حالت: تفاوت بین نسخهها
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
جز |
جز |
||
(۵ نسخهٔ میانیِ همین کاربر نمایش داده نشده است) | |||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
حالت hâlat [اسم] {عربی} (به انگلیسی: case، به فرانسوی: cas، به آلمانی: Kasus) <واژۀ ''حالت'' در برابر واژۀ انگلیسی case مصوب [[فرهنگستان زبان و ادب فارسی]] است.> | حالت hâlat [اسم] {عربی} (به انگلیسی: case، به فرانسوی: cas، به آلمانی: Kasus) <واژۀ ''حالت'' در برابر واژۀ انگلیسی case مصوب [[فرهنگستان زبان و ادب فارسی]] است.> | ||
− | #(= [[حالت دستوری]]) نقش دستوری گروههای اسمی در ارتباط با دیگر عناصر جمله. | + | #(= [[حالت دستوری]]، به انگلیسی: grammatical case) نقش دستوری گروههای اسمی در ارتباط با دیگر عناصر جمله (فرهنگستان زبان و ادب فارسی، ۱۳۹۷: ۳۷). |
− | #(= [[حالت معنایی]]) نقش معنایی گروههای اسمی در ارتباط با دیگر عناصر جمله. | + | #(= [[حالت معنایی]]، به انگلیسی: semantic case) نقش معنایی گروههای اسمی در ارتباط با دیگر عناصر جمله (همانجا). |
====حالت در ایرانی باستان==== | ====حالت در ایرانی باستان==== | ||
− | حالتهای | + | حالتهای هشتگانۀ نام (یعنی اسم، صفت و ضمیر) در ایرانی باستان عبارتاند از: |
* [[حالت نهادی]]/ فاعلی (به انگلیسی: nominative، به فرانسوی: nominatif، به آلمانی: Nominativ) | * [[حالت نهادی]]/ فاعلی (به انگلیسی: nominative، به فرانسوی: nominatif، به آلمانی: Nominativ) | ||
* [[حالت رایی]]/ مفعولی (به انگلیسی: accusative، به فرانسوی: accusatif، به آلمانی: Akkusativ) | * [[حالت رایی]]/ مفعولی (به انگلیسی: accusative، به فرانسوی: accusatif، به آلمانی: Akkusativ) | ||
* [[حالت برایی]]/ مفعولی له (به انگلیسی: dative، به فرانسوی: datif، به آلمانی: Dativ) | * [[حالت برایی]]/ مفعولی له (به انگلیسی: dative، به فرانسوی: datif، به آلمانی: Dativ) | ||
+ | * [[حالت وابستگی]]/ اضافی/ اضافه (به انگلیسی: genitive، به فرانسوی: génitif، به آلمانی: Genitiv) | ||
* [[حالت بایی]]/ ابزاری/ مفعولی معه (به انگلیسی: instrumental، به فرانسوی: instrumental، به آلمانی: Instrumentalis) | * [[حالت بایی]]/ ابزاری/ مفعولی معه (به انگلیسی: instrumental، به فرانسوی: instrumental، به آلمانی: Instrumentalis) | ||
* [[حالت ازی]]/ مفعولی عنه (به انگلیسی: ablative، به فرانسوی: ablatif، به آلمانی: Ablativ) | * [[حالت ازی]]/ مفعولی عنه (به انگلیسی: ablative، به فرانسوی: ablatif، به آلمانی: Ablativ) | ||
− | |||
* [[حالت دری]]/ اندری/ مکانی/ مفعولی فیه (به انگلیسی: locative، به فرانسوی: locatif، به آلمانی: Lokativ) | * [[حالت دری]]/ اندری/ مکانی/ مفعولی فیه (به انگلیسی: locative، به فرانسوی: locatif، به آلمانی: Lokativ) | ||
* [[حالت آیی]]/ ندایی (به انگلیسی: vocative، به فرانسوی: vocatif، به آلمانی: Vokativ) | * [[حالت آیی]]/ ندایی (به انگلیسی: vocative، به فرانسوی: vocatif، به آلمانی: Vokativ) | ||
+ | |||
+ | نک. ابوالقاسمی، ۱۳۷۳: ۲۶ـ۲۷. | ||
این صفحه تکمیل خواهد شد. | این صفحه تکمیل خواهد شد. | ||
+ | |||
+ | ---- | ||
+ | * منابع: | ||
+ | ـ [[ابوالقاسمی، محسن]]، ۱۳۷۳، ''[[تاریخ زبان فارسی]]''، تهران، [[سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاهها (سمت): انتشارات|سمت]]. | ||
+ | |||
+ | ـ [[فرهنگستان زبان و ادب فارسی]]، ۱۳۹۷، ''[[هزارواژۀ زبانشناسی (۱)]]''، تهران، [[فرهنگستان زبان و ادب فارسی: انتشارات|فرهنگستان زبان و ادب فارسی]]. |
نسخهٔ کنونی تا ۴ مهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۲۱:۰۴
حالت hâlat [اسم] {عربی} (به انگلیسی: case، به فرانسوی: cas، به آلمانی: Kasus) <واژۀ حالت در برابر واژۀ انگلیسی case مصوب فرهنگستان زبان و ادب فارسی است.>
- (= حالت دستوری، به انگلیسی: grammatical case) نقش دستوری گروههای اسمی در ارتباط با دیگر عناصر جمله (فرهنگستان زبان و ادب فارسی، ۱۳۹۷: ۳۷).
- (= حالت معنایی، به انگلیسی: semantic case) نقش معنایی گروههای اسمی در ارتباط با دیگر عناصر جمله (همانجا).
حالت در ایرانی باستان
حالتهای هشتگانۀ نام (یعنی اسم، صفت و ضمیر) در ایرانی باستان عبارتاند از:
- حالت نهادی/ فاعلی (به انگلیسی: nominative، به فرانسوی: nominatif، به آلمانی: Nominativ)
- حالت رایی/ مفعولی (به انگلیسی: accusative، به فرانسوی: accusatif، به آلمانی: Akkusativ)
- حالت برایی/ مفعولی له (به انگلیسی: dative، به فرانسوی: datif، به آلمانی: Dativ)
- حالت وابستگی/ اضافی/ اضافه (به انگلیسی: genitive، به فرانسوی: génitif، به آلمانی: Genitiv)
- حالت بایی/ ابزاری/ مفعولی معه (به انگلیسی: instrumental، به فرانسوی: instrumental، به آلمانی: Instrumentalis)
- حالت ازی/ مفعولی عنه (به انگلیسی: ablative، به فرانسوی: ablatif، به آلمانی: Ablativ)
- حالت دری/ اندری/ مکانی/ مفعولی فیه (به انگلیسی: locative، به فرانسوی: locatif، به آلمانی: Lokativ)
- حالت آیی/ ندایی (به انگلیسی: vocative، به فرانسوی: vocatif، به آلمانی: Vokativ)
نک. ابوالقاسمی، ۱۳۷۳: ۲۶ـ۲۷.
این صفحه تکمیل خواهد شد.
- منابع:
ـ ابوالقاسمی، محسن، ۱۳۷۳، تاریخ زبان فارسی، تهران، سمت.
ـ فرهنگستان زبان و ادب فارسی، ۱۳۹۷، هزارواژۀ زبانشناسی (۱)، تهران، فرهنگستان زبان و ادب فارسی.