، بسیار بی‌شرم، پاچه‌پاره
+
ـ '''آکله''': خوره؛ خورنده؛ زن گستاخ، زن پررو، بسیار بی‌شرم، پاچه‌پاره
  
ـ آکنه: رخ‌جوش
+
ـ '''آکنه''': رخ‌جوش
  
ـ آکواریوم: آبزیدان <فرهنگستان سوم>، آبزی‌خانه
+
ـ '''آکواریوم''': آبزیدان <فرهنگستان سوم>، آبزی‌خانه
  
ـ آکولاد: ابرو
+
ـ '''آکولاد''': ابرو
  
ـ آکومولاتور: انباره
+
ـ '''آکومولاتور''': انباره
  
ـ آگراندیسمان: بزرگ‌سازی <فرهنگستان سوم>، بزرگ‌نمایی؛ گزافه‌گویی، گزاف‌گویی
+
ـ '''آگراندیسمان''': بزرگ‌سازی <فرهنگستان سوم>، بزرگ‌نمایی؛ گزافه‌گویی، گزاف‌گویی
  
ـ آگونیست: هم‌کنش
+
ـ '''آگونیست''': هم‌کنش
  
ـ آل: خاندان، دودمان
+
ـ '''آل''': خاندان، دودمان
  
 
ـ آل نبی: دودمان پیامبر، دودمان پیغامبر، دودمان پیمبر، دودمان پیغمبر، خاندان پیامبر، خاندان پیغامبر، خاندان پیمبر، خاندان پیغمبر
 
ـ آل نبی: دودمان پیامبر، دودمان پیغامبر، دودمان پیمبر، دودمان پیغمبر، خاندان پیامبر، خاندان پیغامبر، خاندان پیمبر، خاندان پیغمبر
  
ـ آلا(ء) [جِ ''اِلیٰ''، ''اَلیٰ'' و ''اِلْیْ'']: دهش‌ها، بخشش‌ها، نیکی‌ها، نیکویی‌ها
+
ـ '''آلا(ء)''' [جِ ''اِلیٰ''، ''اَلیٰ'' و ''اِلْیْ'']: دهش‌ها، بخشش‌ها، نیکی‌ها، نیکویی‌ها
  
ـ آلات [جِ ''آلت'']: ابزارها، افزارها، مایه‌ها، زین‌وبرگ‌ها، سازوبرگ‌ها؛ اندام‌ها؛ شرمگاه‌ها، شرم‌ها، شرم‌اندام‌ها؛ سازها، رودها
+
ـ '''آلات''' [جِ ''آلت'']: ابزارها، افزارها، مایه‌ها، زین‌وبرگ‌ها، سازوبرگ‌ها؛ اندام‌ها؛ شرمگاه‌ها، شرم‌ها، شرم‌اندام‌ها؛ سازها، رودها
  
ـ آلارم: هشدار <فرهنگستان نخست>، آژیر
+
ـ '''آلارم''': هشدار <فرهنگستان نخست>، آژیر
  
ـ آلاف [جِ ''اَلف'']: هزارها، هزاران
+
ـ '''آلاف''' [جِ ''اَلف'']: هزارها، هزاران
  
ـ آلام [جِ ''اَلَم'']: دردها، رنج‌ها
+
ـ '''آلام''' [جِ ''اَلَم'']: دردها، رنج‌ها
  
ـ آلامد: امروزی، امروزین،امروزه‌پسند
+
ـ '''آلامد''': امروزی، امروزین،امروزه‌پسند
  
ـ آلبومن: سفیدۀ تخم‌مرغ
+
ـ '''آلبومن''': سفیدۀ تخم‌مرغ
  
ـ آلبینیسم: زالی <فرهنگستان سوم>
+
ـ '''آلبینیسم''': زالی <فرهنگستان سوم>
  
ـ آلْت: [رایانه] دگرساز
+
ـ '''آلْت''': [رایانه] دگرساز
  
ـ آلَت: ابزار، افزار، مایه، زین‌وبرگ، سازوبرگ؛ اندام؛ شرمگاه، شرم، شرم‌اندام؛ ساز <فرهنگستان نخست>، رود
+
ـ '''آلَت''': ابزار، افزار، مایه، زین‌وبرگ، سازوبرگ؛ اندام؛ شرمگاه، شرم، شرم‌اندام؛ ساز <فرهنگستان نخست>، رود
  
 
ـ آلت بصر: ابزار دیدن، دیده، بینش
 
ـ آلت بصر: ابزار دیدن، دیده، بینش
سطر ۳۰۰: سطر ۳۰۰:
 
