پورحسینی، ابوالقاسم: تفاوت بین نسخه‌ها

از پارسی‌شناسی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
جز
 
(۸ نسخه‌ٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشده)
سطر ۱: سطر ۱:
پورحسینی، ابوالقاسم. (1370). فرهنگ لغات و اصطلاحاتِ مردمِ کرمان. کرمان: انتشاراتِ مرکزِ کرمان-شناسی.
+
ابوالقاسم پورحسینی Ɂabo-l-qâsem=e pur-hoseyn-i [اسم خاص] {فارسی - عربی (ابوالقاسم، حسین)}
  
فرهنگ لغات و اصطلاحاتِ مردمِ کرمان نامِ کتابی است که دکتر ابوالقاسمِ پورحسینی آن را تألیف کرده است و مرکزِ کرمان¬شناسی آن را در سالِ 1370 با تیراژِ 2200 در قریبِ به هفتصد صفحه در قطعِ وزیری منتشر کرده است. کتاب با مقدمۀ ناشر چنین آغاز می¬شود: «کرمان علیرغمِ آن همه غنایِ معنوی و ارزش¬هایِ مادّی و قدمتِ تاریخی، مع¬الاسف ناشناخته و مهجور مانده و صد البته تاوانِ سنگینی را از این بابت پرداخته است. ...» پس از مقدمه، فهرستِ مندرجاتِ کتاب آمده است که با نگاهی کوتاه به آن در می¬یابیم کتاب: الف:«کلیدِ تلفظِ کلماتِ لاتین» دارد که البته منظور راهنمایِ آواشناختی برایِ تلفظِ واژه¬ها و اصطلاحات است؛ ب) فهرستی از «لغات» دارد که از حرفِ الف تا ی تنظیم شده¬اند؛ پ) فهرستی از اصطلاحات دارد که آن¬ها نیز از الف تا ی تنظیم شده¬اند؛ ت) بخشی با عنوانِ «نکاتی چند در بارۀ کرمان» دارد زیرا به گفتۀ مؤلف «آشنایی با استانِ کرمان برایِ هر کرمانی ضروری است» (ص 658)؛ و ث) «منابع»، که فهرستی از منابعِ موردِ استفادۀ مؤلف است.از آن جا که کتاب پس از وفاتِ مؤلف منتشر شده است، مقدمۀ مؤلف را توضیحاتِ خانمِ طاهره مجد نوابی کامل کرده است. مؤلف در مقدمۀ خود آورده است: «تقریباً چهل و سه سال است بدین امر [جمع¬آوری لغات و فرهنگِ محلی] اشتغال داشته و از هر همشهری کلمه¬ای شنیده یادداشت کرده و در سفرهایِ متعددی که به هر کدام از شهرستان¬ها و بخش-هایِ کرمان نموده لغاتی فراهم آورده...» و منواضعانه اظهار می¬دارد: «ادعا نمی¬کنم که حقِّ مطلب را ادا کرده¬ام...». از توضیحاتِ خانمِ طاهزه مجد نوابی نیز چنین برمی¬آید که پس از درگذشتِ دکتر پورحسینی لغات و اصطلاحات و ضرب¬المثل¬هایِ جدیدی نیز به مطالبِ گردآوری¬شدۀ قبلی اضافه شده¬اند. ایشان همچنین از راهنمایی¬ها و همکاریِ دکتر یدالله ثمره و دکتر شهین نعما¬زاده نیز «در رفعِ اشکالات و نواقصِ لغتنامه» استفاده کرده¬اند، هر چند خود نیز اذعان دارند که «شاید ایراداتی وجود داشته باشد که با راهنماییِ خوانندگانِ سخن¬سنج، در تجدیدِ [و] چاپِ آینده انشاءالله حک و اصلاح خواهد شد.» در کلیدِ تلفظِ ص¬ص 8 و 9، استفاده از /a'/ برای «ع»، و /γ'/ برایِ «غ» کمی غریب می¬نماید، هر چند در توضیحاتِ ص10، آمده است: «کلیۀ کلماتِ لاتین برایِ واج¬نویسی و آواشناسی مطابقِ آخرین مندِ تصویب-شدۀ اساتیدِ زبان¬شناسی است.» در مجموع، کار گردآوری چنین حجم از اطلاعاتی کاری است بس ارزشمند و سترگ که از عهدۀ بزرگانی چون دکتر ابوالقاسمِ پورحسینی، که حال دیگر در دامانِ زادگاهِ خویش، یعنی شهداد، آرمیده است، بر¬می¬آید و بس. امّا چند نکته برایِ تجدیدِ چاپِ این کتاب ذکر می¬گردد. 1) گاهی مدخل¬هایی آورده شده و هیچ توضیحی ندارند، مثلِ «آب: bâ»؛ این واژه در فارسیِ استاندارد نیز وجود دارد و آوردنِ آن ضرورتی خاص می¬طلبد، چه رسد به آن که هیچ توضیحی هم نداشته باشد؛ 2) در سنّتِ فرهنگ¬نگاری معمولاً از / برای انتخابِ بین دو مورد استفاده می¬شود و استفاده از «یا» و آوردنِ این «یا» در تلفظِ واژه چندان صحیح به نظر نمی¬رسد، مثلِ: «آبدان یا اُودون: âbdan yâ owdun»؛ البته به جایِ /a/ نیز باید /â/ می¬آمد. متأسفانه در همین نیز ثبات دیده نمی¬شود؛ مثلاً: «آشِ ترف یا تلف: /âše tarf talf/ »، یا «آشی یا هاشیه: /âši-hâšie/ (استفاده از خطِ فاصله) 3) تلفظِ برخی مدخل¬ها اصلاً آورده نشده است؛ مثلاً: «آشِ رشته کرمانی». 