حرفنویسی: تفاوت بین نسخهها
(صفحهای تازه حاوی « این صفحه تکمیل خواهد شد.» ایجاد کرد) |
جز |
||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
+ | حرفنویسی harf-nevis-i [اسم] {عربی (حرف) - فارسی} (به انگلیسی: transliteration) | ||
+ | |||
+ | در [[زبانشناسی]] و بهویژه [[زبانشناسی تاریخی]]، تبدیل یک [[نظام نوشتاری]] به نظام نوشتاری دیگر به گونهای که در برابر هر [[نویسه|نویسۀ]] نظام نوشتاری مبدأ، نویسهای در نظام نوشتاری مقصد قرار گیرد (چنگیزی، ۱۳۹۵: ۵۸). در حرفنویسی از نقش [[فرانگاری]] نظام نوشتاری استفاده میشود و مقصود از آن معرفی نویسههای یک نظام نوشتاریِ ناشناس یا کمترشناخته از طریق نویسههای یک نظام نوشتاری شناختهشده(تر) است (صفوی، ۱۳۸۶: ۷۱). ضمن اینکه چاپ متون نیز بدین روش آسانتر انجام میگیرد (ابوالقاسمی، ۱۳۸۹: ۱۷۳؛ چنگیزی، همانجا). در حرفنویسی [[املای تاریخی]] و [[املای شبهتاریخی]] کلمات بدون در نظر گرفتن تلفظ واقعی آنها مراعات میگردد (آموزگار و تفضلی، ۱۳۸۷: ۴۷)؛ مثلاً واژۀ فارسی ''خواهر'' بهصورت xwʾhr حرفنویسی میشود که تعداد نویسههای آن با تعداد نویسههای نظام نوشتاری مبدأ برابر است و املای تاریخی واژه در آن رعایت شدهاست. در حرفنویسی زبانهای ایرانی معمولاً از خط لاتین استفاده میشود و این حرفنویسی را «لاتیننویسی» مینامند (نغزگوی کهن، ۱۳۹۴: ۱۵۷). ممکن است در روش حرفنویسی پژوهشگران اختلافاتی وجود داشته باشد. برای نمونه واژهای را که در فارسی میانۀ زردشتی به معنی «فرّه» است مکنزی بهصورت GDE و نیبرگ/نوبرگ بهصورت GDH حرفنویسی میکند (همچنانکه [[واجنویسی]] این واژه هم به شیوۀ مکنزی xwarrah و به شیوۀ نیبرگ/نوبرگ x<sup>u</sup>arrah است؛ نک. مکنزی، ۱۹۸۶: ۹۶؛ نیبرگ/نوبرگ، ۱۹۷۴: ۲۲۱). | ||
+ | |||
این صفحه تکمیل خواهد شد. | این صفحه تکمیل خواهد شد. | ||
+ | ---- | ||
+ | * منابع: | ||
+ | - [[آموزگار، ژاله]] و [[تفضلی، احمد|احمد تفضلی]] (۱۳۸۷). ''زبان پهلوی، ادبیات و دستور آن''. چ۶. تهران: معین. | ||
+ | |||
+ | - [[ابوالقاسمی، محسن]] (۱۳۸۹). ''[[تاریخ زبان فارسی]]''. چ۱۰. تهران: سمت. | ||
+ | |||
+ | - [[چنگیزی، احسان]] (۱۳۹۵). ''[[فرهنگ توصیفی دستور تاریخی]]''. تهران: [[علمی (انتشارات)|علمی]]. | ||
+ | |||
+ | - [[صفوی، کورش]] (۱۳۸۶) {فیپا: ۱۳۸۵}. ''آشنایی با نظامهای نوشتاری''. تهران: پژواک کیوان. | ||
+ | |||
+ | - [[مکنزی، دیوید نیل]] ← .MacKenzie, D. N | ||
+ | |||
+ | - [[نغزگوی کهن، مهرداد]] (۱۳۹۴). فرهنگ توصیفی زبانشناسی تاریخی. با همکاری [[داوری، شادی|شادی داوری]]. چ۲. تهران: [[علمی (انتشارات)|علمی]]. | ||
+ | |||
+ | - نوبرگ، هنریک ساموئل ← .Nyberg, H. S | ||
+ | |||
+ | - نیبرگ، هنریک ساموئل ← .Nyberg, H. S | ||
+ | |||