ـ آلت نجاری: ابزار درودگری، افزار درودگری
 
ـ آلت نجاری: ابزار درودگری، افزار درودگری
  
ـ آلترناتیو: جایگزین، جانشین
+
ـ '''آلترناتیو''': جایگزین، جانشین
  
ـ آلتمغا (/ آل‌تمغا): مُهر سرخ؛ فرمان
+
ـ '''آلتمغا''' (/ آل‌تمغا): مُهر سرخ؛ فرمان
  
ـ آلتون: زر
+
ـ '''آلتون''': زر
  
ـ آلتونتمغا (/ آلتون‌تمغا): مُهر زرّین، مُهر زرنشان
+
ـ '''آلتونتمغا''' (/ آلتون‌تمغا): مُهر زرّین، مُهر زرنشان
  
ـ آلتیمتر: فرازیاب <فرهنگستان سوم>
+
ـ '''آلتیمتر''': فرازیاب <فرهنگستان سوم>
  
ـ آلفه: خوگیرنده
+
ـ '''آلفه''': خوگیرنده
  
ـ آلگرو: تند و سبک
+
ـ '''آلگرو''': تند و سبک
  
ـ آلهه [جِ ''اِلٰه'']: خدایان
+
ـ '''آلهه''' [جِ ''اِلٰه'']: خدایان
  
ـ آلیاژ: همجوش <فرهنگستان نخست>، هم‌بسته
+
ـ '''آلیاژ''': همجوش <فرهنگستان نخست>، هم‌بسته
  
ـ آمال [جِ ''اَمَل'']: امیدها، آرزوها، خواست‌ها، خواسته‌ها، آرمان‌ها، اَرمان‌ها، بوی‌ها، یوبه‌ها، بویه‌ها، وایه‌ها، کام‌ها، کامه‌ها  
+
ـ '''آمال''' [جِ ''اَمَل'']: امیدها، آرزوها، خواست‌ها، خواسته‌ها، آرمان‌ها، اَرمان‌ها، بوی‌ها، یوبه‌ها، بویه‌ها، وایه‌ها، کام‌ها، کامه‌ها  
  
ـ آمر: فرماینده، فرمانده، فرمان‌دهنده، کارفرما، دستوردهنده
+
ـ '''آمر''': فرماینده، فرمانده، فرمان‌دهنده، کارفرما، دستوردهنده
  
ـ آمَن: استوارتر
+
ـ '''آمَن''': استوارتر
  
ـ آمِن: بی‌بیم، بی‌ترس، بزینهار (به‌زینهار)
+
ـ '''آمِن''': بی‌بیم، بی‌ترس، بزینهار (به‌زینهار)
  
ـ آمن‌ومطمئن: بی‌ترس‌وبیم
+
ـ آمن‌ و مطمئن: بی‌ترس‌وبیم
  
ـ آمولن: نشاسته
+
ـ '''آمولن''': نشاسته
  
ـ آمیرال: دریاسالار
+
ـ '''آمیرال''': دریاسالار
  
ـ آمین: ایدون باد، چنین باد، برآور، برآورده ساز، بپذیر
+
ـ '''آمین''': ایدون باد، چنین باد، برآور، برآورده ساز، بپذیر
  
ـ آن: دم، هنگام، اندک زمان، زمان (بسیار) کوتاه
+
ـ '''آن''': دم، هنگام، اندک زمان، زمان (بسیار) کوتاه
  
ـ آناً: دردم، همان‌دم، به‌یک‌دم، در یک دم، بی‌درنگ، هم‌اندرزمان، بسیار زود
+
ـ '''آناً''': دردم، همان‌دم، به‌یک‌دم، در یک دم، بی‌درنگ، هم‌اندرزمان، بسیار زود
  
ـ آنابولیسم: فراگشت <فرهنگستان سوم>، فراساخت
+
ـ '''آنابولیسم''': فراگشت <فرهنگستان سوم>، فراساخت
  
ـ آناتومی: تن‌شناسی، پیکرشناسی، پیکرشکافی
+
ـ '''آناتومی''': تن‌شناسی، پیکرشناسی، پیکرشکافی
  
ـ آنتروزوئید: گیازامه
+
ـ '''آنتروزوئید''': گیازامه
  
ـ آنتن: سرون <فرهنگستان نخست>؛ شاخک؛ شرم مرد، شرمگاه مرد، شرم‌اندام مرد؛ سخن‌چین
+
ـ '''آنتن''': سرون <فرهنگستان نخست>؛ شاخک؛ شرم مرد، شرمگاه مرد، شرم‌اندام مرد؛ سخن‌چین
  
ـ آنتولوژی: گزیده، گزینه، برگزیده، به‌ْگزین، گلچین
+
ـ '''آنتولوژی''': گزیده، گزینه، برگزیده، به‌ْگزین، گلچین
  
