را: در فارسی کرمانی: تفاوت بین نسخهها
جز |
جز |
||
(یک نسخهٔ میانیِ همین کاربر نمایش داده نشده است) | |||
سطر ۱۲: | سطر ۱۲: | ||
* منابع | * منابع | ||
− | - باغینیپور، مجید (زیر چاپ). ''نکتههایی پراکنده دربارۀ لهجۀ کرمانی و سایر گونههای زبانی استان کرمان''. کرمان: خدمات فرهنگی. | + | - [[پارسیشناسی: مجید باغینیپور|باغینیپور، مجید]] (زیر چاپ). ''نکتههایی پراکنده دربارۀ لهجۀ کرمانی و سایر گونههای زبانی استان کرمان''. کرمان: خدمات فرهنگی. |
- رضوی، شمسالسّادات (۱۳۸۵). ''افسانههای کرمان''. تهران: نشر افکار. | - رضوی، شمسالسّادات (۱۳۸۵). ''افسانههای کرمان''. تهران: نشر افکار. | ||
− | - شقاقی، ویدا (۱۳۸۹). ''مبانی صرف''. تهران: سمت. | + | - [[شقاقی، ویدا]] (۱۳۸۹). ''مبانی صرف''. تهران: سمت. |
− | - | + | - [[لریمر، دیوید لاکهارت رابرتسون]] (۱۳۹۵). ''فرهنگ لُریمر''. ترجمۀ [[وهمن، فریدون|فریدون وهمن]]. کرمان: مرکز کرمانشناسی. |
<pre style="color: blue">مجید باغینیپور | <pre style="color: blue">مجید باغینیپور |
نسخهٔ کنونی تا ۱۲ نوامبر ۲۰۲۰، ساعت ۲۱:۱۷
«در گونۀ غیررسمی زبان [فارسی]، تکواژ «را» دو تکواژگونۀ «رو /ro/» و «-و /o-/» دارد که مقید به بافت آوایی واژۀ پیش از خود هستند. تکواژگونۀ «رو» بعد از کلمات مختوم به واکه چون «هوا»... به کار میرود، درحالیکه تکواژگونۀ «-و» بعد از کلمات مختوم به همخوان همچون «اتاق»... ظاهر میشود» (شقاقی، ۱۳۸۹: ۶۳)، اما در فارسی کرمانی، تکواژگونههای «را» عبارتند از «رِ/ ره» /re/ و «- ِ/-ه» /e-/:
- «گف: بیا شاخا منه /men-e/ تیز کن» (لریمر، ۱۳۹۵: ۱۲۸).
- «برو تو خونه قوما، قوما ره /qo:mâ re/ وعده بگیر بیاین نهار بخورن بریم سر مزار» (همان: ۱۷۸).
- «اومد حکایتِ /hekâyet-e/ وَر دوستاش تعریف کرد» (رضوی، ۱۳۸۵: ۱۱۴).
فریدون وهمن، مترجم کتاب لریمر، گاهی این قاعده را رعایت نکرده و بهاصطلاح مثال را «تهرانیزه» کردهاست. مثلاً: «امشبه ره صبر کرد...» را در کرمانی میگویند: «امشبه /امشبِ صبر کرد...» (همان: ۱۹۴).
- منابع
- باغینیپور، مجید (زیر چاپ). نکتههایی پراکنده دربارۀ لهجۀ کرمانی و سایر گونههای زبانی استان کرمان. کرمان: خدمات فرهنگی.
- رضوی، شمسالسّادات (۱۳۸۵). افسانههای کرمان. تهران: نشر افکار.
- شقاقی، ویدا (۱۳۸۹). مبانی صرف. تهران: سمت.
- لریمر، دیوید لاکهارت رابرتسون (۱۳۹۵). فرهنگ لُریمر. ترجمۀ فریدون وهمن. کرمان: مرکز کرمانشناسی.
مجید باغینیپور