املا و رسمِخطِّ فارسی: تمر/ تمبر: تفاوت بین نسخهها
جز |
جز |
||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
− | ''تَمْبْر'' /tambr/ واژهای فرانسوی (در آن زبان با املای timbre و تلفّظ /tɛ̃bʁ/) بهمعنی «نوعی برچسب پُستی» است. میدانیم که مطابق ساخت هجایی زبان فارسی، الگوی «صامت + مصوّت + صامت + صامت + صامت» (اگر صامت را با C و مصوّت را با V نشان دهیم، به اختصار: CVCCC) پذیرفته نیست و بنابراین تلفّظ '' | + | ''تَمْبْر'' /tambr/ واژهای فرانسوی (در آن زبان با املای timbre و تلفّظ /tɛ̃bʁ/) بهمعنی «نوعی برچسب پُستی» است. میدانیم که مطابق ساخت هجایی زبان فارسی، الگوی «صامت + مصوّت + صامت + صامت + صامت» (اگر صامت را با C و مصوّت را با V نشان دهیم، به اختصار: CVCCC) پذیرفته نیست و بنابراین تلفّظ ''تَمْبْر'' /tambr/ را نمیتوان صورتی معیار دانست. در فارسی هجاهای دارای این الگو غالباً یا یکی از صامتهای خوشهی همخوانی پایانی خود را از دست میدهند و یا خوشهی همخوانی آنها با افزوده شدن یک مصوّت شکسته میشود؛ تبدیل ''تَمْبْر'' /tambr/ به ''تَمْر'' /tamr/ مثالی از حالت نخست است و برای حالت دوم نیز تبدیل ''تَمْبْر'' /tambr/ به ''تَمْبَر'' /tam.bar/ را میتوان مثال زد. |
− | صورت '' | + | صورت ''تَمْبَر'' /tam.bar/ را امروزه کسی به کار نمیبرد (هرچند ظاهراً در چندین دهه پیش رواج داشتهاست)، امّا صورت ''تَمْر'' /tamr/ تلفّظ غالب کلمهی موردبحث است. از سویی میدانیم که ''تَمْر'' /tamr/ واژهای عربی بهمعنی «خرما»ست و ازاینرو برخی برای خلط نشدن این دو واژه با یکدیگر، واژهی فرانسوی یادشده را، حتّا زمانی هم که واج /ب/ (/b/) در آن تلفّظ نمیشود، بهصورت ''تمبر'' مینویسند. بدینترتیب، کلمهی ''تمبر'' خلاف قاعدهی زبان فارسی مبنی بر تطابق مکتوب و ملفوظ و، مهمتر از آن، خلاف قاعدهی چندینسالهی نظام نوشتاری فارسی مبنی بر نبودِ نویسهی زایدِ <ب> است. به همین دلیل، به نظر نگارنده بهتر است بهخاطر این یک واژه هم از قاعدهی کلّی نظام نوشتاری فارسی تخطّی نکنیم و /tamr/ فرانسوی را ''تمر'' بنویسیم و از خلط شدن با ''تمر'' عربی نهراسیم. اگر یک درصد احتمال خلط ''تمر'' و ''تمبر''، مثلاً در ''تمر هندی'' و ''تمبر هندی''، وجود داشته باشد، بهکمک بافت میتوان پی به معنای درست برد؛ البتّه در همین مورد هم میتوان «برچسب پستی منسوب به کشور هند» را ''تمر هندی'' (بهصورت یک ترکیب) و «میوهی ترش منسوب به کشور هند؛ خرمای هندی» را ''تمرهندی'' (بهصورت یک واژه) نوشت (سنج. انگلیسی tamarind به همین معنا) و تمایز را با نحوهی فاصلهگذاری حفظ کرد (چنانکه بهلحاظ تکیه هم، دستکم براساس شمّ زبانی نگارنده، مورد نخست دو تکیه دارد و مورد دوم یک تکیه). |
− | این نیز گفتنی است که اگر کسی واقعاً | + | این نیز گفتنی است که اگر کسی واقعاً کلمهی موردنظر را /tambr/ یا /tam.bar/ تلفّظ کند قاعدتاً میتواند در نوشتار نیز املای ''تمبر'' را به کار بَرَد. بحث ما دربارهی زمانی است که /tamr/ میگوییم ولی ''تمبر'' مینویسیم. |
