پورحسینی، ابوالقاسم: تفاوت بین نسخه‌ها

از پارسی‌شناسی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
سطر ۳: سطر ۳:
  
 
دکتر سیّد¬ابوالقاسم پورحسینی در یک خانواده مذهبی و پیشه¬ور در سال 1299 در کرمان پا به عرصه¬ی ظهور گذارده، در سن یازده سالگی از داشتن پدر محروم و به همّت مادری دیندار و متقی و نظارت و قیومیت فقیه بزرگوار مرحوم حجة¬الاسلام حاج شیخ محمد حائری¬کرمانی اعلی الله مقامه به تحصیل علوم تربیتی، اخلاق و فلسفه پرداخت. در سال 1322 به دبیری دبیرستان¬های کرمان منصوب، طی دوره¬ی خدمات فرهنگی در کرمان تا سال 1337 به ریاست دبیرستان، دانش¬سرای مقدماتی، معاونت آموزش و پرورش استان (اداره فرهنگ) و ریاست آموزش و پرورش شهرستان¬های کرمان، رفسنجان و بخش شهداد انتصاب یافت. در سال 1324 امتیاز روزنامه¬ای با نام روح¬القدس را گرفته و به چاپ و نشر آن همت گماشت و از همان جوانی که قدم در این راه نهاد با کمال صراحت حقایق را بیان می نمود. ... .در سال 1337 به تهران منتقل شد. ابتدا در وزارت فرهنگ و هنر مشغول کار گردید ولی چون محیط آن وزارتخانه را در آن زمان آلوده دید، با سمت کارمندی به دانشگاه ادبیات دانشگاه تهران پناه برد و تدریجاً به ریاست دفتر دانشکده¬ی ادبیات منصوب شد ولی هیچ¬گاه از تحصیل دست برنداشت تا در سال 48 ودر سن 48 سالگی به اخذ درجه¬ی دکتری در فلسفه و اخلاق موفق و به مقام تدریس در دانشگاه نائل آمد... در آبان سال 65 به قصد دیدن دوستان، اقوام و خویشان عازم کرمان شد و از آنجا به شهداد رفت. ... ساعت 4 صبح روز پنج شنبه 27 آذر طبق معمول از خواب بیدار شد، چای خواست و پس از خوردن چای در تختخوابش نشست و گفت: در اطاق را باز کنید و سراسیمه خود را از اطاق بیرون انداخت و گفت دکتر. ساعت 5 قبل از رسیدن دکتر آب خواست که نتوانست فرو دهد ... لحظه¬ای بود و دیگر هیچ.....نه دوا، نه دکتر و نه بیمارستان، همراه آواز بلبلان دم از سخن فرو بست و روحش به آسمان¬ها پرواز کرد. در باغی که دوست داشت، تن شریفش را با آبی که با شعله¬های نخل گرم شده بود، شسته و آرام با دسته-های گل نرگس به همراه زنان روستایی با دست¬های حنا بسته، پیرمردان کلاه نمدی سیه چرده، جوانان سختی کشیده و با¬فرهنگی که در حقیقت، بانی و مؤسس آن فرهنگ خودش بود، با پیمودن کوچه باغ¬ها و عبور از میان نخلستان¬های شهداد بدرقه¬اش کردیم و در بستر خاکی که به آن عشق می¬ورزید، در جوار امام زاده زید(ع) شهداد در آرامگاه ابدی جای گرفت. (به نقل از: پورحسینی، فرحناز (1370).
 