ـ آنتیبادی (/ آنتی‌بادی): پادتن <فرهنگستان سوم>
+
ـ '''آنتیبادی''' (/ آنتی‌بادی): پادتن <فرهنگستان سوم>
  
ـ آنتیبیوتیک (/ آنتی‌بیوتیک): پادزیست
+
ـ '''آنتیبیوتیک''' (/ آنتی‌بیوتیک): پادزیست
  
ـ آنتیتز (/ آنتی‌تز): برابرنهاده، برابرستاده
+
ـ '''آنتیتز''' (/ آنتی‌تز): برابرنهاده، برابرستاده
  
ـ آنتیژن (/ آنتی‌ژن): پادگن <فرهنگستان سوم>، پادزا
+
ـ '''آنتیژن''' (/ آنتی‌ژن): پادگن <فرهنگستان سوم>، پادزا
  
ـ آنتیسپتیک (/ آنتی‌سپتیک): گندزدا <فرهنگستان سوم>، پلشت‌بر <فرهنگستان سوم>
+
ـ '''آنتیسپتیک''' (/ آنتی‌سپتیک): گندزدا <فرهنگستان سوم>، پلشت‌بر <فرهنگستان سوم>
  
ـ آنتیک: دیرینه، باستانی؛ باارزش، گران‌بها؛ سخت بد، سخت زشت
+
ـ '''آنتیک''': دیرینه، باستانی؛ باارزش، گران‌بها؛ سخت بد، سخت زشت
  
ـ آندانت: آهسته و روان
+
ـ '''آندانت''': آهسته و روان
  
ـ آندو: [رایانه] واگرد
+
ـ '''آندو''': [رایانه] واگرد
  
ـ آندوپلاسم: درمیان‌یاخته <فرهنگستان سوم>، درون‌مایه
+
ـ '''آندوپلاسم''': درمیان‌یاخته <فرهنگستان سوم>، درون‌مایه
  
ـ آندوتوکسین: درون‌زهرابه <فرهنگستان سوم>، درون‌زهر
+
ـ '''آندوتوکسین''': درون‌زهرابه <فرهنگستان سوم>، درون‌زهر
  
ـ آندودرم: درون‌پوست <فرهنگستان سوم>
+
ـ '''آندودرم''': درون‌پوست <فرهنگستان سوم>
  
ـ آندوسپرم: درون‌دانه <فرهنگستان سوم>؛ خورش <فرهنگستان سوم>
+
ـ '''آندوسپرم''': درون‌دانه <فرهنگستان سوم>؛ خورش <فرهنگستان سوم>
  
ـ آندوسکوپ: درون‌بین <فرهنگستان سوم>
+
ـ '''آندوسکوپ''': درون‌بین <فرهنگستان سوم>
  
ـ آندوسکوپی: درون‌بینی <فرهنگستان سوم>
+
ـ '''آندوسکوپی''': درون‌بینی <فرهنگستان سوم>
  
ـ آنرمال: نابهنجار <فرهنگستان سوم>
+
ـ '''آنرمال''': نابهنجار <فرهنگستان سوم>
  
ـ آنزیم: زی‌مایه <فرهنگستان سوم>
+
ـ '''آنزیم''': زی‌مایه <فرهنگستان سوم>
  
ـ آنژین: گلودرد <فرهنگستان سوم>، درد گلو
+
ـ '''آنژین''': گلودرد <فرهنگستان سوم>، درد گلو
  
 
ـ آنژین صدری: درد سینه <فرهنگستان سوم>
 
ـ آنژین صدری: درد سینه <فرهنگستان سوم>
  
ـ آنژیوپلاستی: رگ‌بازسازی <فرهنگستان سوم>
+
ـ '''آنژیوپلاستی''': رگ‌بازسازی <فرهنگستان سوم>
  
ـ آنژیوگرافی: رگ‌نگاری <فرهنگستان سوم>
+
ـ '''آنژیوگرافی''': رگ‌نگاری <فرهنگستان سوم>
  
ـ آنژیولوژی: رگ‌شناسی
+
ـ '''آنژیولوژی''': رگ‌شناسی
  
ـ آنس: خوگیرتر
+
ـ '''آنس''': خوگیرتر
  
ـ آنسامبل: همنوایان <فرهنگستان سوم>؛ همنوایی <فرهنگستان سوم>، گروه‌نوازی
+
ـ '''آنسامبل''': همنوایان <فرهنگستان سوم>؛ همنوایی <فرهنگستان سوم>، گروه‌نوازی
  
