لریمر، دیوید لاکهارت رابرتسون: تفاوت بین نسخه‌ها

از پارسی‌شناسی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
جز (Admin صفحهٔ لُریمر، دیوید را بدون برجای‌گذاشتن تغییرمسیر به لریمر، دیوید منتقل کرد)
سطر ۱: سطر ۱:
ُلُریمر ، دیوید (1962 – 1876)
+
ُدیوید لریمر <املای دیگر: دیوید لوریمر> deyvid lorimer [اسم خاص] {انگلیسی} (به انگلیسی: David Lorimer)
 +
 +
کلنل دیوید لاکهارت رابرتسون لُریمر (1962 – 1876) کنسول انگلیس در کرمان. وی حدود صد سال پیش با کمک همسرش افسانه‌ها و ترانه‌های مردم کرمان را به شیوه‌ای نسبتاً اصولی جمع‌آوری کرد. به سال 1353، فریدون وهمن این کتاب را ترجمه و با عنوان «فرهنگ مردم کرمان» در ایران چاپ کرد. این کتاب را مرکز کرمان‌شناسی در سال 1395 تجدید چاپ کرده است. دانشنامۀ ایرانیکا، لُُریمر را چنین معرفی کرده است:
  
حدود صد سال پیش کلنل دیوید لاکهارت رابرتسون لُریمر کنسول انگلیس در کرمان با کمک همسرش افسانه¬ها و ترانه¬های مردم کرمان را به شیوه¬ای نسبتاً اصول¬مند جمع¬آوری کرد و به سال 1353، فریدون وهمن آن را ترجمه کرد و با عنوان فرهنگ مردم کرمان در ایران چاپ کرد. این کتاب را مرکز کرمان-شناسی در سال 1395 تجدید چاپ کرده است. دانشنامه¬ی ایرانیکا، لوریمر را چنین معرفی کرده¬ است:
+
لُریمر در سال 1896 به ارتش هند پیوست.... وی در سال 1927 از ارتش بازنشسته شد. ... او عضو انجمن سلطنتی مطالعات آسیایی، انجمن سلطنتی جغرافیا (جایی که به هنگام حضورش در لندن فرصت را غنیمت شمرد و در یک سخنرانی از تجربیاتش گفت)، و فرهنگستان علوم تجربی و علوم انسانی نروژ بود. لریمر در اصل بیشتر یک افسر نظامی بود تا یک زبان‌شناس. وی اغلب مأموریت می‌یافت تا اطلاعاتی دربارۀ مردم، جاده‌ها، مکان‌های استراتژیک گردآوری کند و وظایف گردآوری اطلاعات را انجام دهد. سایر فعالیت‌های وی در ایران برقراری روابط دوستانه با سران و بزرگان قبایل، و استفاده از این نفوذ در جهت سیاست بریتانیا در منطقه بود. اسناد بسیاری در دست است که از نقش حیاتی لریمر در مقام افسر اطلاعاتی در جنوب ایران بین سال های 1903 و 1909 حکایت دارند ... ، از جمله گزارشی دربارۀ سران بختیاری و روابط درون‌قبیله‌ای آنان، و همچنین نگرش هر یک نسبت به بریتانیایی‌ها. ... این گزارش در طی خدمت وی در مقام جانشین کنسول (بین سال‌های 1908 تا 1910) در ... خوزستان فراهم شد. این گزارش ارزیابی مفصلی است از ویژگی‌های شخصیتی هر یک از سران قبایل، و روابط خاص حاکم بر سران قبایل گوناگون خوزستان. اهمیّت این فعالیت‌های وی در جنوب ایران را نمی‌توان دست کم گرفت، زیرا بریتانیا منافعی حیاتی در نفت ایران داشت و امنیت هندوستان در گروِ اهمیّت ژئوپولیتیک این منطقه بود. در عین حال، لریمر علاقۀ شدیدی به لهجه و فرهنگ عامۀ منطقه داشت. وی بر این عادت بود که از گفته‌های گویشوران مسن، اطلاعات زبانی را کسب کند، یعنی همان‌هایی که وی سر شب‌ها را با آنان می‌گذراند. تنها بخشی از اطلاعات گویشی گردآوری‌شدۀ وی در زمان حیاتش چاپ شد. انبوهی از اطلاعات گویشی چاپ‌نشده (که عمدتاً متون حروفچینی‌شده ولی ترجمه‌نشده‌ای بودند)، همراه با عکس‌ها و اسلایدهای شیشه‌ای وی، به دانشکدۀ مطالعات شرقی و آفریقایی دانشگاه لندن تحویل داده شد.... د. ل. لریمر از نظامِ ثبت داده‌های زبانی به شیوۀ خاصی بهره می‌گرفت. این شیوه، آوانگاری محض بود که ظرایفِ تلفظ را (به‌ویژه دربارۀ واکه‌ها) ثبت می‌کرد. این نظام، گونه‌های بی‌شماری را که برای هر یک از اشکال بنا به محیط آوایی رخ می‌داد، نشان می‌داد؛ تکیۀ تمایزدهندۀ معنایی احتمالی در جملات، و ویژگی گفتار هر گویشور مفروضی به نمایش در می‌آمد. ...  
  