+ | |||
+ | توجّه: در این صفحه، رسمخطِّ پیشنهادیِ سرویراستار به کار بردهشدهاست که با املایِ معمولِ ''پارسیشناسی'' و دیگر رسخطهای رایج، مانند رسمخطّ فرهنگستان، متفاوت است. | ||
<pre style="color: blue">منوچهر فروزنده فرد | <pre style="color: blue">منوچهر فروزنده فرد |
نسخهٔ ۸ فوریهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۷:۲۷
تَمْبْر /tambr/ واژهای فرانسوی (در آن زبان با املای timbre و تلفّظ /tɛ̃bʁ/) بهمعنی «نوعی برچسب پُستی» است. میدانیم که مطابق ساخت هجایی زبان فارسی، الگوی «صامت + مصوّت + صامت + صامت + صامت» (اگر صامت را با C و مصوّت را با V نشان دهیم، به اختصار: CVCCC) پذیرفته نیست و بنابراین تلفّظ تَمْبْر /tambr/ را نمیتوان صورتی معیار دانست. در فارسی هجاهای دارای این الگو غالباً یا یکی از صامتهای خوشهی همخوانی پایانی خود را از دست میدهند و یا خوشهی همخوانی آنها با افزوده شدن یک مصوّت شکسته میشود؛ تبدیل تَمْبْر /tambr/ به تَمْر /tamr/ مثالی از حالت نخست است و برای حالت دوم نیز تبدیل تَمْبْر /tambr/ به تَمْبَر /tam.bar/ را میتوان مثال زد.
صورت تَمْبَر /tam.bar/ را امروزه کسی به کار نمیبرد (هرچند ظاهراً در چندین دهه پیش رواج داشتهاست)، امّا صورت تَمْر /tamr/ تلفّظ غالب کلمهی موردبحث است. از سویی میدانیم که تَمْر /tamr/ واژهای عربی بهمعنی «خرما»ست و ازاینرو برخی برای خلط نشدن این دو واژه با یکدیگر، واژهی فرانسوی یادشده را، حتّا زمانی هم که واج /ب/ (/b/) در آن تلفّظ نمیشود، بهصورت تمبر مینویسند. بدینترتیب، کلمهی تمبر خلاف قاعدهی زبان فارسی مبنی بر تطابق مکتوب و ملفوظ و، مهمتر از آن، خلاف قاعدهی چندینسالهی نظام نوشتاری فارسی مبنی بر نبودِ نویسهی زایدِ <ب> است. به همین دلیل، به نظر نگارنده بهتر است بهخاطر این یک واژه هم از قاعدهی کلّی نظام نوشتاری فارسی تخطّی نکنیم و /tamr/ فرانسوی را تمر بنویسیم و از خلط شدن با تمر عربی نهراسیم. اگر یک درصد احتمال خلط تمر و تمبر، مثلاً در تمر هندی و تمبر هندی، وجود داشته باشد، بهکمک بافت میتوان پی به معنای درست برد؛ البتّه در همین مورد هم میتوان «برچسب پستی منسوب به کشور هند» را تمر هندی (بهصورت یک ترکیب) و «میوهی ترش منسوب به کشور هند؛ خرمای هندی» را تمرهندی (بهصورت یک واژه) نوشت (سنج. انگلیسی tamarind به همین معنا) و تمایز را با نحوهی فاصلهگذاری حفظ کرد (چنانکه بهلحاظ تکیه هم، دستکم براساس شمّ زبانی نگارنده، مورد نخست دو تکیه دارد و مورد دوم یک تکیه).
این نیز گفتنی است که اگر کسی واقعاً کلمهی موردنظر را /tambr/ یا /tam.bar/ تلفّظ کند قاعدتاً میتواند در نوشتار نیز املای تمبر را به کار بَرَد. بحث ما دربارهی زمانی است که /tamr/ میگوییم ولی تمبر مینویسیم.
توجّه: در این صفحه، رسمخطِّ پیشنهادیِ سرویراستار به کار بردهشدهاست که با املایِ معمولِ پارسیشناسی و دیگر رسخطهای رایج، مانند رسمخطّ فرهنگستان، متفاوت است.
منوچهر فروزنده فرد