یادداشت: کف «فضل» کجاست؟
۲۸ فروردین ۱۴۰۰
کف «فضل» کجاست؟
علی شاپوران
استاد خالقی مطلق در یکی از مجادلات قلمیش خطاب به حریف نکتهٔ جالبی گفته: «ایشان را اصلاً به خاطر خطور نکردهاست که شاید برای دریافت متن شاهنامه نیازی هم به اطلاعات فنی از زبان آن باشد»(۱).
برخی پژوهشهای زبانشناسی و نقد ادبی و نسخهشناسی و ... در قالب مقاله و کتاب منتشر میشود که نشان میدهد نویسنده مثلاً «وزن شعر» بلد نیست. در تصحیحهای چند متن کهن که اخیراً منتشر شده، گاه میبینیم که مصحّح دهها بار ضبطی را برگزیده (یا حتی تصحیح قیاسیای کرده) که وزن شعر را مخدوش میکند. مثلا «ابَر» را جانشین «بر» کرده -به این عنوان که «ضبط دشوارتر است»- و یک هجا از وزن بیرون زده. تعلیقات نیمی از تصحیحهای متون کهن که فقط معنی لغات است، آن هم بدون یک کلمه افزودن بر آنچه در لغتنامهها هست. ولی در آن نیمهٔ دیگر که مصحّح وارد مباحث جدّی شده فراوان دیده میشود که فردی متنی مصنوع تصحیح کرده و فرق سجع را با تضمینالمزدوج، لفونشر را با جمع و تفریق یا تقسیم، ایهام را با ایهام تناسب و استخدام، و حتی فرق مجاز را با کنایه و تشبیه را با استعاره نمیداند. از فرط رواج عادی شده که مصحّح در صرف و نحو خطا کند. تکواژ آزاد را وند بگیرد و فعل متعدّی را لازم بخواند، «نوع دستوری» صفت و قید را با «نقش» صفت و قید خلط کند و مانند اینها.
برخی از بهترین نقدهایی که بر تصحیحات سالهای اخیر نوشته شدهاست درواقع گوشزد کردن نکاتی راجع به مقدّمات دستور، عروض و آرایههای ادبی است به مصحّح. قصدم نفی «بهترین بودن» آن نقدها نیست. موضوع این است که چرا باید کسی متن تصحیح کند که مباحث فنّی مقدّماتی را بلد نیست. اصلا چرا باید کسی ادبیّات خواندهباشد (یا پژوهشگر ادبیّات باشد) و نکتههایی را نداند که هر دیپلم رشتهٔ انسانی اگر کتابهای دبیرستان را درست یاد گرفتهباشد قاعدتاً میداند؟! چون به فلان نسخه (یا به خیلی نسخهها) «دسترس» داشته حتماً باید تصحیحش کند؟ چون انواع خطّ و کاغذ و نگاره را میشناسد مصحّح هم هست؟ یا چون استاد دانشگاه و دکتر ادبیّات است حتماً باید یک یا چند تصحیح هم داشتهباشد؟
دانستن دستور و آرایه و عروض و قافیه «مقدّمات» و «ضرورات» ورود به عرصهٔ پژوهش است. این بهویژه در تصحیح واقعاً الزامی ست(۲). دانستن اینها به گمان من «فضل» نیست و اینکه چنین «مهارت مقدّماتی»ای «فضل» تصوّر میشود نشان میدهد که وضع دانش و پژوهش خوب نیست. به نظر من فضل از اینجا به بعد شروع میشود. پژوهش هم باید از اینجا به بعد آغاز شود.
- پینوشتها
۱- «گناه از کیست؟ از فوکو!» ص ۵۳۳
۲- نوبتی دیگر در این موضوع اختصاصاً در زمینهٔ تصحیح بحث کرد. [نک. اینجا (ویراستار)]
دربارۀ نویسنده و فهرست نوشتههای دیگر وی در پارسیشناسی