+ | .MacKenzie, D. N. (1986[1971]). ''A Concise Pahlavi Dictionary''. London: Oxford University - | ||
+ | |||
+ | .Nyberg, H. S. (1974). ''A Manual of Pahlavi. Vol. II: Glossary''. Wiesbaden: Otto Harrassowitz - | ||
+ | |||
+ | |||
+ | <pre style="color: blue">منوچهر فروزنده فرد | ||
+ | </pre> | ||
+ | ---- | ||
+ | [[پارسیشناسی: منوچهر فروزنده فرد|دربارۀ نویسنده و فهرست نوشتههای دیگر وی در ''پارسیشناسی'']] |
نسخهٔ ۸ اوت ۲۰۲۱، ساعت ۱۸:۳۱
حرفنویسی harf-nevis-i [اسم] {عربی (حرف) - فارسی} (به انگلیسی: transliteration)
در زبانشناسی و بهویژه زبانشناسی تاریخی، تبدیل یک نظام نوشتاری به نظام نوشتاری دیگر به گونهای که در برابر هر نویسۀ نظام نوشتاری مبدأ، نویسهای در نظام نوشتاری مقصد قرار گیرد (چنگیزی، ۱۳۹۵: ۵۸). در حرفنویسی از نقش فرانگاری نظام نوشتاری استفاده میشود و مقصود از آن معرفی نویسههای یک نظام نوشتاریِ ناشناس یا کمترشناخته از طریق نویسههای یک نظام نوشتاری شناختهشده(تر) است (صفوی، ۱۳۸۶: ۷۱). ضمن اینکه چاپ متون نیز بدین روش آسانتر انجام میگیرد (ابوالقاسمی، ۱۳۸۹: ۱۷۳؛ چنگیزی، همانجا). در حرفنویسی املای تاریخی و املای شبهتاریخی کلمات بدون در نظر گرفتن تلفظ واقعی آنها مراعات میگردد (آموزگار و تفضلی، ۱۳۸۷: ۴۷)؛ مثلاً واژۀ فارسی خواهر بهصورت xwʾhr حرفنویسی میشود که تعداد نویسههای آن با تعداد نویسههای نظام نوشتاری مبدأ برابر است و املای تاریخی واژه در آن رعایت شدهاست. در حرفنویسی زبانهای ایرانی معمولاً از خط لاتین استفاده میشود و این حرفنویسی را «لاتیننویسی» مینامند (نغزگوی کهن، ۱۳۹۴: ۱۵۷). ممکن است در روش حرفنویسی پژوهشگران اختلافاتی وجود داشته باشد. برای نمونه واژهای را که در فارسی میانۀ زردشتی به معنی «فرّه» است مکنزی بهصورت GDE و نیبرگ/نوبرگ بهصورت GDH حرفنویسی میکند (همچنانکه واجنویسی این واژه هم به شیوۀ مکنزی xwarrah و به شیوۀ نیبرگ/نوبرگ xuarrah است؛ نک. مکنزی، ۱۹۸۶: ۹۶؛ نیبرگ/نوبرگ، ۱۹۷۴: ۲۲۱).
این صفحه تکمیل خواهد شد.
- منابع:
- آموزگار، ژاله و احمد تفضلی (۱۳۸۷). زبان پهلوی، ادبیات و دستور آن. چ۶. تهران: معین.
- ابوالقاسمی، محسن (۱۳۸۹). تاریخ زبان فارسی. چ۱۰. تهران: سمت.
- چنگیزی، احسان (۱۳۹۵). فرهنگ توصیفی دستور تاریخی. تهران: علمی.
- صفوی، کورش (۱۳۸۶) {فیپا: ۱۳۸۵}. آشنایی با نظامهای نوشتاری. تهران: پژواک کیوان.
- مکنزی، دیوید نیل ← .MacKenzie, D. N
- نغزگوی کهن، مهرداد (۱۳۹۴). فرهنگ توصیفی زبانشناسی تاریخی. با همکاری شادی داوری. چ۲. تهران: علمی.
- نوبرگ، هنریک ساموئل ← .Nyberg, H. S
- نیبرگ، هنریک ساموئل ← .Nyberg, H. S
.MacKenzie, D. N. (1986[1971]). A Concise Pahlavi Dictionary. London: Oxford University -
.Nyberg, H. S. (1974). A Manual of Pahlavi. Vol. II: Glossary. Wiesbaden: Otto Harrassowitz -
منوچهر فروزنده فرد