یادداشت: هراس یا استقبال از فناوری؟

از پارسی‌شناسی
پرش به ناوبری پرش به جستجو

۱۱ آذر ۱۳۹۹

هراس یا استقبال از فنّاوری؟

(در حاشیۀ مباحثات درگرفته پیرامون عمومی شدن «پیکرۀ زبانی گروه فرهنگ‌نویسی فرهنگستان زبان و ادب فارسی»)

مسعود راستی‌پور

در میان پژوهشگران طراز اول فرهنگ ایرانی و زبان فارسی، نام محمّد قزوینی درخششی خیره‌کننده دارد. کمتر کسی با این گزاره که «محمّد قزوینی، اگر نگوییم (که می‌گوییم) شاخص‌ترین، یکی از شاخص‌ترین محققان معاصر ایران است» مخالفتی دارد و آن کس که مخالفت دارد عذرش پذیرفته است. اما این تشخص حاصل چیست؟ دورۀ حیات قزوینی دوران فترت نبود. در آن عصر دانشمندان و فضلا و «ادیب»ها کم نبودند و فضل و سواد چیز نایابی نبود. هنوز کسی در سوگ احاطه و تضلع بر سر و سینه نمی‌کوفت و هنوز در حوزه‌های علمیه علوم قدیمه را به ضرب فلک بر لوح حافظۀ متعلّمین نقر می‌کردند. فضلای اروپارفته و فرنگ‌دیده هم داشتیم! چرا قزوینی توانست چنین تأثیر عمیق و پایداری در تحقیقات تاریخی و ادبی به جای بگذارد و دیگران نتوانستند؟ پاسخ نگارنده چیز به‌ظاهر ساده‌ای است: به‌روز بودن.[۱] قزوینی‌ای که «بن عبدالوهاب»ش ترک نمی‌شد و برای خود دفتر «وفیات معاصرین» تدوین می‌کرد و نثرش به سنّتی‌ترین طلّاب می‌مانست، فضل را با به‌روز بودن در تضاد نمی‌دید. اگر بگویید «برجسته‌ترین خصلت قزوینی دقتش بود» می‌گویم صحیح است، اما دقتش هم به‌روز بود! در میان فضلای هم‌روزگار او صاحبان دقت کم نبودند، اما او بود که حافظه را کنار گذاشته‌بود و الحمد را هم، هنگام تصحیح، از کتاب می‌دید و هرچه را باید به یاد می‌داشت یادداشت می‌کرد. او بود که اجتهاد خود را بر نصّ نسخه‌ها مقدم نمی‌داشت و اصلاً او بود که فنّ تصحیح متن را از اروپاییان آموخت و برای ما به ارمغان آورد. قزوینی نه‌تنها به‌نسبت زمانۀ خود، که حتی به‌نسبت روزگار ما نیز پیشرو و متجدد بود.

در پاسخ درخواست عمومی شدن پیکرۀ گروه فرهنگ‌نویسی فرهنگستان گفته شده که این پیکره ممکن است موجب تنبلی یا فساد شود (نک. مطلبی که از کانال پویش عمومی شدن پیکره در همین وبگاه بازنشر شده‌است)! بند پیشین را گفتم تا به مورد اول پاسخ دهم. در روزگار قزوینی نبودند کسانی که معتقد باشند «دانش محقق باید در سینه‌اش باشد، باید از حفظ بنویسد و اگر نتواند به حافظۀ خود اتکا کند ذهنش تنبل و ناتوان می‌شود و حتماً در کار تحقیق خواهد لنگید»؟ هم امروز چنین کسانی را نمی‌شناسیم؟ اما قزوینی به اینها نیندیشید و به راه خود رفت و شیوه‌ها و فنون نوین را آموخت و به کار بست و با استفاده از آنها توان خود را چند برابر کرد. چنان کسی بی‌گمان امروز هم از هر نوع فناوری‌ای که موجب سرعت و دقت پژوهش شود استقبال می‌کرد. آن کس که پیکرۀ محل سخن را پایه گذاشت ـ و خود از دانشمندان آشنا به علوم زمانه است ـ نیز از فناوری استقبال کرد.

اما هراس از فناوری وجه دیگری نیز دارد و آن افتادن فناوری به دست نااهل است، که موجب فساد خواهد شد. این هراس چیز تازه‌ای نیست و از آن زمان که آموزش الفبا مختص قشر خاصی بود تا این زمان که هنوز اینترنت آزاد را، برای عموم، موجب فساد و سرکشی و... می‌دانند، انسان با آن زیسته‌است: هراس از فساد ناشی از افتادن علم و فناوری به دست عامّه. همیشه خواص با عامه در این گیرودار بوده‌اند و همیشه تنها یک نتیجه حاصل شده‌است: علم و فناوری در اختیار همه قرار گرفته و پس از یک چند «دریغ از نسلی که با این چیزها پرورش بیابند»ها، آب‌ها از آسیاب افتاده و همه چیز به روال طبیعی خود بازگشته‌است. فایدۀ تجربه و تاریخ همین است که این درگیری‌ها کمتر شود و این واقعیت‌ها زودتر پذیرفته‌شود.

در دست داشتن فناوری، که پیکرۀ محل سخن نوعی از آن است، هیچ کوشایی را تنبل نخواهد کرد و هیچ درستی را به فساد نخواهد کشید. کسی که تنبل است یا فاسد، حالا هم هست و از راهی دارد زندگی‌اش را می‌گذراند و، به زعم خود، به سر خلق شیره می‌مالد. اگر فناوری تازه‌ای را در اختیارش بنهیم مدتی تنبلی و فسادش مسیر تازه‌ای می‌یابد و پس از مدت کوتاهی آنجا هم، مثل هر جای دیگر، رسوا می‌شود. بهتر است به‌جای آنکه همه را، از بیم شماری کاهلان و فاسدان، دچار حرمان کنیم راه‌های مبارزه با تنبلی و فساد را بیابیم.

-پی‌نوشت-

۱. روشن است که مراد ما نه به‌روز بودن در سلیقه یا زمینۀ تحقیق، بلکه به‌روز بودن در مواجهه با علوم جدید و فناوری‌های تازه است.

Puyesh.jpg

دربارۀ نویسنده و فهرست نوشته‌های دیگر وی در پارسی‌شناسی


صفحه‌های مرتبط:

رویداد: درخواست جمعی از استادان و پژوهشگران برای دسترسی عمومی به پیکرۀ فرهنگستان زبان و ادب فارسی

یادداشت: آیا دسترسی عمومی به پیکره موجب فساد است؟

یادداشت: عمومی کردن دسترس به پیکرۀ متون فرهنگستان: بستن یا گشودن راه تقلب؟


دیگر یادداشت‌های همکاران پارسی‌شناسی