لُریمر در ایران:
+
نامه‌های همسر لریمر را محمد قائد با عنوان «نامه‌هایی از کرمان به دوبلین» ترجمه کرده‌است. در این کتاب بیش از 50 نامه از امیلی مولتیمر» همسر ایرلندی لریمر به پدر و مادرش، آورده می‌شود. قائد در گفت‌وگو با خبرگزاری مهر گفته‌است: «زمانی که به دنبال مطالبی درباره جنگ جهانی دوم می‌گشتم، در موزۀ بریتانیا با این نامه‌ها روبه‌رو شدم و توانستم یک کپی‌ از آنها تهیه کنم. این نامه‌ها برای نخستین بار است که به فارسی برگردانده می‌شود و قالب کتاب به خود می‌گیرد.» (نک. www.shafaf.ir)
  
لُریمر در سال 1896 به ارتش هند پیوست.... وی در سال 1927 از ارتش بازنشسته شد. ... او عضو انجمن سلطنتی مطالعات آسیایی، انجمن سلطنتی جغرافیا (جایی که به هنگام حضورش در لندن فرصت را غنیمت شمرد و در یک سخنرانی از تجربیاتش گفت)، و فرهنگستان علوم تجربی و علوم انسانی نروژ بود. لوریمر در اصل بیشتر یک افسر نظامی بود تا یک زبان¬شناس. وی اغلب مأموریت می¬یافت تا اطلاعاتی در باره مردم، جاده¬ها، مکان¬های استراتژیک گردآوری کند و وظایف گردآوری اطلاعات را انجام دهد. سایر فعالیت¬های وی در ایران برقراری روابط دوستانه با سران و بزرگان قبایل، و استفاده از این نفوذ در جهت سیاست بریتانیا در منطقه بود. اسناد بسیاری در دست است که از نقش حیاتی لوریمر در مقام افسر اطلاعاتی در جنوب ایران بین سال های 1903 و 1909 حکایت دارند ... ، از جمله گزارشی در باره سران بختیاری و روابط درون قبیله¬ای آنان، و همچنین نگرش هر یک نسبت به بریتانیایی¬ها. ... این گزارش در طی خدمت وی در مقام جانشین کنسول (بین سال های 1908 تا 1910) در ... خوزستان فراهم شد. این گزارش ارزیابی مفصلی است از ویژگی¬های شخصیتی هر یک از سران قبایل، و روابط خاص حاکم بر سران قبایل گوناگون خوزستان. اهمیّت این فعالیت¬های وی در جنوب ایران را نمی¬توان دست کم گرفت، زیرا بریتانیا منافعی حیاتی در نفت ایران داشت و امنیت هندوستان در گروِ اهمیّت ژئوپولیتیک این منطقه بود. در عین حال، لوریمر علاقه شدیدی به لهجه و فرهنگ عامه¬ی منطقه داشت. وی بر این عادت بود که از گفته¬های گویشوران مسن، اطلاعات زبانی را کسب کند، یعنی همان¬هایی که وی سر شب ها را با آنان می¬گذراند. تنها بخشی از اطلاعات گویشی گردآوری¬شده وی در زمان حیاتش چاپ شد. انبوهی از اطلاعات گویشی چاپ نشده (که عمدتاً متون تایپ شده ولی ترجمه نشده¬ای بودند)، همراه با عکس¬ها و اسلاید¬های شیشه¬ای وی، به دانشکده¬ی مطالعات شرقی و آفریقایی دانشگاه لندن تحویل داده شد.... د. ل. لوریمر از نظامِ ثبت داده¬های زبانی به شیوه¬ی خاصی بهره می¬گرفت. این شیوه، آوانگاری محض بود که ظرایفِ تلفظ (به ویژه در باره واکه¬ها) را ثبت می¬کرد. این نظام، گونه¬های بی¬شماری را که برای هر یک از اشکال بنا به محیط آوایی رخ می¬داد، نشان می¬داد؛ لهجه¬ی تمایز دهنده معنایی احتمالی در جملات، و ویژگی گفتار هر گویشور مفروضی به نمایش در می¬آمد. ...
+
----
 +
* منابع
  
