بدل

از پارسی‌شناسی
پرش به ناوبری پرش به جستجو

بدل badal [اسم] {عربی}

اسم یا ضمیر یا گروه اسمی و ندرتاً صفتی است که با فاصلۀ مکث کوتاهی بعد از هستۀ خود می‌آید و توضیحی به مفهوم آن می‌افزاید یا آن را مؤکد می‌سازد:

  • توضیحی:

برادرم فریدون [اسم] از سفر برگشت.

کتاب حاجی آقا نوشتۀ هدایت [گروه اسمی] را خواندم.

دختر کوچکم بیچاره [صفت] امروز بیمار شد.

  • تأکیدی:

حسن خودش [ضمیر] به دیدن ما آمد.

- برای مفرد، بدل به‌صورت مفرد می‌آید و برای جمع، به‌صورت جمع: ما دانش‌آموزان. دو برادرم پرویز و فریدون.

- بدل توضیحی قابل تبدیل به جملۀ ربطی توضیحی است: برادرم، که فریدون باشد، آمد. این جملۀ توضیحی به کمک «یعنی» نیز می‌تواند بیاید: برادرم، یعنی فریدون، از سفر برگشت (صادقی و ارژنگ، ۱۳۵۸: ۴۳).


منبع:

- صادقی، علی‌اشرف و غلامرضا ارژنگ (۱۳۵۸). دستور. [برای دانش‌آموزان] سال چهارم آموزش متوسطۀ عمومی [رشتۀ] فرهنگ و ادب. تهران: وزارت آموزش و پرورش.

  این صفحه را نویسندگان پارسی‌شناسی تکمیل خواهند کرد.

صفحۀ مرتبط در پارسی‌شناسی:

بدل: بدل‌پژوهی در ایران