4) ظاهراً محدودۀ گردآوریِ لغات و اصطلاحات، استانِ کرمان، و نه شهرِ کرمان، بوده است. این امر خود باعثِ بروزِ این ابهام می¬گردد که آیا واژه¬هایی که محلِ کاربردشان ذکر نشده است، در تمامِ شهرستان¬هایِ استانِ کرمان کاربرد دارند، یا تنها در شهرِ کرمان از آن¬ها استفاده می¬شود. گفتنی است که در مواردی محلِ کاربرد صراحتاً آمده است، مثلِ: «قود: /qud/: شاخۀ وسطِ خرما که چون آب به آن برسد خشک می¬شود [.] در شهداد کود kud یا قوس qous گویند»، مشخص نیست که در کدام شهرستان¬ها «قود» گفته می¬شود. البته در برخی مدخل¬ها «بعضی نقاط» آمده است که کاملاً مبهم است: «آرشنگ: /âršeng/: خوشۀ خرمایی که دانه¬هایِ آن چیده شده و در بعضی نقاط به آن شنگله /šegele/ گویند. «ن» نیز در آوانگاری نیامده است. 5) آوردنِ برخی توضیحات برایِ برخی مدخل¬ها چندان ضروری نمی¬نماید؛ مثلاً: «قیلون، قلیان: /qaylun/: که در کرمان با سفال یا کاشی می¬سازند.» اگر تنها تلفظِ خاصِّ این واژۀ آشنا برایِ فارسی¬زبانان مدِّ نظر باشد، کافی بود نوشته شود: «قیلون /qaylun/: قلیان». 6) ارجاعِ بینِ¬مدخلی نیز چندان یکدست نیست. امروزه از علامتِ ← برایِ ارجاع استفاده می¬¬شود، ولی در این کتاب به صورتِ توضیحی «به ... مراجعه شود» آورده¬اند که تنها حجمِ کتاب را زیادتر می¬کند: «گیسلو: /giselu/ : گل¬مژه، سنده سلام، رفعِ آن را با دعا (باداف) گویند. به باداف مراجعه شود.» 7) با وجودِ تلاشِ ستودنیِ دکتر پورحسینی برخی واژه¬ها و اصطلاحاتِ کرمانی (حتّی فارسیِ کرمانیِ شهرِ کرمان) در این مجموعه نیامده است؛ مثلاً: «تُنگفت¬مُنگفت: /tongoft mongoft/ ، که به معنی فتنه¬جویی به کار می¬رود؛ «مُوَدی: /movadi/»، که به معنیِ مدعی و طلبکار به کار می¬رود. در هر صورت، تجدیدِ چاپِ این کتاب بسیار ضروری است، امّا امید است با مشورت با فرهنگ¬نگاران و آواشناسان نبودِ حضورِ مؤلفِ گرانقدرِ آن جبران گردد و فرهنگی مطابق با معیارهایِ امروزیِ فرهنگ¬نویسی از واژه¬ها و اصطلاحاتِ کرمانی حاصل آید.
+
نویسنده و استاد دانشگاه (١٢٩٩ - ١٣٦٥). وی به سال ١٢٩٩ در خانواده‌ای مذهبی و پیشه‌ور در کرمان به دنیا آمد. در یازده‌سالگی از داشتن پدر محروم شد و به همّت مادر و نظارت و قیومیت حجة‌الاسلام حاج شیخ محمد حائری کرمانی به تحصیل علوم تربیتی، اخلاق و فلسفه پرداخت. در سال ١٣٢٢ به دبیری دبیرستان‌های کرمان منصوب شد. طی دورۀ خدمات فرهنگی در کرمان تا سال ١٣٣٧ به ریاست دبیرستان، ریاست دانش‌سرای مقدماتی، معاونت آموزش و پرورش استان (ادارۀ فرهنگ) و ریاست آموزش و پرورش شهرستان‌های کرمان، رفسنجان و بخش شهداد انتصاب یافت. در سال ١٣٢٤ امتیاز روزنامه‌ای با نام ''روح‌القدس'' را گرفته و به چاپ و نشر آن همت گماشت. در سال ١٣٣٧ به تهران منتقل شد. ابتدا در وزارت فرهنگ و هنر مشغول کار گردید و سپس با سمت کارمندی به دانشکدۀ ادبیات دانشگاه تهران پناه برد و تدریجاً به ریاست دفتر دانشکدۀ ادبیات منصوب شد ولی هیچ‌گاه از تحصیل دست برنداشت تا در سال ١٣٤٨ و در چهل‌وهشت‌سالگی به اخذ درجۀ دکتری در فلسفه و اخلاق موفق و به مقام تدریس در دانشگاه نائل آمد. در آبان سال ١٣٦٥ به قصد دیدن دوستان، اقوام و خویشان عازم کرمان شد و از آنجا به شهداد رفت و همان‌جا درگذشت و در جوار امام‌زاده زید شهداد به خاک سپرده شد (نک. پورحسینی، ١٣٧٠).
  
