پارسی‌شناسی: واژه‌نامۀ سره (همگانی)

از پارسی‌شناسی
پرش به ناوبری پرش به جستجو

آ

ـ آبا(ء) [جِ اَب]: پدران؛ نیاکان؛ بزرگان، برگزیدگان

ـ آبا(ء)واجداد: پدران و نیاکان

ـ آباء (/آبای) سبعه: هفت پدر، هفت پدران

ـ آباء (/آبای) علوی (/ علویه): پدران فرازی، پدران آسمانی، ستارگان هفت‌گانه

ـ آباجی: خواهر، همشیره؛ خواهر بزرگ

ـ آباد [جِ اَبَد]: جاوید بودن‌ها

ـ آبار [جِ بِئر]: چاه‌ها

ـ آبال [جِ اِبِل]: شتران، شترها

ـ آبجی: خواهر، همشیره؛ خواهر بزرگ

ـ آبسه: آب‌پاش <فارسی کرمانی>

ـ آپارات: دستگاه، ابزار؛ دوربین

ـ آپارتاید: جدانژادی <فرهنگستان سوم>

ـ آپارتمان: کاشانه <فرهنگستان سوم>

ـ آپاندیس: آویزه <فرهنگستان نخست، فرهنگستان سوم>

ـ آپاندیسِت: آویزآماس <فرهنگستان سوم>

ـ آپاندیسیت: آویزآماس <فرهنگستان سوم>

ـ آپ‌تودیت: روزآمد، به‌روز

ـ آپدیت: روزآمد <فرهنگستان سوم>، به‌روز؛ به‌روزرسانی

ـ آپلود: بارگذاری

ـ آتریاد: دستۀ سربازان

ـ آتل: تختۀ شکسته‌بندی

ـ آتلیه: کارگاه <فرهنگستان سوم>، کارگاه هنری، کارگاه هنرمندان

ـ آتو: برگ برنده؛ دستاویز، بهانه

ـ آتی: (زمان) آینده؛ پس از این، پسین

ـ آتیه: (زمان) آینده؛ پس از این، پسین

ـ آتئیست: بی‌خدا

ـ آتئیسم: بی‌خدایی

ـ آثار [جِ اَثَر]: نشانه‌ها، نشان‌ها، یادگارها، یادبودها، یادمان‌ها؛ پیامدها

ـ آثام [جِ اِثم]: گناهان، گناه‌ها، بزه‌ها

ـ آثم: گناه‌کار

ـ آجال [جِ اَجَل]: مرگ‌ها

ـ آجام [جِ اَجَم (اُجُم)؛ جِ جِ اَجَمَه]: بیشه‌ها، نیزارها، نیستان‌ها

ـ آجرک الله: خدایت پاداش دهاد

ـ آجل: دیر، دیررس، آینده، پس‌آینده، دیرآینده، آیندۀ دور

ـ آجودان: استوار دوم، افسر دستیار فرمانده

ـ آحاد [جِ اَحَد]: یکان <فرهنگستان نخست>، یک‌ها؛ تک‌تک، یک‌یک، یکایک؛ همه؛ تنها

ـ آخذ: گیرنده

ـ آخَر: دیگر، دگر، دیگری، دگری

ـ آخِر: پایان؛ انجام، فرجام، سرانجام؛ پسین، واپسین؛ دست‌کم؛ بالاترین

ـ آخرالامر: سرانجام، در پایان کار

ـ آخرت: جهان پس از مرگ، سرای دیگر، آن‌جهان، آن‌سرای، جهان دیگر، سرای دیگر؛ پایان، سرانجام