 
ـ آنسه: زن خوب، زن نیکو، دلارام، دلاویز
 
ـ آنسه: زن خوب، زن نیکو، دلارام، دلاویز

نسخهٔ ‏۱۰ اکتبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۸:۰۱

آ

ـ آبا(ء) [جِ اَب]: پدران، نیاکان، نیاگان، پیشینیان، پیشینگان، گذشتگان؛ بزرگان، برگزیدگان، گزیدگان

ـ آبا(ء)واجداد: نیاکان، نیاگان، پدران و نیاکان، پدران و نیاگان

ـ آباء (/ آبای) سبعه: هفت پدر، هفت پدران، پدران هفت‌گانه، هفت ستاره، هفت ستارگان، ستارگان هفت‌گانه، هفت اختر، هفت اختران، اختران هفت‌گانه، هفتان * نیز نک. آباء (/ آبای) علوی (/ علویه)

ـ آباء (/ آبای) علوی (/ علویه): پدران فرازی، پدران آسمانی، پدران برین * نیز نک. آباء (/ آبای) سبعه

ـ آباء (/ آبای) عنصری: پدران آخشیجی، آخشیجان، چهار آخشیج، چار آخشیج، چهار آخشیجان، چار آخشیجان، آخشیجان چهارگانه

ـ آباجی: خواهر، خواهر بزرگ، همشیره

ـ آباد [جِ اَبَد]: جاوید بودن‌ها، زمان‌های بی‌پایان

ـ آبار [جِ بِئر]: چاه‌ها

ـ آبال [جِ اِبِل]: شتران، شترها، اشتران، اشترها

ـ آبجی: خواهر، خواهر بزرگ، همشیره

ـ آبسه: آب‌پاش <فارسی کرمانی>

ـ آپاچی: پررو، گستاخ

ـ آپارات: دستگاه، ابزار؛ دوربین

ـ آپارتاید: جدانژادی <فرهنگستان سوم>

ـ آپارتمان: کاشانه <فرهنگستان سوم>

ـ آپارتی: (بسیار) بی‌شرم، پررو، گستاخ، بی‌چشم‌ورو، دهن‌دریده، پاچه‌پاره

ـ آپاردی: (بسیار) بی‌شرم، پررو، گستاخ، بی‌چشم‌ورو، دهن‌دریده، پاچه‌پاره

ـ آپاندیس: آویزه <فرهنگستان نخست، فرهنگستان سوم>

ـ آپاندیسِت: آویزآماس <فرهنگستان سوم>

ـ آپاندیسیت: آویزآماس <فرهنگستان سوم>

ـ آپتودیت: روزآمد، به‌روز؛ به‌روزرسانی، روزآمدسازی

ـ آپدیت: روزآمد <فرهنگستان سوم>، به‌روز؛ به‌روزرسانی، روزآمدسازی

ـ آپدیتینگ: به‌روزرسانی، روزآمدسازی

ـ آپلود: بارگذاری

ـ آتاشه: وابسته

ـ آتریاد: دستۀ سربازان

ـ آتل: تختۀ شکسته‌بندی

ـ آتلیه: کارگاه <فرهنگستان سوم>، کارگاه هنری، کارگاه هنرمندان

ـ آتو: برگ برنده؛ دستاویز، بهانه

ـ آتی: (زمان) آینده؛ پس از این، پسین

ـ آتیه: (زمان) آینده؛ پس از این، پسین

ـ آتئیست: بی‌خدا

ـ آتئیسم: بی‌خدایی

ـ آثار [جِ اَثَر و اِثر]: نشانه‌ها، نشان‌ها، یادگارها، یادبودها، یادمان‌ها؛ نوشته‌ها، ساخته‌ها؛ کارها، کردارها؛ پیامدها، دستاوردها || [جِ ثَأر]: خون‌خواهی‌ها، کینه‌جویی‌ها

ـ آثام [جِ اِثم]: گناهان، گناه‌ها، بزه‌ها

ـ آثم: گناه‌کار، بزه‌کار، بزه‌مند

ـ آجال [جِ اَجَل]: مرگ‌ها

ـ آجام [جِ اَجَم؛ جِ جِ اَجَمَه]: بیشه‌ها، نیزارها، نیستان‌ها || [جِ اُجْم و اُجُم]: دژها، دزها

ـ آجان: پاسبان

ـ آجرک‌الله: خدایت پاداش دهاد، خدات مزد دهاد، خدا به تو مزد دهد

ـ آجرکم‌الله: خدایتان پاداش دهاد، خدایتان مزد دهاد

ـ آجل: دیر، دیرنده، دیررس، آینده، پس‌آینده، دیرآینده، آیندۀ دور، زمان آینده؛ جهان پس از مرگ، سرای دیگر، آن‌جهان، آن‌سرای، جهان دیگر، سرای دیگر