مجید باغینی پور
+
===آثار===
 +
#ترجمۀ ''اخلاق نیکوماخس'' ارسطو به فارسی و تطبیق آن با کتاب ''تهذیب الاخلاق و تطهیر الاعراق'' ابن مسکویه
 +
#ترجمۀ رسالۀ ''سلامان و ابسال'' (نمط نهم)، انتشارات ابن سینا
 +
#«فیثاغورث و فیثاغورثیان»، ''مجلۀ دانشکدۀ ادبیات دانشگاه تهران''
 +
#«کتب و آثار خطی ابن مسکویه»، ''مجلۀ معارف اسلامی''
 +
#ترجمۀ اشعار مجلۀ ''یغما''
 +
#«رواقیون»، رساله‌ای دربارۀ فلسفۀ اخلاقی این حکما (نک. بهزادی اندوهجردی، ١٣٨٨: ٣٠٨)
 +
#''[[فرهنگ لغات و اصطلاحات مردم کرمان]]''، مرکز کرمان‌شناسی
 +
 
 +
----
 +
* منابع
 +
 
 +
- بهزادی اندوهجردی،  حسین (١٣٨٨). ''تذکرۀ شاعران کرمان: ستارگان کرمان''. چ٥. کرمان: مرکز کرمان‌شناسی.
 +
 +
- پورحسینی، فرحناز (١٣٧٠) [به کوشش]. ''شکوفه‌های اندیشه: یادنامۀ ابوالقاسم پورحسینی (واصل کرمانی)''. تهران: پاژنگ.
 +
 