دکتر سیّد¬ابوالقاسم پورحسینی در یک خانواده مذهبی و پیشه¬ور در سال 1299 در کرمان پا به عرصه¬ی ظهور گذارده، در سن یازده سالگی از داشتن پدر محروم و به همّت مادری دیندار و متقی و نظارت و قیومیت فقیه بزرگوار مرحوم حجة¬الاسلام حاج شیخ محمد حائری¬کرمانی اعلی الله مقامه به تحصیل علوم تربیتی، اخلاق و فلسفه پرداخت. در سال 1322 به دبیری دبیرستان¬های کرمان منصوب، طی دوره¬ی خدمات فرهنگی در کرمان تا سال 1337 به ریاست دبیرستان، دانش¬سرای مقدماتی، معاونت آموزش و پرورش استان (اداره فرهنگ) و ریاست آموزش و پرورش شهرستان¬های کرمان، رفسنجان و بخش شهداد انتصاب یافت. در سال 1324 امتیاز روزنامه¬ای با نام روح¬القدس را گرفته و به چاپ و نشر آن همت گماشت و از همان جوانی که قدم در این راه نهاد با کمال صراحت حقایق را بیان می نمود. ... .در سال 1337 به تهران منتقل شد. ابتدا در وزارت فرهنگ و هنر مشغول کار گردید ولی چون محیط آن وزارتخانه را در آن زمان آلوده دید، با سمت کارمندی به دانشگاه ادبیات دانشگاه تهران پناه برد و تدریجاً به ریاست دفتر دانشکده¬ی ادبیات منصوب شد ولی هیچ¬گاه از تحصیل دست برنداشت تا در سال 48 ودر سن 48 سالگی به اخذ درجه¬ی دکتری در فلسفه و اخلاق موفق و به مقام تدریس در دانشگاه نائل آمد... در آبان سال 65 به قصد دیدن دوستان، اقوام و خویشان عازم کرمان شد و از آنجا به شهداد رفت. ... ساعت 4 صبح روز پنج شنبه 27 آذر طبق معمول از خواب بیدار شد، چای خواست و پس از خوردن چای در تختخوابش نشست و گفت: در اطاق را باز کنید و سراسیمه خود را از اطاق بیرون انداخت و گفت دکتر. ساعت 5 قبل از رسیدن دکتر آب خواست که نتوانست فرو دهد ... لحظه¬ای بود و دیگر هیچ.....نه دوا، نه دکتر و نه بیمارستان، همراه آواز بلبلان دم از سخن فرو بست و روحش به آسمان¬ها پرواز کرد. در باغی که دوست داشت، تن شریفش را با آبی که با شعله¬های نخل گرم شده بود، شسته و آرام با دسته-های گل نرگس به همراه زنان روستایی با دست¬های حنا بسته، پیرمردان کلاه نمدی سیه چرده، جوانان سختی کشیده و با¬فرهنگی که در حقیقت، بانی و مؤسس آن فرهنگ خودش بود، با پیمودن کوچه باغ¬ها و عبور از میان نخلستان¬های شهداد بدرقه¬اش کردیم و در بستر خاکی که به آن عشق می¬ورزید، در جوار امام زاده زید(ع) شهداد در آرامگاه ابدی جای گرفت. (به نقل از: پورحسینی، فرحناز (1370).
 +
 +
 
آثار:
 
آثار:
  

