فهرست واژهها
آتش
آمدن
آ(ی)
از
ازبهر
اگر
اگرچه
او
با
بر
به
بهر
تا
چشم
چون
چه
خال
د
را
رسیدن
رو(ی)
سپند
فگندن
کار
گزند
م
مر
نـ
و
ورا
وی
همچو
همی
یار