 +
  این صفحه تکمیل خواهد شد.
 +
 
 +
صفحۀ مرتبط در ''پارسی‌شناسی''
 +
 
 +
''[[فرهنگ لغات و اصطلاحات مردم کرمان]]''
 +
 
 +
<pre style="color: blue">مجید باغینی‌پور
 +
</pre>
 +
 
 +
[[پارسی‌شناسی: مجید باغینی‌پور|دربارۀ نویسنده و فهرست نوشته‌های دیگر وی در ''پارسی‌شناسی'']]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۵ اکتبر ۲۰۲۰، ساعت ۰۹:۰۲

ابوالقاسم پورحسینی Ɂabo-l-qâsem=e pur-hoseyn-i [اسم خاص] {فارسی - عربی (ابوالقاسم، حسین)}

نویسنده و استاد دانشگاه (١٢٩٩ - ١٣٦٥). وی به سال ١٢٩٩ در خانواده‌ای مذهبی و پیشه‌ور در کرمان به دنیا آمد. در یازده‌سالگی از داشتن پدر محروم شد و به همّت مادر و نظارت و قیومیت حجة‌الاسلام حاج شیخ محمد حائری کرمانی به تحصیل علوم تربیتی، اخلاق و فلسفه پرداخت. در سال ١٣٢٢ به دبیری دبیرستان‌های کرمان منصوب شد. طی دورۀ خدمات فرهنگی در کرمان تا سال ١٣٣٧ به ریاست دبیرستان، ریاست دانش‌سرای مقدماتی، معاونت آموزش و پرورش استان (ادارۀ فرهنگ) و ریاست آموزش و پرورش شهرستان‌های کرمان، رفسنجان و بخش شهداد انتصاب یافت. در سال ١٣٢٤ امتیاز روزنامه‌ای با نام روح‌القدس را گرفته و به چاپ و نشر آن همت گماشت. در سال ١٣٣٧ به تهران منتقل شد. ابتدا در وزارت فرهنگ و هنر مشغول کار گردید و سپس با سمت کارمندی به دانشکدۀ ادبیات دانشگاه تهران پناه برد و تدریجاً به ریاست دفتر دانشکدۀ ادبیات منصوب شد ولی هیچ‌گاه از تحصیل دست برنداشت تا در سال ١٣٤٨ و در چهل‌وهشت‌سالگی به اخذ درجۀ دکتری در فلسفه و اخلاق موفق و به مقام تدریس در دانشگاه نائل آمد. در آبان سال ١٣٦٥ به قصد دیدن دوستان، اقوام و خویشان عازم کرمان شد و از آنجا به شهداد رفت و همان‌جا درگذشت و در جوار امام‌زاده زید شهداد به خاک سپرده شد (نک. پورحسینی، ١٣٧٠).

آثار

  1. ترجمۀ اخلاق نیکوماخس ارسطو به فارسی و تطبیق آن با کتاب تهذیب الاخلاق و تطهیر الاعراق ابن مسکویه
  2. ترجمۀ رسالۀ سلامان و ابسال (نمط نهم)، انتشارات ابن سینا
  3. «فیثاغورث و فیثاغورثیان»، مجلۀ دانشکدۀ ادبیات دانشگاه تهران
  4. «کتب و آثار خطی ابن مسکویه»، مجلۀ معارف اسلامی
  5. ترجمۀ اشعار مجلۀ یغما
  6. «رواقیون»، رساله‌ای دربارۀ فلسفۀ اخلاقی این حکما (نک. بهزادی اندوهجردی، ١٣٨٨: ٣٠٨)
  7. فرهنگ لغات و اصطلاحات مردم کرمان، مرکز کرمان‌شناسی

  • منابع

- بهزادی اندوهجردی، حسین (١٣٨٨). تذکرۀ شاعران کرمان: ستارگان کرمان. چ٥. کرمان: مرکز کرمان‌شناسی.

- پورحسینی، فرحناز (١٣٧٠) [به کوشش]. شکوفه‌های اندیشه: یادنامۀ ابوالقاسم پورحسینی (واصل کرمانی). تهران: پاژنگ.

 این صفحه تکمیل خواهد شد.

صفحۀ مرتبط در پارسی‌شناسی

فرهنگ لغات و اصطلاحات مردم کرمان

مجید باغینی‌پور

دربارۀ نویسنده و فهرست نوشته‌های دیگر وی در پارسی‌شناسی