حافظ: غزل ۱

از پارسی‌شناسی
نسخهٔ تاریخ ‏۱۷ فوریهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۹:۳۷ توسط Admin (بحث | مشارکت‌ها)
پرش به ناوبری پرش به جستجو

الا یا ایها الساقی ادر کأساً و ناولها

متن غزل

متن غزل بر اساس چاپ قزوینی‌ ـ غنی (با حفظ رسم‌الخط)
Q1.PNG
۱. الا یا اَیّها السّاقی اَدِر کأساً و ناوِلها

که عشق آسان نمود اوّل ولی افتاد مشکلها

۲. ببوی نافۀ کآخر صبا زان طرّه بگشاید

ز تاب جعد مشکینش چه خون افتاد در دلها

۳. مرا در منزل جانان چه امن عیش چون هر دم

جرس فریاد میدارد که بربندید محملها

۴. بمی سجّاده رنگین کن گرت پیر مغان گوید

که سالک بیخبر نبود ز راه و رسم منزلها

۵. شب تاریک و بیم موج و گردابی چنین هایل

کجا دانند حال ما سبکباران ساحلها

۶. همه کارم ز خودکامی ببدنامی کشید آخر

نهان کی ماند آن رازی کزو سازند محفلها

۷. حضوری گر همی خواهی ازو غایب مشو حافظ

متی ما تلق مَن تهوی دَعِ الدّنیا و اَهملها
متن غزل بر اساس چاپ قزوینی‌ ـ غنی (با امروزین‌سازی حداقلی رسم‌الخط)

۱. الا یا اَیّها السّاقی اَدِر کأساً و ناوِلها

که عشق آسان نمود اوّل ولی افتاد مشکلها

۲. به بوی نافه‌ای کآخر صبا زان طرّه بگشاید

ز تاب جعد مشکینش چه خون افتاد در دلها

۳. مرا در منزل جانان چه امن عیش چون هر دم

جرس فریاد می‌دارد که بربندید محملها

۴. به می سجّاده رنگین کن گرت پیر مغان گوید

که سالک بی‌خبر نبود ز راه و رسم منزلها

۵. شب تاریک و بیم موج و گردابی چنین هایل

کجا دانند حال ما سبکباران ساحلها

۶. همه کارم ز خودکامی به بدنامی کشید آخر

نهان کی ماند آن رازی کزو سازند محفلها

۷. حضوری گر همی‌خواهی ازو غایب مشو حافظ

متی ما تلق مَن تهوی دَعِ الدّنیا و اَهملها

واج‌نگاری بر اساس تلفظ فارسی امروز همراه با تقطیع تکواژها

1

Ɂalâ yâ Ɂayyoha s-sâqi Ɂader kaɁs-an va nâvel-hâ

ke Ɂešq âsân nemud avval vali Ɂoftâd moškel-hâ

2

be bu=y-e nâf-e=Ɂ-i k âxer sabâ z ân torre bo-gšâ(-)y-ad

ze tâb=e jaɁd=e mošk-in=aš če xun oftâd dar del-hâ

3

ma râ dar manzel=e jân-ân če Ɂamn=e Ɂeyš čon har dam

jaras faryâd mi-dâr-ad ke bar-band-id mahmel-hâ

4

be mey sajjâde rang-in kon gar=at pir=e moq-ân gu-y-ad

ke sâlek bi-xabar na-bv-ad ze râh=o rasm=e manzel-hâ

5

šab=e târik=o bim=e mo:j=o gerd-âb=i čon-in hâyel

kojâ dân-and hâl=e mâ sabok-bâr-ân=e sâhel-hâ

6

hame kâr=am ze xod-kâm-i be bad-nâm-i keš-id âxer

nahân key mân-ad ân râz=i k az u sâz-and mahfel-hâ

7

hozur=i gar hami-xâh-i Ɂaz u qâyeb ma-šo: hâfez

matâ mâ talqa man tahvâ daɁe d-donyâ va Ɂahmel-hâ

توضیحات عروضی

  • دیگر شعرهای هم‌وزن: غزل‌های ۳، ۹۵، ۱۱۵، ۱۲۰، ۱۲۱، ۱۴۶، ۱۴۹، ۱۵۱، ۱۵۳، ۱۶۵، ۱۹۴، ۲۷۸، ۲۸۸، ۳۱۸، ۳۲۷، ۳۵۴، ۳۵۶، ۳۷۰، ۳۷۴، ۴۱۲، ۴۴۰، ۴۵۴، ۴۷۴، قطعۀ ۲۴

ترجمۀ مصراع‌های عربی

  • مصراع اول: «هَلا، هان، ساقیا، جامی بگردان و بده ما را» (حمیدیان)
  • مصراع آخر: «چو آن دلخواه را دیدی، جهان بگذار و زان بگذر» (حمیدیان)

شرح و توضیحات

بیت یکم
  • اَلا: حرف خطاب و تنبیه (یعنی حرفی که برای آگاهی‌بخشی به کار می‌رود) و استفتاح (یعنی حرفی که برای آغاز کردن سخن کاربرد دارد) به معنی «هان». این واژه در قرآن کریم نیز به کار رفته‌است؛ برای نمونه: «الا انهم هم السفهاء»(سورۀ بقره (2)، آیۀ 13). در فارسی میانه نیز واژۀ alā به معنی «آه، الا، اسفا» به کار رفته‌است (نک. مکنزی، 1373: ذیل واژه). در نهج الادب دربارۀ این واژه آمده‌است:

«و بعضی گویند: الا: از هلا، که به معنی مذکور (تنبیه) است در فارسی مستفاد می‌شود که این نیز فارسی بود و دوم مبدل اول، یا بالعکس الا مشترک است در عربی و فارسی و هلا فارسی‌الاصل است و این محل نظر است چرا که سبب قرب تلفظ احتمال نمی‌شود که یک لغت باشد چنان‌که ای ندائیه که به فتح عربی است و به کسر فارسی. آری الا احتمال تعریب دارد و می‌تواند که متوافق باشد در عربی و فارسی چنان‌که صاحب قاموس بدان قائل شده‌است و در فارسی [الف/ همزه] به ها بدل شده هلا گویند» (نهج الادب، ص 571؛ نقل شده در دهخدا، ذیل واژه).

این صفحه تکمیل خواهد شد.