ـ آداب [جِ اَدَب]: آیین‌ها، روش‌ها، شیوه‌ها؛ رفتارها؛ فرهنگ‌ها، روش‌های پسندیده

ـ آداپتاسیون: سازگاری، همسازی

ـ آداش: هم‌نام

ـ آدالت کلد: سرماخوردگی بزرگسالان

ـ آدرس: نشانی

ـ آدرس الکترونیکی: رایانامه

ـ آدم: مردم؛ کس

ـ آدمیّت: مردمی

ـ آدمیرال: دریاسالار

ـ آدولت کلد: سرماخوردگی بزرگسالان

ـ آذان [جِ اُذُن]: گوش‌ها

ـ آرا(ء) [جِ رأی]: رای‌ها، اندیشه‌ها، دیدگاه‌ها

ـ آرتزین: خودبرآ، جهنده، چاه جهنده

ـ آرتیزین: خودبرآ، جهنده، چاه جهنده

ـ آرتیست: هنرمند، هنرپیشه، بازیگر

ـ آرشیو: بایگانی <فرهنگستان نخست>

ـ آرشیویست: بایگان <فرهنگستان نخست>

ـ آرکاییسم: کهن‌گرایی، کهنگری، باستان‌گرایی

ـ آرکاییک: کهن‌گرایانه، کهنگرانه، باستان‌گرایانه، کهن‌وش

ـ آرم: نشانه <فرهنگستان سوم>، نشان

ـ آژان: پاسبان؛ کارگزار، نماینده <فرهنگستان نخست>

ـ آژان پلیس: پاسبان <فرهنگستان نخست>

ـ آژانس: بنگاه، کارگزاری <فرهنگستان نخست>، نمایندگی <فرهنگستان نخست>

ـ آژانس معاملات: کارگزاری <فرهنگستان نخست>

ـ آس: تک

ـ آس: (درخت) مورد

ـ آسانسور: بالارو <فرهنگستان نخست>، آسان‌بر، بالابر

ـ آسطرنومیا: اخترشناسی، ستاره‌شناسی

ـ آسیستان: دستیار <فرهنگستان سوم>، وردست

ـ آصال: شبانگاه‌ها

ـ آغا: بانو؛ خواجه‌سرای

ـ آغرق: باروبنه

ـ آغروق: باروبنه

ـ آف: بیکاری؛ بیکار

ـ آفات [جِ آفت]: آسیب‌ها، زیان‌ها، گزندها، تباهی‌ها

ـ آفازی: زبان‌پریشی

ـ آفازیا: زبان‌پریشی

ـ آفاق: کرانه‌ها، کران‌ها؛ کشورها، (سراسر) جهان

ـ آفت: آسیب، زیان، گزند، تباهی

ـ آفتومات: خودکار

ـ آفِل: فروشونده، ناپدیدگردنده

ـ آق: سفید، سپید

ـ آقا: خواجه، سروَر؛ پدر؛ همسر، شوهر

ـ آقاسی: سر، سرور، مهتر

ـ آق‌سقال: ریش‌سفید

ـ آق‌سقل: ریش‌سفید

ـ آق‌سنقر: شنگار سفید؛ روز، آفتاب

ـ آکادمی: فرهنگستان <فرهنگستان سوم>

ـ آکادمیست: دانشور، فرهیخته

ـ آکادمیسین: فرهنگستانی

ـ آکادمیک: دانشگاهی، دانشی

ـ آکتریس: هنرپیشه <فرهنگستان سوم>، بازیگر <فرهنگستان سوم>

ـ آکتور: هنرپیشه <فرهنگستان سوم>، بازیگر <فرهنگستان سوم>

ـ آکروبات: بندباز

ـ آکروباسی: بندبازی

ـ آکل: خورنده

ـ آکلاد: ابرو

ـ آکله: خوره؛ خورنده

ـ آکواریوم: آبزیدان <فرهنگستان سوم>

ـ آکولاد: ابرو

ـ آکومولاتور: انباره

ـ آگراندیسمان: بزرگ‌سازی <فرهنگستان سوم>

ـ آل: خاندان، دودمان

ـ آلا(ء) [جِ اِلیٰ، اَلیٰ و اِلْیْ]: دهش‌ها، بخشش‌ها، نیکی‌ها، نیکویی‌ها

ـ آلات [جِ آلت]: ابزارها، افزارها؛ اندام‌ها؛ سازها

ـ آلارم: هشدار <فرهنگستان نخست>

ـ آلاف [جِ اَلف]: هزارها، هزاران

ـ آلام [جِ اَلَم]: دردها، رنج‌ها

ـ آلبومن: سفیدۀ تخم‌مرغ

ـ آلبینیسم: زالی <فرهنگستان سوم>

ـ آلت: ابزار، افزار؛ مایه، زین‌وبرگ؛ اندام؛ ساز <فرهنگستان نخست>

ـ آلت رجولیّت: شرم مرد

ـ آلترناتیو: جایگزین

ـ آل‌تمغا: مُهر سرخ

ـ آلتون: زر

ـ آلتون‌تمغا: مُهر زرّین، مُهر زرنشان

ـ آلتیمتر: فرازیاب <فرهنگستان سوم>

ـ آلگرو: تند و سبک

ـ آلهه [جِ اِلٰه]: خدایان

ـ آلیاژ: همجوش <فرهنگستان نخست>

ـ آمال [جِ اَمَل]: امیدها، آرزوها، آرمان‌ها

ـ آمر: فرماینده، فرمانده، کارفرما

ـ آمَن: استوارتر

ـ آمِن: بی‌بیم، بی‌ترس، بزینهار (به‌زینهار)