ـ آجل و عاجل: دیر و زود؛ این‌سرای و آن‌سرای، این‌جهان و آن‌جهان

ـ آجلاً: در (زمان) آینده

ـ آجودان: استوار دوم، (افسر) دستیار فرمانده

ـ آچارفرانسه: همه‌کاره

ـ آچمز: گرفتار، گیر، گیرافتاده

ـ آحاد [جِ اَحَد]: یکان <فرهنگستان نخست>، یک‌ها؛ تک‌تک، یک‌یک، یکایک؛ یکاها؛ همه؛ تنها؛ مردم، مردمان، کسان

ـ آخذ: گیرنده

ـ آخَر: دیگر، دگر، دیگری، دگری

ـ آخِر: پایان، انجام، فرجام، فرجام کار؛ سرانجام، در پایان؛ پایانی، پسین، واپسین، بازپسین؛ دست‌کم؛ کران، کرانه، سر، ته، بُن؛ بالاترین؛ چون، زیرا؛ به هر روی

ـ آخرالامر: سرانجام، (در) پایان کار

ـ آخرالزمان: پایان زمان، پایان روزگار

ـ آخرت: جهان پس از مرگ، جهان پس از رستاخیز، سرای دیگر، دیگرسرای، آن‌سرای، آن‌جهان، جهان دیگر، آن‌گیتی؛ پایان، سرانجام

ـ آخر(و)عاقبت: سرانجام، پایان؛ سرنوشت، روزگار

ـ آداب [جِ اَدَب]: آیین‌ها، روش‌ها، شیوه‌ها؛ رفتارها؛ فرهنگ‌ها، روش‌های پسندیده، روش‌های نیکو

ـ آداب‌ورسوم: روش‌های پذیرفته(شده)، آیین‌های پذیرفته(شده)

ـ آداپتاسیون: سازگاری، همسازی

ـ آداش: هم‌نام

ـ آدالتکلد (/ آدالت‌کلد): سرماخوردگی بزرگسالان

ـ آدام [جِ ادام]: نان‌خورش‌ها

ـ آدرس: نشانی

ـ آدرس الکترونیکی: رایانامه

ـ آدم: مردم؛ کس؛ کارگزار، زیردست، وابسته

ـ آدمیّت: مردمی

ـ آدمیرال: دریاسالار

ـ آدولتکلد (/ آدولت‌کلد): سرماخوردگی بزرگسالان

ـ آذان [جِ اُذُن]: گوش‌ها

ـ آذان‌الفار: مرزنگوش

ـ آذان فار: مرزنگوش

ـ آرا(ء) [جِ رأی]: رای‌ها، اندیشه‌ها، دیدگاه‌ها

ـ آرتزین: خودبرآ، جهنده، چاه جهنده

ـ آرتیزین: خودبرآ، جهنده، چاه جهنده

ـ آرتیست: هنرمند، هنرپیشه، بازیگر؛ تردست، فریبکار

ـ آرشه: زِه

ـ آرشیو: بایگانی <فرهنگستان نخست>، گنجینه

ـ آرشیویست: بایگان <فرهنگستان نخست>

ـ آرکاییسم: کهن‌گرایی، کهنگری، باستان‌گرایی

ـ آرکاییک: کهن‌گرایانه، کهنگرانه، باستان‌گرایانه، کهن‌وش

ـ آرم: نشانه <فرهنگستان سوم>، نشان

ـ آژان: پاسبان؛ کارگزار، نماینده <فرهنگستان نخست>

ـ آژان پلیس: پاسبان <فرهنگستان نخست>

ـ آژانس: بنگاه، کارگزاری <فرهنگستان نخست>، نمایندگی <فرهنگستان نخست>

ـ آژانس معاملات: کارگزاری <فرهنگستان نخست>

ـ آژدان: پاسبان

ـ آس ۱: برگ برنده؛ تک، بی‌همتا، بهترین، برترین

ـ آس ۲: (درخت) مورد، مورد سبز

ـ آسانسور: بالارو <فرهنگستان نخست>، آسان‌بر، بالابر

ـ آسطرنومیا: اخترشناسی، ستاره‌شناسی

ـ آسیستان: دستیار <فرهنگستان سوم>، وردست

ـ آصار [جِ اِصر]: بندها

ـ آصال [جِ اصیل]: شبانگاه‌ها، شبانگاهان

ـ آغا: بانو؛ خواجه‌سرای

ـ آغرق: باروبنه

ـ آغروق: باروبنه

ـ آف: بیکاری؛ بیکار

ـ آفات [جِ آفت]: آسیب‌ها، زیان‌ها، گزندها، تباهی‌ها

ـ آفازی: زبان‌پریشی

ـ آفازیا: زبان‌پریشی

ـ آفاق [جِ اُفُق]: کرانه‌ها، کران‌ها؛ کشورها، سرزمین‌ها، (سراسر) جهان؛ جهانیان، (همۀ) مردم جهان