نسخهٔ ‏۲۴ اکتبر ۲۰۲۰، ساعت ۲۱:۲۸

پورحسینی ، ابوالقاسم

دکتر سیّد¬ابوالقاسم پورحسینی در یک خانواده مذهبی و پیشه¬ور در سال 1299 در کرمان پا به عرصه¬ی ظهور گذارده، در سن یازده سالگی از داشتن پدر محروم و به همّت مادری دیندار و متقی و نظارت و قیومیت فقیه بزرگوار مرحوم حجة¬الاسلام حاج شیخ محمد حائری¬کرمانی اعلی الله مقامه به تحصیل علوم تربیتی، اخلاق و فلسفه پرداخت. در سال 1322 به دبیری دبیرستان¬های کرمان منصوب، طی دوره¬ی خدمات فرهنگی در کرمان تا سال 1337 به ریاست دبیرستان، دانش¬سرای مقدماتی، معاونت آموزش و پرورش استان (اداره فرهنگ) و ریاست آموزش و پرورش شهرستان¬های کرمان، رفسنجان و بخش شهداد انتصاب یافت. در سال 1324 امتیاز روزنامه¬ای با نام روح¬القدس را گرفته و به چاپ و نشر آن همت گماشت و از همان جوانی که قدم در این راه نهاد با کمال صراحت حقایق را بیان می نمود. ... .در سال 1337 به تهران منتقل شد. ابتدا در وزارت فرهنگ و هنر مشغول کار گردید ولی چون محیط آن وزارتخانه را در آن زمان آلوده دید، با سمت کارمندی به دانشگاه ادبیات دانشگاه تهران پناه برد و تدریجاً به ریاست دفتر دانشکده¬ی ادبیات منصوب شد ولی هیچ¬گاه از تحصیل دست برنداشت تا در سال 48 ودر سن 48 سالگی به اخذ درجه¬ی دکتری در فلسفه و اخلاق موفق و به مقام تدریس در دانشگاه نائل آمد... در آبان سال 65 به قصد دیدن دوستان، اقوام و خویشان عازم کرمان شد و از آنجا به شهداد رفت. ... ساعت 4 صبح روز پنج شنبه 27 آذر طبق معمول از خواب بیدار شد، چای خواست و پس از خوردن چای در تختخوابش نشست و گفت: در اطاق را باز کنید و سراسیمه خود را از اطاق بیرون انداخت و گفت دکتر. ساعت 5 قبل از رسیدن دکتر آب خواست که نتوانست فرو دهد ... لحظه¬ای بود و دیگر هیچ.....نه دوا، نه دکتر و نه بیمارستان، همراه آواز بلبلان دم از سخن فرو بست و روحش به آسمان¬ها پرواز کرد. در باغی که دوست داشت، تن شریفش را با آبی که با شعله¬های نخل گرم شده بود، شسته و آرام با دسته-های گل نرگس به همراه زنان روستایی با دست¬های حنا بسته، پیرمردان کلاه نمدی سیه چرده، جوانان سختی کشیده و با¬فرهنگی که در حقیقت، بانی و مؤسس آن فرهنگ خودش بود، با پیمودن کوچه باغ¬ها و عبور از میان نخلستان¬های شهداد بدرقه¬اش کردیم و در بستر خاکی که به آن عشق می¬ورزید، در جوار امام زاده زید(ع) شهداد در آرامگاه ابدی جای گرفت. (به نقل از: پورحسینی، فرحناز (1370).


آثار:

1. ترجمۀ اخلاق نیکو ماخس ارسطو به فارسی و تطبیق آن با کتاب نهذیب الاخلاق و تطهیر الاعراق نالطهاره» ابن مسکویه

2. ترجمۀ رسالۀ سلامان و ابسال «نمط نهم»، انتشارات ابن سینا

3. فیثاغورث و فیثاغورثیان، انتشارات مجلۀ دانشکدۀ ادبیات

4. کتب و آثار خطی ابن مسکویه مجله معارف اسلامی

5. ترجمۀ اشعار مجلۀ یغما

6. رواقیون، رساله ای محققانه در بارۀ فلسفۀ اخلاقی ابن حکما

(به نقل از بهزادی اندوهجردی، ص 308)

منابع:

بهزادی اندوهجردی، حسین. (1388). تذکرۀ شاعرانِ کرمان: ستارگانِ کرمان. چاپِ پنجم. کرمان: انتشاراتِ مرکزِ کرمان¬شناسی.

پورحسینی، ابوالقاسم. (1370). فرهنگ لغات و اصطلاحات مردم کرمان. کرمان: انتشارات مرکز کرمان-شناسی.

پورحسینی، فرحناز (به همّت). (1370). شکوفه¬های اندیشه، یادنامه¬ی ابوالقاسم پورحسینی "واصل-کرمانی". تهران: نشر پاژنگ.


 این صفحه تکمیل خواهد شد.


صفحۀ مرتبط در پارسی‌شناسی

فرهنگ لغات و اصطلاحات مردم کرمان