ـ آمولن: نشاسته

ـ آمیرال: دریاسالار

ـ آمین: ایدون باد، چنین باد، برآور، بپذیر

ـ آن: دم، هنگام، اندک زمان

ـ آناً: دردم، همان‌دم، به‌یک‌دم، بی‌درنگ

ـ آنابولیسم: فراگشت <فرهنگستان سوم>

ـ آناتومی: تن‌شناسی، پیکرشناسی، پیکرشکافی

ـ آنتن: سرون <فرهنگستان نخست>

ـ آنتولوژی: گزیده، گلچین

ـ آنتی‌بادی: پادتن <فرهنگستان سوم>

ـ آنتی‌بیوتیک: پادزیست

ـ آنتی‌ژن: پادگن <فرهنگستان سوم>

ـ آنتی‌سپتیک: گندزدا <فرهنگستان سوم>، پلشت‌بر <فرهنگستان سوم>

ـ آنتیک: دیرینه؛ باارزش، گران‌بها؛ سخت بد، سخت زشت

ـ آندانت: آهسته و روان

ـ آندوپلاسم: درمیان‌یاخته <فرهنگستان سوم>

ـ آندوتوکسین: درون‌زهرابه <فرهنگستان سوم>

ـ آندودرم: درون‌پوست <فرهنگستان سوم>

ـ آندوسپرم: درون‌دانه <فرهنگستان سوم>؛ خورش <فرهنگستان سوم>

ـ آندوسکوپ: درون‌بین <فرهنگستان سوم>

ـ آندوسکوپی: درون‌بینی <فرهنگستان سوم>

ـ آنرمال: نابهنجار <فرهنگستان سوم>

ـ آنزیم: زی‌مایه <فرهنگستان سوم>

ـ آنژین: گلودرد <فرهنگستان سوم>، درد گلو

ـ آنژین صدری: درد سینه <فرهنگستان سوم>

ـ آنژیوپلاستی: رگ‌بازسازی <فرهنگستان سوم>

ـ آنژیوگرافی: رگ‌نگاری <فرهنگستان سوم>

ـ آنژیولوژی: رگ‌شناسی

ـ آنس: خوگیرتر

ـ آنسامبل: همنوایان <فرهنگستان سوم>؛ همنوایی <فرهنگستان سوم>، گروه‌نوازی

ـ آنسه: زن خوب، زن نیکو، دلارام، دلاویز

ـ آنسیکلوپدی: دانشنامه <فرهنگستان سوم>

ـ آنکال: گوش‌به‌زنگ <فرهنگستان سوم>

ـ آنمی: کم‌خونی

ـ آنومالی: ناهنجاری <فرهنگستان سوم>

ـ آنومی: بی‌هنجاری <فرهنگستان سوم>

ـ آنونس: پیش‌پرده <فرهنگستان سوم>

ـ آنیمیسم: جان‌گرایی

ـ آنیه [جِ اِناء]: آوندها، آبدان‌ها

ـ آوانگارد: پیشرو، پیشگام

ـ آیات [جِ آیت/آیه]: نشانه‌ها، نشان‌ها، نشانی‌ها

ـ آیت: نشانه، نشان، نشانی

ـ آیزنه: شوهرخواهر

ـ آیِس: ناامیدشونده، نومید

ـ آیفن: آوابر، دربازکن

ـ آیفون: آوابر، دربازکن

ـ آی‌کیو: بهرۀ هوشی

ـ آیودی: ابزار درون‌زهدانی <فرهنگستان سوم>، درون‌زهدانی <فرهنگستان سوم>

ـ آیه: نشانه، نشان

ـ آی‌یودی: ابزار درون‌زهدانی <فرهنگستان سوم>، درون‌زهدانی <فرهنگستان سوم>

سرچشمه‌ها

ـ پرتو، ابوالقاسم، ۱۳۷۷ [۱۳۷۳]، واژه‌یاب: فرهنگ برابرهای پارسی واژگان بیگانه، ۳ج، تهران، اساطیر.

ـ جلالی، تهمورس، ۱۳۵۴، فرهنگ پایه، تهران، ابن سینا.

ـ حسن‌دوست، محمد، ۱۳۹۳، فرهنگ ریشه‌شناختی زبان فارسی، ۵ج، تهران، فرهنگستان زبان و ادب فارسی.

ـ دانشیار، ج. [= جواد]، ۱۳۸۶، فرهنگنامۀ پارسی آریا، اصفهان، فرهنگ مردم.

ـ رازی، فریده، ۱۳۸۹ [۱۳۶۶]، فرهنگ واژه‌های فارسی سره برای واژه‌های عربی در فارسی معاصر، چ۷، تهران، نشر مرکز.

ـ صادقی، علی‌اشرف، ۱۳۹۲، فرهنگ جامع زبان فارسی، تهران، فرهنگستان زبان و ادب فارسی.

ـ فروزانفر، بدیع‌الزمان، ۱۳۸۶ [۱۳۱۹]، فرهنگ تازی به پارسی، چ۱ ناشر، تهران، اساطیر.

ـ کیانوش، حسن، ۱۳۸۱، واژه‌های برابر فرهنگستان ایران، تهران، سروش.

ـ مشیری، مهشید، ۱۳۷۱، فرهنگ واژه‌های اروپایی در فارسی، تهران، البرز.

ـ معین، محمد، ۱۳۷۵، فرهنگ فارسی، ۶ج، چ۹، تهران، امیرکبیر.

ـ هاجری، ضیاءالدین، ۱۳۸۶، فرهنگ بیست‌هزار، تهران، به‌آفرین.

منوچهر فروزنده فرد

دربارۀ نویسنده و فهرست نوشته‌های دیگر وی در پارسی‌شناسی