گفتنی است که سایت شفاف در باره ترجمه¬ی نامه¬های همسر لُریمر آورده¬ است: «محمد قائد که از چندی پیش مشغول ترجمه¬ی مجموعه نامه‌هایی از یک زن ایرلندی است که سالهای دور در ایران ساکن بوده است، در این‌باره به خبرنگار مهر گفت: «نامه‌هایی از کرمان به دوبلین» عنوانی است که برای کتابی در نظر گرفته‌ام که در آن بیش از 50 نامه از «امیلی مولتیمر» همسر ایرلندی کنسول بریتانیا در کرمان به پدر و مادرش، آورده می‌شود. وی ادامه داد: زمانی که به دنبال مطالبی درباره جنگ جهانی دوم می‌گشتم ، در موزه بریتانیا با این نامه‌ها روبه¬رو شدم و توانستم یک کپی‌ از آنها تهیه کنم. این نامه‌ها برای نخستین بار است که به فارسی برگردانده می‌شود و قالب کتاب به خود می¬گیرد.»
+
- [[سپنتا، ساسان]] (1377). «لوریمر و م‍طال‍ع‍ه‌ی بعضی‌ گویش¬ها در ک‍رم‍ان»‌. فرهنگ ک‍رم‍ان‌، س‍ال‌ ۷، ش‌ ۲6، 27، 28.
  
 +
- لُریمر، د. ل. (1353). فرهنگ مردم کرمان. مترجم: فریدون وهمن. تهران انتشارات بنیاد فرهنگ ایران.
  
سپنتا، ساسان. (1377). «لوریمر و م‍طال‍ع‍ه‌ی بعضی‌ گویش¬ها در ک‍رم‍ان»‌. فرهنگ ک‍رم‍ان‌، س‍ال‌ ۷، ش‌ ۲6، 27، 28.
+
- لُریمر، د. ل. (1395). فرهنگ لریمر. مترجم: فریدون وهمن. کرمان: انتشارات مرکز کرمان¬شناسی.
 
 
لُریمر، د. ل. (1395). فرهنگ لریمر. مترجم: فریدون وهمن. تهران انتشارات بنیاد فرهنگ ایران.
 
 
 
لُریمر، د. ل. (1395). فرهنگ لریمر. مترجم: فریدون وهمن. کرمان: انتشارات مرکز کرمان¬شناسی.
 
 
 
  
 
www.iranica.com
 
www.iranica.com
سطر ۲۱: سطر ۲۰:
 
www.shafaf.ir
 
www.shafaf.ir
  
 +
این صفحه تکمیل خواهد شد.
 +
 +
<pre style="color: blue">مجید باغینی‌پور
 +
</pre>
  
این صفحه تکمیل خواهد شد.
+
[[پارسی‌شناسی: مجید باغینی‌پور|دربارۀ نویسنده و فهرست نوشته‌های دیگر وی در ''پارسی‌شناسی'']]

نسخهٔ ‏۲۵ اکتبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۹:۱۴

ُدیوید لریمر <املای دیگر: دیوید لوریمر> deyvid lorimer [اسم خاص] {انگلیسی} (به انگلیسی: David Lorimer)

کلنل دیوید لاکهارت رابرتسون لُریمر (1962 – 1876) کنسول انگلیس در کرمان. وی حدود صد سال پیش با کمک همسرش افسانه‌ها و ترانه‌های مردم کرمان را به شیوه‌ای نسبتاً اصولی جمع‌آوری کرد. به سال 1353، فریدون وهمن این کتاب را ترجمه و با عنوان «فرهنگ مردم کرمان» در ایران چاپ کرد. این کتاب را مرکز کرمان‌شناسی در سال 1395 تجدید چاپ کرده است. دانشنامۀ ایرانیکا، لُُریمر را چنین معرفی کرده است:

لُریمر در سال 1896 به ارتش هند پیوست.... وی در سال 1927 از ارتش بازنشسته شد. ... او عضو انجمن سلطنتی مطالعات آسیایی، انجمن سلطنتی جغرافیا (جایی که به هنگام حضورش در لندن فرصت را غنیمت شمرد و در یک سخنرانی از تجربیاتش گفت)، و فرهنگستان علوم تجربی و علوم انسانی نروژ بود. لریمر در اصل بیشتر یک افسر نظامی بود تا یک زبان‌شناس. وی اغلب مأموریت می‌یافت تا اطلاعاتی دربارۀ مردم، جاده‌ها، مکان‌های استراتژیک گردآوری کند و وظایف گردآوری اطلاعات را انجام دهد. سایر فعالیت‌های وی در ایران برقراری روابط دوستانه با سران و بزرگان قبایل، و استفاده از این نفوذ در جهت سیاست بریتانیا در منطقه بود. اسناد بسیاری در دست است که از نقش حیاتی لریمر در مقام افسر اطلاعاتی در جنوب ایران بین سال های 1903 و 1909 حکایت دارند ... ، از جمله گزارشی دربارۀ سران بختیاری و روابط درون‌قبیله‌ای آنان، و همچنین نگرش هر یک نسبت به بریتانیایی‌ها. ... این گزارش در طی خدمت وی در مقام جانشین کنسول (بین سال‌های 1908 تا 1910) در ... خوزستان فراهم شد. این گزارش ارزیابی مفصلی است از ویژگی‌های شخصیتی هر یک از سران قبایل، و روابط خاص حاکم بر سران قبایل گوناگون خوزستان. اهمیّت این فعالیت‌های وی در جنوب ایران را نمی‌توان دست کم گرفت، زیرا بریتانیا منافعی حیاتی در نفت ایران داشت و امنیت هندوستان در گروِ اهمیّت ژئوپولیتیک این منطقه بود. در عین حال، لریمر علاقۀ شدیدی به لهجه و فرهنگ عامۀ منطقه داشت. وی بر این عادت بود که از گفته‌های گویشوران مسن، اطلاعات زبانی را کسب کند، یعنی همان‌هایی که وی سر شب‌ها را با آنان می‌گذراند. تنها بخشی از اطلاعات گویشی گردآوری‌شدۀ وی در زمان حیاتش چاپ شد. انبوهی از اطلاعات گویشی چاپ‌نشده (که عمدتاً متون حروفچینی‌شده ولی ترجمه‌نشده‌ای بودند)، همراه با عکس‌ها و اسلایدهای شیشه‌ای وی، به دانشکدۀ مطالعات شرقی و آفریقایی دانشگاه لندن تحویل داده شد.... د. ل. لریمر از نظامِ ثبت داده‌های زبانی به شیوۀ خاصی بهره می‌گرفت. این شیوه، آوانگاری محض بود که ظرایفِ تلفظ را (به‌ویژه دربارۀ واکه‌ها) ثبت می‌کرد. این نظام، گونه‌های بی‌شماری را که برای هر یک از اشکال بنا به محیط آوایی رخ می‌داد، نشان می‌داد؛ تکیۀ تمایزدهندۀ معنایی احتمالی در جملات، و ویژگی گفتار هر گویشور مفروضی به نمایش در می‌آمد. ...

نامه‌های همسر لریمر را محمد قائد با عنوان «نامه‌هایی از کرمان به دوبلین» ترجمه کرده‌است. در این کتاب بیش از 50 نامه از امیلی مولتیمر» همسر ایرلندی لریمر به پدر و مادرش، آورده می‌شود. قائد در گفت‌وگو با خبرگزاری مهر گفته‌است: «زمانی که به دنبال مطالبی درباره جنگ جهانی دوم می‌گشتم، در موزۀ بریتانیا با این نامه‌ها روبه‌رو شدم و توانستم یک کپی‌ از آنها تهیه کنم. این نامه‌ها برای نخستین بار است که به فارسی برگردانده می‌شود و قالب کتاب به خود می‌گیرد.» (نک. www.shafaf.ir)


  • منابع

- سپنتا، ساسان (1377). «لوریمر و م‍طال‍ع‍ه‌ی بعضی‌ گویش¬ها در ک‍رم‍ان»‌. فرهنگ ک‍رم‍ان‌، س‍ال‌ ۷، ش‌ ۲6، 27، 28.

- لُریمر، د. ل. (1353). فرهنگ مردم کرمان. مترجم: فریدون وهمن. تهران انتشارات بنیاد فرهنگ ایران.

- لُریمر، د. ل. (1395). فرهنگ لریمر. مترجم: فریدون وهمن. کرمان: انتشارات مرکز کرمان¬شناسی.

www.iranica.com

www.shafaf.ir

این صفحه تکمیل خواهد شد.
مجید باغینی‌پور

دربارۀ نویسنده و فهرست نوشته‌های دیگر وی در پارسی‌شناسی