یادداشت: فساد بی‌دروغ، فساد بانقاب

از پارسی‌شناسی
پرش به ناوبری پرش به جستجو

۲۹ آبان ۱۳۹۹

فساد بی‌دروغ، فساد بانقاب

علی شاپوران

عموماً در بررسی فساد دانشگاهی به مقالات مشترک و پایان‌نامه‌های بی‌محتوای استادان نالایق می‌پردازند. بی‌شک گسترش کمّی بی‌ضابطه در تعداد دانشگاه و دانشجو و استاد، پابه‌پای فرمالیسم در ارزیابی آنچه «پژوهش‌ها و دستاوردها» می‌نامیم (و جزئی از فرمالیسمی است که بر همهٔ شئون رسمی ارزیابی حاکم است) از علل مهم در گستردگی این تباهی است.

امّا من می‌خواهم نکته‌ای بر این موارد بیفزایم: فساد و دزدی این افراد آشکار و رسواست. یک نوع دیگر فساد هست که به گمان من خطرناک‌تر است: فساد درآمیخته با ریاکاری علمی، فساد «فضلا».

پژوهش‌های استادان و دانشجویانی که از حدّاقلّ سواد محروم (یا بهره‌مند) هستند در نشریات فراوان علمی-پژوهشی [۱] چاپ می‌شود و در عمل خواننده ندارد. جز افرادی از دستهٔ خود این‌ها کسی پیرویشان نمی‌کند. کسی از ایشان سرمشق نمی‌گیرد و اسوه و اسطوره نمی‌سازد. حتّی کسی انتظار ندارد به مقالاتی ارجاع داده شود که ایشان نوشته‌اند و گاه مطلبی را «زخمی» کرده‌اند، بی این‌که به نتیجه‌ای رسیده‌باشند. خودشان هم نه انتظار خواننده دارند، نه مقلد نه مرید و نه حتّی ارجاع. همان حقوق و عنوان را می‌خواهند و به‌زودی هم دور ریخته و فراموش خواهند شد، اگر همین حالا نشده‌باشند. آثار ایشان پیش از خودشان مرده‌است.

ولی نوع دیگری از فساد داریم که خطرناک‌تر است، چون اوّلاً این‌همه آشکار نیست، ثانیاً مرتکبانشان الزاماً از همه نظر بی‌سواد نیستند و همین باعث می‌شود در برهوت فعلی گاه «ممتاز» هم جلوه کنند. استادی شهره به «اخلاق» که با همین اشتهار مریدپروری می‌کند هم فاسد است، اگرچه ترجمهٔ شاگرد را ندزدد. گرد آوردن نوچه و ندیم و برساختن اتوریتۀ کاذب هم فساد است اگرچه پسردایی ارجمند را بین نویسندگان جا نزده‌باشند. استادانی که فقط به دلیل آنچه اسم خیلی خوبش «رفاقت» است یکدیگر را حمایت می‌کنند و بر خطاهای یکدیگر چشم می‌بندند هم خطاکارند اگرچه خرید کتاب خودشان تنها راه گذراندن درسشان نباشد. پژوهشگری که در ارجاع ایز گم می‌کند و به مقاله‌ای یک بار ارجاع می‌دهد و سه بار دیگر که باید ارجاع می‌داد نمی‌دهد یا مطالب مقالات مختلف را وصله‌پینه می‌کند خطرش از کسی که با ساختار قالبی مقاله نوشته بیشتر است، چون ممکن است مقاله یا کتابش خواننده و ستایشگر هم پیدا کند. حق یابندهٔ اصلی نکته/ نویسندهٔ مقالهٔ نخست اینجا پیش مخاطبان بیشتری تضییع می‌شود. دانشجویان مستعد در این فضا بیشتر به دوگانهٔ «پیوستن به زنجیره/ حرمان و بغض» دچار می‌شوند، و اشاره به این نکات هم به دلیل برخورداری پژوهشگر/استاد از حمایت «رفقا» خالی از دشواری نیست. این نوع تباهی و خطاکاری است که خطرناک است چون کمتر کسی خطا بودنش را به روی خاطیان می‌آورد و در نتیجه این شگردها و مرتکبانشان استمرار می‌یابند و می‌مانند و نسل‌به‌نسل تباه‌تر و بی‌پرواتر می‌شوند؛ چنان که نسل‌به‌نسل تباه‌تر و بی‌پرواتر شده‌اند.

فساد بی‌سوادانی که دستگاه داوری و ارتقا راه انداخته‌اند آشکار و شرم‌آور است، ولی به‌‌جد گمان می‌کنم فسادهای پنهان‌تر و فساد افرادی که فاضل‌تر و معتبرتر محسوب می‌شوند مهم‌تر است چون زنجیره‌ای از اثرات ناخوشایند را بر کسانی می‌گذارد که جامعهٔ علمی باید به ایشان امیدوار باشد.

-پی‌نوشت-

۱. اگر هم این پژوهش‌ها کتاب شود ناشران متفرقه چاپشان می‌کنند و اصل سخن این نوشته تغییر نمی‌کند.


دربارۀ نویسنده و فهرست نوشته‌های دیگر وی در پارسی‌شناسی


کانال تلگرامی علی شاپوران


صفحه‌های مرتبط

یادداشت: فساد دانشگاهی ناملموس

یادداشت: ننگ مقالۀ مشترک علمی ‌ـ پژوهشی استاد راهنما با دانشجو در رشته‌های علوم انسانی


دیگر یادداشت‌های همکاران پارسی‌شناسی