یادداشت: درگذشت: تفاوت بین نسخه‌ها

از پارسی‌شناسی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
جز
 
(۵ نسخهٔ میانیِ همین کاربر نمایش داده نشده است)
سطر ۱: سطر ۱:
 
۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۰
 
۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۰
 +
[[پرونده:NDE.jpg|قاب|چپ|© منبع تصویر: [https://nypost.com/article/five-percent-have-had-near-death-experiences-research/ نیویورک پست]]]
 
===درگذشت===
 
===درگذشت===
[[پرونده:NDE.jpg|قاب|چپ|منبع: [https://nypost.com/article/five-percent-have-had-near-death-experiences-research/ نیویورک پست]]]
 
 
<pre style="color: blue">منوچهر فروزنده فرد
 
<pre style="color: blue">منوچهر فروزنده فرد
 
</pre>
 
</pre>
مجری - کارشناس یکی از برنامه‌های تلویزیونی دربارۀ تجربه‌های نزدیک به مرگ [۱] امروز درباب واژۀ «درگذشت» نظر عجیبی مطرح کردند. ایشان معتقد بودند «درگذشت» به معنی «گذشتن از در (= باب)» است و البته افزودند این احتمال هم وجود دارد که «در» پیشوندی باشد که برای «زینت» به این واژه افزوده شده باشد! دیدگاه نخست متأسفانه کاملاً نادرست است و «درگذشت» قطعاً از فعل پیشوندی «درگذشتن» است و ارتباطی به «در» (=باب) ندارد. برای اطمینان خاطر آن کارشناس و خوانندگان گرامی استناد به این بیت سعدی در ''بوستان'' کافی است:
+
مجری - کارشناس یکی از برنامه‌های تلویزیونی دربارۀ تجربه‌های نزدیک به مرگ<sup>۱</sup> امروز درباب واژۀ «درگذشت» نظر عجیبی مطرح کردند. ایشان معتقد بودند «درگذشت» به معنی «گذشتن از در (= باب)» است و البته افزودند این احتمال هم وجود دارد که «در» پیشوندی باشد که برای «زینت» به این واژه افزوده شده باشد! دیدگاه نخست متأسفانه کاملاً نادرست است و «درگذشت» قطعاً از فعل پیشوندی «درگذشتن» است و ارتباطی به «در» (=باب) ندارد. برای اطمینان خاطر آن کارشناس و خوانندگان گرامی استناد به این بیت سعدی در ''بوستان'' کافی است:
  
 
به صنعا درم طفلی اندرگذشت
 
به صنعا درم طفلی اندرگذشت
  
چه گویم کز آنم چه بر سر گذشت [٢]
+
چه گویم کز آنم چه بر سر گذشت<sup>٢</sup>
 
   
 
   
 
مشخص است که «اندرگذشتن» فعل پیشوندی است و همین فعل است که به گونۀ «درگذشتن» هم به کار می‌رود و اسم «درگذشت» هم از همین فعل است (سنج. «بازگشت» از «بازگشتن»). ضمناً پیشوندهای فعلی برای «زینت» به واژه افزوده نمی‌شوند و اگرچه در برخی موارد تفاوت معنایی ایجاد نمی‌کنند (مثلاً سنج. «افراشتن» و «برافراشتن»)، در مورد «گذشتن» و «درگذشتن/اندرگذشتن» تفاوت معنایی آشکار است.
 
مشخص است که «اندرگذشتن» فعل پیشوندی است و همین فعل است که به گونۀ «درگذشتن» هم به کار می‌رود و اسم «درگذشت» هم از همین فعل است (سنج. «بازگشت» از «بازگشتن»). ضمناً پیشوندهای فعلی برای «زینت» به واژه افزوده نمی‌شوند و اگرچه در برخی موارد تفاوت معنایی ایجاد نمی‌کنند (مثلاً سنج. «افراشتن» و «برافراشتن»)، در مورد «گذشتن» و «درگذشتن/اندرگذشتن» تفاوت معنایی آشکار است.
  
چون سخن از واژۀ «در» به میان آمد بد نیست به اشتقاق عامیانه‌ای که یکی از استادان ادب فارسی دربارۀ ریشۀ این واژه مطرح فرموده‌اند نیز اشاره شود. بر اساس نظر ایشان «در» (=باب) در واقع صورتی تحول‌یافته از بن مضارع «دریدن» است و از آنجا که «در» نوعی شکاف است با «دریدن» ارتباط دارد [۳]. آشکار است که این نظر نیز کاملاً نادرست است و «در» - چنانکه در منابع اشتقاقی نیز آمده‌است [۴] - از -duvara فارسی باستان است و ارتباطی به «دریدن» ندارد.
+
چون سخن از واژۀ «در» به میان آمد بد نیست به اشتقاق عامیانه‌ای که یکی از استادان ادب فارسی دربارۀ ریشۀ این واژه مطرح فرموده‌اند نیز اشاره شود. بر اساس نظر ایشان «در» (=باب) در واقع صورتی تحول‌یافته از بن مضارع «دریدن» است و از آنجا که «در» نوعی شکاف است با «دریدن» ارتباط دارد<sup>۳</sup>. آشکار است که این نظر نیز کاملاً نادرست است و «در» - چنانکه در منابع اشتقاقی نیز آمده‌است<sup>۴</sup> - از -duvara فارسی باستان است و ارتباطی به «دریدن» ندارد.
  
 
*پی‌نوشت‌ها و منابع:
 
*پی‌نوشت‌ها و منابع:
 
#برنامۀ «زندگی پس از زندگی»، شبکۀ چهارم سیما، شنبه ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۰.
 