ـ آفاق ارض: کرانه‌های زمین، کران‌های زمین، کرانه‌های جهان

ـ آفت: آسیب، زیان، گزند، (مایۀ) تباهی، پلیدی، بیماری، سختی؛ (زن) هوشیار، (زن) زیرک؛ (زن) بسیار زیبا، (زن) آتشپاره

ـ آفتامات: خودکار

ـ آفتومات: خودکار

ـ آفِل: فروشونده، ناپدیدگردنده

ـ آق: سفید، سپید؛ سفیدپوست

ـ آق: خواجه، سروَر

ـ آقا: خواجه، سروَر، کارفرما؛ پدر؛ همسر، شوهر، مرد، مرد خانه؛ بزرگ، بزرگوار، بزرگ‌منش

ـ آقاسی: سر، سرور، مهتر

ـ آقسقال (/ آق‌سقال): ریش‌سفید

ـ آقسقل (/ آق‌سقل): ریش‌سفید

ـ آک: بازنشده، کارنکرده، دست‌نخورده، سربه‌مهر

ـ آکادمی: فرهنگستان <فرهنگستان سوم>؛ هنرکده، هنرسرا

ـ آکادمیست: دانشور، فرهیخته

ـ آکادمیسین: فرهنگستانی

ـ آکادمیک: دانشگاهی، دانشی

ـ آکبند: بازنشده، کارنکرده، دست‌نخورده، سربه‌مهر؛ دوشیزه

ـ آکتریس: هنرپیشه <فرهنگستان سوم>، بازیگر <فرهنگستان سوم>، هنرمند، هنرپیشۀ زن، بازیگر زن، هنرمند زن، زن هنرپیشه، زن بازیگر، زن هنرمند، بانوی هنرپیشه، بانوی بازیگر، بانوی هنرمند

ـ آکتور: هنرپیشه <فرهنگستان سوم>، بازیگر <فرهنگستان سوم>؛ تردست، فریبکار

ـ آکروبات: بندباز

ـ آکروباسی: بندبازی

ـ آکل: خورنده

ـ آکلاد: ابرو

ـ آکله: خوره؛ خورنده؛ زن گستاخ، زن پررو، بسیار بی‌شرم، پاچه‌پاره

ـ آکنه: رخ‌جوش

ـ آکواریوم: آبزیدان <فرهنگستان سوم>، آبزی‌خانه

ـ آکولاد: ابرو

ـ آکومولاتور: انباره

ـ آگراندیسمان: بزرگ‌سازی <فرهنگستان سوم>، بزرگ‌نمایی؛ گزافه‌گویی، گزاف‌گویی

ـ آگونیست: هم‌کنش

ـ آل: خاندان، دودمان

ـ آل نبی: دودمان پیامبر، دودمان پیغامبر، دودمان پیمبر، دودمان پیغمبر، خاندان پیامبر، خاندان پیغامبر، خاندان پیمبر، خاندان پیغمبر

ـ آلا(ء) [جِ اِلیٰ، اَلیٰ و اِلْیْ]: دهش‌ها، بخشش‌ها، نیکی‌ها، نیکویی‌ها

ـ آلات [جِ آلت]: ابزارها، افزارها، مایه‌ها، زین‌وبرگ‌ها، سازوبرگ‌ها؛ اندام‌ها؛ شرمگاه‌ها، شرم‌ها، شرم‌اندام‌ها؛ سازها، رودها

ـ آلارم: هشدار <فرهنگستان نخست>، آژیر

ـ آلاف [جِ اَلف]: هزارها، هزاران

ـ آلام [جِ اَلَم]: دردها، رنج‌ها

ـ آلامد: امروزی، امروزین،امروزه‌پسند

ـ آلبومن: سفیدۀ تخم‌مرغ

ـ آلبینیسم: زالی <فرهنگستان سوم>

ـ آلْت: [رایانه] دگرساز

ـ آلَت: ابزار، افزار، مایه، زین‌وبرگ، سازوبرگ؛ اندام؛ شرمگاه، شرم، شرم‌اندام؛ ساز <فرهنگستان نخست>، رود

ـ آلت بصر: ابزار دیدن، دیده، بینش

ـ آلت جماع: شرم‌اندام‌ (زن و مرد)، شرم (زن و مرد)، شرمگاه (زن و مرد)

