الف اطلاق: تفاوت بین نسخه‌ها

از پارسی‌شناسی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
جز
 
(۱۳ نسخهٔ میانیِ همین کاربر نمایش داده نشده است)
سطر ۱: سطر ۱:
الف اطلاق Ɂalef=e Ɂetlâq [گروه اسمی] {عربی (الف - اطلاق) - فارسی}  
+
الف اطلاق Ɂalef=e Ɂetlâq [گروه اسمی] {عربی (الف، اطلاق) ـ فارسی}  
  
(= [[الف اشباع]]) مصوت «ـا» â که ظاهراً فقط برای پر کردن وزن به پایان کلمۀ قافیه افزوده می‌شود و فاقد نقش دستوری و معنی است. برای نمونه در این ابیات از رودکی (۱۳۸۷: ۱۴):  
+
(= [[الف اشباع]]، [[الف زاید]]) مصوت «ا/ـا» â که ظاهراً فقط برای پر کردن وزن به پایان کلمۀ قافیه افزوده می‌شود و فاقد نقش دستوری و معنی است. برای نمونه در این ابیات از رودکی (۱۳۸۷: ۱۴):  
  
 
پوپک دیدم به حوالی سرخس
 
پوپک دیدم به حوالی سرخس
سطر ۱۳: سطر ۱۳:
 
«ا»ی پایانی که به کلمات قافیۀ ''اندر'' و ''چادَر'' افزوده شده‌است الف اطلاق (الف اشباع) است.
 
«ا»ی پایانی که به کلمات قافیۀ ''اندر'' و ''چادَر'' افزوده شده‌است الف اطلاق (الف اشباع) است.
  
البته گاهی کاربرد پربسامد الف اطلاق می‌تواند معانی سبک‌شناختی خاصی داشته باشد؛ مثلاً عبید زاکانی در ''موش و گربه'' در پایان همۀ ابیات از الف اطلاق استفاده کرده که به جنبۀ طنز داستان افزوده‌است. همچنین فردوسی در داستان‌هایی که در دوران جوانی خود سروده، مانند ''بیژن و منیژه''، از الف اطلاق بیشتر استفاده کرده‌است (نک. خالقی مطلق، ۱۳۸۰: ۳۱).
+
البته گاهی کاربرد پربسامد الف اطلاق می‌تواند معانی سبک‌شناختی خاصی داشته باشد؛ مثلاً در ''موش و گربۀ'' [منسوب به] عبید زاکانی در پایان همۀ ابیات از الف اطلاق استفاده شده که به جنبۀ طنز داستان افزوده‌است. همچنین فردوسی در داستان‌هایی که در دوران جوانی خود سروده، مانند ''بیژن و منیژه''، از الف اطلاق بیشتر استفاده کرده‌است (نک. خالقی مطلق، ۱۳۸۰: ۳۱).
  
 
===خاستگاه===
 
===خاستگاه===
در اشعار مانوی ā و āẖ و āyāẖ در پایان کلمات و ابیات به کار می‌رفته و احتمالاً نشان‌دهندۀ حالت ادامه‌دار صدا در هنگام خواندن بوده‌است. در عربی نیز واژه‌های مفتوح/منصوب پایان مصراع‌ها گاه به ضرورت وزن با مصوت ā به کار می‌رفته‌اند و این کاربرد را الف اطلاق (/الف اشباع) می‌خوانده‌اند. به نظر می‌رسد الف اطلاق (/ الف اشباع) فارسی حاصل درهم‌آمیختن این دو سنت مانوی و عربی باشد (نک. صادقی، ۱۳۹۵: ۶، ذیل «ا<sup>۱۴</sup>»).
+
در اشعار مانوی ā و āẖ و āyāẖ در پایان کلمات و ابیات به کار می‌رفته و احتمالاً نشان‌دهندۀ حالت ادامه‌دار صدا در هنگام خواندن بوده‌است. در عربی نیز واژه‌های مفتوح/منصوب پایان مصراع‌ها گاه به ضرورت وزن با مصوت ā به کار می‌رفته‌اند و این کاربرد را الف اطلاق (/الف اشباع) می‌خوانده‌اند. به نظر می‌رسد الف اطلاق (/الف اشباع) فارسی حاصل درهم‌آمیختن این دو سنت مانوی و عربی باشد (نک. صادقی، ۱۳۹۵: ۶، ذیل «ا<sup>۱۴</sup>»).
  