#برنامۀ «زندگی پس از زندگی»، شبکۀ چهارم سیما، شنبه ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۰.
#''بوستان سعدی (سعدی‌نامه)''، تصحیح و توضیح غلامحسین یوسفی، چ۸، تهران: خوارزمی، ۱۳۸۴، ص۱۹۴.
+
#''بوستان سعدی (سعدی‌نامه)''، تصحیح و توضیح [[یوسفی، غلامحسین|غلامحسین یوسفی]]، چ۸، تهران، خوارزمی، ۱۳۸۴، ص۱۹۴.
#''هژده گفتار''، مصطفی مقربی، چ۱، تهران: توس، ۱۳۷۵، ص۹۲-۹۳ [با استفاده از کانال «ویر ویرایش»، محمد یوسفی شیرازی به نشانی https://t.me/virevirayesh/362].
+
#''هژده گفتار''، [[مقربی، مصطفی|مصطفی مقربی]]، چ۱، تهران، توس، ۱۳۷۵، ص۹۲-۹۳ (با استفاده از [https://t.me/virevirayesh/362 کانال تلگرامی «ویر ویرایش»، محمد یوسفی شیرازی]).
#مثلاً نک. ''فرهنگ ریشه‌شناختی زبان فارسی''، محمد حسن‌دوست، چ۱، تهران: فرهنگستان زبان و ادب فارسی، ۱۳۹۳، ج۲، ص۱۲۷۵-۱۲۷۶.
+
#مثلاً نک. ''فرهنگ ریشه‌شناختی زبان فارسی''، [[حسن‌دوست، محمد|محمد حسن‌دوست]]، چ۱، تهران، فرهنگستان زبان و ادب فارسی، ۱۳۹۳، ج۲، ص۱۲۷۵-۱۲۷۶.
 
----
 
----
 
[[پارسی‌شناسی: منوچهر فروزنده فرد|دربارۀ نویسنده و فهرست نوشته‌های دیگر وی در ''پارسی‌شناسی'']]
 
[[پارسی‌شناسی: منوچهر فروزنده فرد|دربارۀ نویسنده و فهرست نوشته‌های دیگر وی در ''پارسی‌شناسی'']]
 
----
 
----
 
[[پارسی‌شناسی: یادداشت‌های همکاران|دیگر یادداشت‌های همکاران ''پارسی‌شناسی'']]
 
[[پارسی‌شناسی: یادداشت‌های همکاران|دیگر یادداشت‌های همکاران ''پارسی‌شناسی'']]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۳ سپتامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۸:۵۷

۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۰

© منبع تصویر: نیویورک پست

درگذشت

منوچهر فروزنده فرد

مجری - کارشناس یکی از برنامه‌های تلویزیونی دربارۀ تجربه‌های نزدیک به مرگ۱ امروز درباب واژۀ «درگذشت» نظر عجیبی مطرح کردند. ایشان معتقد بودند «درگذشت» به معنی «گذشتن از در (= باب)» است و البته افزودند این احتمال هم وجود دارد که «در» پیشوندی باشد که برای «زینت» به این واژه افزوده شده باشد! دیدگاه نخست متأسفانه کاملاً نادرست است و «درگذشت» قطعاً از فعل پیشوندی «درگذشتن» است و ارتباطی به «در» (=باب) ندارد. برای اطمینان خاطر آن کارشناس و خوانندگان گرامی استناد به این بیت سعدی در بوستان کافی است:

به صنعا درم طفلی اندرگذشت

چه گویم کز آنم چه بر سر گذشت٢

مشخص است که «اندرگذشتن» فعل پیشوندی است و همین فعل است که به گونۀ «درگذشتن» هم به کار می‌رود و اسم «درگذشت» هم از همین فعل است (سنج. «بازگشت» از «بازگشتن»). ضمناً پیشوندهای فعلی برای «زینت» به واژه افزوده نمی‌شوند و اگرچه در برخی موارد تفاوت معنایی ایجاد نمی‌کنند (مثلاً سنج. «افراشتن» و «برافراشتن»)، در مورد «گذشتن» و «درگذشتن/اندرگذشتن» تفاوت معنایی آشکار است.

چون سخن از واژۀ «در» به میان آمد بد نیست به اشتقاق عامیانه‌ای که یکی از استادان ادب فارسی دربارۀ ریشۀ این واژه مطرح فرموده‌اند نیز اشاره شود. بر اساس نظر ایشان «در» (=باب) در واقع صورتی تحول‌یافته از بن مضارع «دریدن» است و از آنجا که «در» نوعی شکاف است با «دریدن» ارتباط دارد۳. آشکار است که این نظر نیز کاملاً نادرست است و «در» - چنانکه در منابع اشتقاقی نیز آمده‌است۴ - از -duvara فارسی باستان است و ارتباطی به «دریدن» ندارد.

  • پی‌نوشت‌ها و منابع:
  1. برنامۀ «زندگی پس از زندگی»، شبکۀ چهارم سیما، شنبه ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۰.
  2. بوستان سعدی (سعدی‌نامه)، تصحیح و توضیح غلامحسین یوسفی، چ۸، تهران، خوارزمی، ۱۳۸۴، ص۱۹۴.
  3. هژده گفتار، مصطفی مقربی، چ۱، تهران، توس، ۱۳۷۵، ص۹۲-۹۳ (با استفاده از کانال تلگرامی «ویر ویرایش»، محمد یوسفی شیرازی).
  4. مثلاً نک. فرهنگ ریشه‌شناختی زبان فارسی، محمد حسن‌دوست، چ۱، تهران، فرهنگستان زبان و ادب فارسی، ۱۳۹۳، ج۲، ص۱۲۷۵-۱۲۷۶.

دربارۀ نویسنده و فهرست نوشته‌های دیگر وی در پارسی‌شناسی


دیگر یادداشت‌های همکاران پارسی‌شناسی