ـ آلت حرب: ابزار جنگ، افزار جنگ، ساز جنگ، جنگ‌افزار، زین‌افزار

ـ آلَت رجولیّت: شرم مرد، شرمگاه مرد، شرم‌اندام مرد

ـ آلت زراعت: ابزار کشاورزی، افزار کشت‌ورزی

ـ آلت سلاح: ابزار جنگ، افزار جنگ، ساز جنگ، جنگ‌افزار، زین‌افزار

ـ آلت موسیقی: ساز، رود

ـ آلت نجاری: ابزار درودگری، افزار درودگری

ـ آلترناتیو: جایگزین، جانشین

ـ آلتمغا (/ آل‌تمغا): مُهر سرخ؛ فرمان

ـ آلتون: زر

ـ آلتونتمغا (/ آلتون‌تمغا): مُهر زرّین، مُهر زرنشان

ـ آلتیمتر: فرازیاب <فرهنگستان سوم>

ـ آلفه: خوگیرنده

ـ آلگرو: تند و سبک

ـ آلهه [جِ اِلٰه]: خدایان

ـ آلیاژ: همجوش <فرهنگستان نخست>، هم‌بسته

ـ آمال [جِ اَمَل]: امیدها، آرزوها، خواست‌ها، خواسته‌ها، آرمان‌ها، اَرمان‌ها، بوی‌ها، یوبه‌ها، بویه‌ها، وایه‌ها، کام‌ها، کامه‌ها

ـ آمر: فرماینده، فرمانده، فرمان‌دهنده، کارفرما، دستوردهنده

ـ آمَن: استوارتر

ـ آمِن: بی‌بیم، بی‌ترس، بزینهار (به‌زینهار)