 
اشعاری دوزبانه (ملمع) از شهید بلخی در دست است که در آنها هم در ابیات عربی و هم در ابیات فارسی از الف اطلاق بهره برده‌ شده‌است (نک. مدبری، ۱۳۷۰: ۲۷):  
 
اشعاری دوزبانه (ملمع) از شهید بلخی در دست است که در آنها هم در ابیات عربی و هم در ابیات فارسی از الف اطلاق بهره برده‌ شده‌است (نک. مدبری، ۱۳۷۰: ۲۷):  
سطر ۴۴: سطر ۴۴:
 
نکردمی بر ره بلا گذرا
 
نکردمی بر ره بلا گذرا
  
 +
این صفحه تکمیل خواهد شد.
 
----
 
----
 
* منابع:
 
* منابع:
- [[خالقی مطلق، جلال]] (۱۳۸۰). ''[[یادداشت‌های شاهنامه]]''. ج۱. نیویورک.
+
ـ [[خالقی مطلق، جلال]]، ۱۳۸۰، ''[[یادداشت‌های شاهنامه]]''، ج۱، نیویورک.
  
- [[رودکی|رودکی، جعفر بن محمد]] ((۱۳۸۷). ''دیوان حکیم رودکی سمرقندی'' {روی جلد: ''دیوان اشعار رودکی''}. تصحیح [[امامی، نصرالله|نصرالله امامی]]. چ۲. تهران: مؤسسۀ تحقیقات و توسعۀ علوم انسانی.
+
ـ [[رودکی|رودکی، جعفر ابن محمد]]، ۱۳۸۷، ''دیوان حکیم رودکی سمرقندی'' {روی جلد: ''دیوان اشعار رودکی''}، تصحیح [[امامی، نصرالله|نصرالله امامی]]، چ۲، تهران، مؤسسۀ تحقیقات و توسعۀ علوم انسانی.
  
- [[صادقی، علی‌اشرف]] (۱۳۹۵). ''[[فرهنگ جامع زبان فارسی]]''. ج۲ (ا ـ اخیی). تهران: [[فرهنگستان زبان و ادب فارسی: انتشارات|فرهنگستان زبان و ادب فارسی]].
+
ـ [[صادقی، علی‌اشرف]] [زیر نظر]، ۱۳۹۵، ''[[فرهنگ جامع زبان فارسی]]''، ج۲ (ا ـ اخیی)، تهران، [[فرهنگستان زبان و ادب فارسی: انتشارات|فرهنگستان زبان و ادب فارسی]].
 +
 
 +
ـ [[مدبری، محمود]]، ۱۳۷۰، ''[[شرح احوال و اشعار شاعران بی‌دیوان در قرن‌های ۳، ۴، ۵ هجری قمری]]''، تهران، پانوس.
  
- [[مدبری، محمود]] (۱۳۷۰). ''[[شرح احوال و اشعار شاعران بی‌دیوان در قرن‌های ۳، ۴، ۵ هجری قمری]]''. تهران: پانوس.
 
