حرف‌نویسی

از پارسی‌شناسی
پرش به ناوبری پرش به جستجو

حرف‌نویسی harf-nevis-i [اسم] {عربی (حرف) ـ فارسی} (به انگلیسی: transliteration) <فرهنگستان زبان و ادب فارسی معادل نویسه‌گردانی را در برابر transliteration تصویب کرده‌است، ولی پژوهشگران زبان‌های باستانی ایران معمولاً اصطلاح حرف‌نویسی را به کار می‌برند.>

(= نویسه‌گردانی) در زبان‌شناسی و به‌ویژه زبان‌شناسی تاریخی، تبدیل یک نظام نوشتاری به نظام نوشتاری دیگر به گونه‌ای که در برابر هر نویسۀ نظام نوشتاری مبدأ، نویسه‌ای در نظام نوشتاری مقصد قرار گیرد (چنگیزی، ۱۳۹۵: ۵۸؛ فرهنگستان زبان و ادب فارسی، ۱۳۹۷: ۱۰۷). در حرف‌نویسی از نقش فرانگاری نظام‌ نوشتاری استفاده می‌شود و مقصود از آن معرفی نویسه‌های یک نظام نوشتاریِ ناشناس یا کمترشناخته از طریق نویسه‌های یک نظام نوشتاریِ شناخته‌شده(تر) است (صفوی، ۱۳۸۶: ۷۱). ضمن اینکه چاپ متون نیز بدین روش آسان‌تر انجام می‌گیرد (ابوالقاسمی، ۱۳۷۳: ۱۸۹). برای حرف‌نویسی زبان‌های ایرانی معمولاً از خط لاتین استفاده می‌شود و این شیوه را لاتین‌نویسی می‌نامند (نغزگوی کهن، ۱۳۹۴: ۱۵۷). در حرف‌نویسی املای تاریخی و املای شبه‌تاریخی کلمات بدون در نظر گرفتن تلفظ واقعی آن‌ها مراعات می‌گردد (آموزگار و تفضلی، ۱۳۸۷: ۴۷)؛ مثلاً واژۀ فارسی خواهر به‌صورت xwʾhr حرف‌نویسی می‌شود که تعداد نویسه‌های آن با تعداد نویسه‌های نظام نوشتاری مبدأ برابر است و املای تاریخی واژه در آن رعایت شده‌است. در لاتین‌نویسی هزوارش‌ها را معمولاً با حروف بزرگ و دیگر واژه‌ها را با حروف کوچک حرف‌نویسی می‌کنند. ممکن است در روش حرف‌نویسی پژوهشگران اختلافاتی وجود داشته باشد. برای نمونه واژه‌ای را که در فارسی میانۀ زردشتی به معنی «فرّه» است ـ و در خط به‌صورت هزوارش نوشته می‌شود ـ مکنزی (۱۹۷۱: ۹۶ [= همو، ۱۳۷۳: ۱۶۶]) به‌صورت GDE و نیبرگ (۱۹۷۴: ۲۲۱) به‌صورت GDH حرف‌نویسی می‌کند (همچنان‌که واج‌نویسی این واژه هم به شیوۀ مکنزی (همان‌جا) xwarrah و به شیوۀ نیبرگ (همان‌جا) xuarrah است).


  • منابع:

ـ آموزگار، ژاله و احمد تفضلی، ۱۳۸۷ [۱۳۷۳]، زبان پهلوی: ادبیات و دستور آن، چ۶، تهران، معین.

ـ ابوالقاسمی، محسن، ۱۳۷۳، تاریخ زبان فارسی، تهران، سمت.

ـ چنگیزی، احسان، ۱۳۹۵، فرهنگ توصیفی دستور تاریخی، تهران، علمی.

ـ صفوی، کورش، ۱۳۸۶ {فیپا: ۱۳۸۵}، آشنایی با نظام‌های نوشتاری، تهران، پژواک کیوان.

ـ فرهنگستان زبان و ادب فارسی، ۱۳۹۷، هزارواژۀ زبان‌شناسی، تهران، فرهنگستان زبان و ادب فارسی.

ـ مکنزی، دیوید نیل، ۱۳۷۳، فرهنگ کوچک زبان پهلوی، ترجمۀ مهشید میرفخرایی، تهران، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی.

ـ مکنزی، دیوید نیل ← .MacKenzie, D. N

ـ نغزگوی کهن، مهرداد، ۱۳۹۴ [۱۳۹۳]، فرهنگ توصیفی زبان‌شناسی تاریخی، با همکاری شادی داوری، چ۲، تهران، علمی.

ـ نیبرگ، هنریک ساموئل ← .Nyberg, H. S

.MacKenzie, D. N., 1971, A Concise Pahlavi Dictionary, London, Oxford University -

.Nyberg, H. S., 1974, A Manual of Pahlavi, Vol. II: Glossary, Wiesbaden, Otto Harrassowitz -

منوچهر فروزنده فرد

دربارۀ نویسنده و فهرست نوشته‌های دیگر وی در پارسی‌شناسی