ـ آمن‌ و مطمئن: بی‌ترس‌وبیم

ـ آمولن: نشاسته

ـ آمیرال: دریاسالار

ـ آمین: ایدون باد، چنین باد، برآور، برآورده ساز، بپذیر

ـ آن: دم، هنگام، اندک زمان، زمان (بسیار) کوتاه

ـ آناً: دردم، همان‌دم، به‌یک‌دم، در یک دم، بی‌درنگ، هم‌اندرزمان، بسیار زود

ـ آنابولیسم: فراگشت <فرهنگستان سوم>، فراساخت

ـ آناتومی: تن‌شناسی، پیکرشناسی، پیکرشکافی

ـ آنتروزوئید: گیازامه

ـ آنتن: سرون <فرهنگستان نخست>؛ شاخک؛ شرم مرد، شرمگاه مرد، شرم‌اندام مرد؛ سخن‌چین

ـ آنتولوژی: گزیده، گزینه، برگزیده، به‌ْگزین، گلچین

ـ آنتیبادی (/ آنتی‌بادی): پادتن <فرهنگستان سوم>

ـ آنتیبیوتیک (/ آنتی‌بیوتیک): پادزیست

ـ آنتیتز (/ آنتی‌تز): برابرنهاده، برابرستاده

ـ آنتیژن (/ آنتی‌ژن): پادگن <فرهنگستان سوم>، پادزا

ـ آنتیسپتیک (/ آنتی‌سپتیک): گندزدا <فرهنگستان سوم>، پلشت‌بر <فرهنگستان سوم>

ـ آنتیک: دیرینه، باستانی؛ باارزش، گران‌بها؛ سخت بد، سخت زشت

ـ آندانت: آهسته و روان

ـ آندو: [رایانه] واگرد

ـ آندوپلاسم: درمیان‌یاخته <فرهنگستان سوم>، درون‌مایه

ـ آندوتوکسین: درون‌زهرابه <فرهنگستان سوم>، درون‌زهر

ـ آندودرم: درون‌پوست <فرهنگستان سوم>

ـ آندوسپرم: درون‌دانه <فرهنگستان سوم>؛ خورش <فرهنگستان سوم>

ـ آندوسکوپ: درون‌بین <فرهنگستان سوم>

ـ آندوسکوپی: درون‌بینی <فرهنگستان سوم>

ـ آنرمال: نابهنجار <فرهنگستان سوم>

ـ آنزیم: زی‌مایه <فرهنگستان سوم>

ـ آنژین: گلودرد <فرهنگستان سوم>، درد گلو

ـ آنژین صدری: درد سینه <فرهنگستان سوم>

ـ آنژیوپلاستی: رگ‌بازسازی <فرهنگستان سوم>

ـ آنژیوگرافی: رگ‌نگاری <فرهنگستان سوم>

ـ آنژیولوژی: رگ‌شناسی

ـ آنس: خوگیرتر

ـ آنسامبل: همنوایان <فرهنگستان سوم>؛ همنوایی <فرهنگستان سوم>، گروه‌نوازی

ـ آنسه: زن خوب، زن نیکو، دلارام، دلاویز

ـ آنسیکلوپدی: دانشنامه <فرهنگستان سوم>

ـ آنکال: گوش‌به‌زنگ <فرهنگستان سوم>

ـ آنلاین: دردسترس، دم دست

ـ آنمی: کم‌خونی

ـ آنومالی: ناهنجاری <فرهنگستان سوم>

ـ آنومی: بی‌هنجاری <فرهنگستان سوم>

ـ آنونس: پیش‌پرده <فرهنگستان سوم>

ـ آنیمیسم: جان‌گرایی

ـ آنیه [جِ اِناء]: آوندها، آبدان‌ها

ـ آوانگارد: پیشرو، پیشگام، پیشتاز

ـ آیات [جِ آیت/آیه]: نشانه‌ها، نشان‌ها، نشانی‌ها

ـ آیت: نشانه، نشان، نشانی؛ گواه؛ گفتار، سخن

ـ آیزنه: شوهرخواهر

ـ آیِس: ناامیدشونده، ناامید، نومید

ـ آیفن: آوابر، دربازکن

ـ آیفون: آوابر، دربازکن

ـ آی‌کیو: بهرۀ هوشی، هوش‌بهر؛ نادان

ـ آیودی: ابزار درون‌زهدانی <فرهنگستان سوم>، درون‌زهدانی <فرهنگستان سوم>

ـ آیه: نشانه، نشان

ـ آیۀ یاس: ناامیدکننده، نومیدکننده، ناامید، نومید، نماد نومیدی، نماد ناامیدی، دلسرد، دلسردکننده، بدبین، بدبین‌کننده

ـ آی‌یودی: ابزار درون‌زهدانی <فرهنگستان سوم>، درون‌زهدانی <فرهنگستان سوم>

ـ آئِس: ناامیدشونده، ناامید، نومید

سرچشمه‌ها

ـ انوری، حسن [سرپرست]، ۱۳۸۱، فرهنگ بزرگ سخن، ۸ج، تهران، سخن.

ـ انوری، حسن [سرپرست]، ۱۳۹۰، ذیل فرهنگ بزرگ سخن، تهران، سخن.

ـ پرتو، ابوالقاسم، ۱۳۷۷ [۱۳۷۳]، واژه‌یاب: فرهنگ برابرهای پارسی واژگان بیگانه، ۳ج، تهران، اساطیر.

ـ جلالی، تهمورس، ۱۳۵۴، فرهنگ پایه، تهران، ابن سینا.

ـ حسن‌دوست، محمد، ۱۳۹۳، فرهنگ ریشه‌شناختی زبان فارسی، ۵ج، تهران، فرهنگستان زبان و ادب فارسی.

ـ خانلری، پرویز [سرپرست]، ۱۳۵۷، فرهنگ تاریخی زبان فارسی، تهران، بنیاد فرهنگ ایران.

ـ دانشیار، ج. [= جواد]، ۱۳۸۶، فرهنگنامۀ پارسی آریا، اصفهان، فرهنگ مردم.

ـ دهخدا، علی‌اکبر [بنیان‌گذار]، ۱۳۷۷، لغت‌نامه، زیر نظر محمد معین و جعفر شهیدی، تهران، دانشگاه تهران و روزنه.

ـ رازی، فریده، ۱۳۸۹ [۱۳۶۶]، فرهنگ واژه‌های فارسی سره برای واژه‌های عربی در فارسی معاصر، چ۷، تهران، نشر مرکز.

ـ صادقی، علی‌اشرف، ۱۳۹۲، فرهنگ جامع زبان فارسی، ج۱، تهران، فرهنگستان زبان و ادب فارسی.

ـ صدری افشار، غلامحسین و همکاران، ۱۳۸۱، فرهنگ معاصر فارسی، چ۳، تهران، فرهنگ معاصر.

ـ فروزانفر، بدیع‌الزمان، ۱۳۸۶ [۱۳۱۹]، فرهنگ تازی به پارسی، چ۱ ناشر، تهران، اساطیر.

ـ کیانوش، حسن، ۱۳۸۱، واژه‌های برابر فرهنگستان ایران، تهران، سروش.

ـ مشیری، مهشید، ۱۳۷۱، فرهنگ واژه‌های اروپایی در فارسی، تهران، البرز.

ـ معین، محمد، ۱۳۷۵، فرهنگ فارسی، ۶ج، چ۹، تهران، امیرکبیر.

ـ نجفی، ابوالحسن، ۱۳۸۷، فرهنگ فارسی عامیانه، چ۲، تهران، نیلوفر.

ـ هاجری، ضیاءالدین، ۱۳۸۶، فرهنگ بیست‌هزار، تهران، به‌آفرین.

منوچهر فروزنده فرد

دربارۀ نویسنده و فهرست نوشته‌های دیگر وی در پارسی‌شناسی