----
 
 
<pre style="color: blue">منوچهر فروزنده فرد
 
<pre style="color: blue">منوچهر فروزنده فرد
 
</pre>
 
</pre>
 
----
 
----
 
[[پارسی‌شناسی: منوچهر فروزنده فرد|دربارۀ نویسنده و فهرست نوشته‌های دیگر وی در ''پارسی‌شناسی'']]
 
[[پارسی‌شناسی: منوچهر فروزنده فرد|دربارۀ نویسنده و فهرست نوشته‌های دیگر وی در ''پارسی‌شناسی'']]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۵ دسامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۱:۳۸

الف اطلاق Ɂalef=e Ɂetlâq [گروه اسمی] {عربی (الف، اطلاق) ـ فارسی}

(= الف اشباع، الف زاید) مصوت «ا/ـا» â که ظاهراً فقط برای پر کردن وزن به پایان کلمۀ قافیه افزوده می‌شود و فاقد نقش دستوری و معنی است. برای نمونه در این ابیات از رودکی (۱۳۸۷: ۱۴):

پوپک دیدم به حوالی سرخس

بانگک بربُرده به ابر اندرا

چادرکی دیدم رنگین بر او

رنگ بسی گونه بر آن چادَرا

«ا»ی پایانی که به کلمات قافیۀ اندر و چادَر افزوده شده‌است الف اطلاق (الف اشباع) است.

البته گاهی کاربرد پربسامد الف اطلاق می‌تواند معانی سبک‌شناختی خاصی داشته باشد؛ مثلاً در موش و گربۀ [منسوب به] عبید زاکانی در پایان همۀ ابیات از الف اطلاق استفاده شده که به جنبۀ طنز داستان افزوده‌است. همچنین فردوسی در داستان‌هایی که در دوران جوانی خود سروده، مانند بیژن و منیژه، از الف اطلاق بیشتر استفاده کرده‌است (نک. خالقی مطلق، ۱۳۸۰: ۳۱).

خاستگاه

در اشعار مانوی ā و āẖ و āyāẖ در پایان کلمات و ابیات به کار می‌رفته و احتمالاً نشان‌دهندۀ حالت ادامه‌دار صدا در هنگام خواندن بوده‌است. در عربی نیز واژه‌های مفتوح/منصوب پایان مصراع‌ها گاه به ضرورت وزن با مصوت ā به کار می‌رفته‌اند و این کاربرد را الف اطلاق (/الف اشباع) می‌خوانده‌اند. به نظر می‌رسد الف اطلاق (/الف اشباع) فارسی حاصل درهم‌آمیختن این دو سنت مانوی و عربی باشد (نک. صادقی، ۱۳۹۵: ۶، ذیل «ا۱۴»).

اشعاری دوزبانه (ملمع) از شهید بلخی در دست است که در آنها هم در ابیات عربی و هم در ابیات فارسی از الف اطلاق بهره برده‌ شده‌است (نک. مدبری، ۱۳۷۰: ۲۷):

یری محنی ثم یخفض البصرا

فدته نفسی تراه قد سفرا

داند کز وی به من همی چه رسد

دیگرباره ز عشق بی‌خبرا

اما یری و جنتی من عصره (؟)

و سایلا کالجمان مبتدرا

چو سد یأجوج بایدی دل من

که باشد غمزگانش را سپرا

فضاع حلمی و خاننی جلدی

و من یطیق القضاء و القدرا

وگر بدانستمی که دل بشود

نکردمی بر ره بلا گذرا

این صفحه تکمیل خواهد شد.

  • منابع:

ـ خالقی مطلق، جلال، ۱۳۸۰، یادداشت‌های شاهنامه، ج۱، نیویورک.

ـ رودکی، جعفر ابن محمد، ۱۳۸۷، دیوان حکیم رودکی سمرقندی {روی جلد: دیوان اشعار رودکی}، تصحیح نصرالله امامی، چ۲، تهران، مؤسسۀ تحقیقات و توسعۀ علوم انسانی.

ـ صادقی، علی‌اشرف [زیر نظر]، ۱۳۹۵، فرهنگ جامع زبان فارسی، ج۲ (ا ـ اخیی)، تهران، فرهنگستان زبان و ادب فارسی.

ـ مدبری، محمود، ۱۳۷۰، شرح احوال و اشعار شاعران بی‌دیوان در قرن‌های ۳، ۴، ۵ هجری قمری، تهران، پانوس.

منوچهر فروزنده فرد

دربارۀ نویسنده و فهرست نوشته‌های دیگر وی در پارسی‌شناسی