یادداشت: قوده: تفاوت بین نسخه‌ها

از پارسی‌شناسی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
جز
جز
 
(۷ نسخهٔ میانیِ همین کاربر نمایش داده نشده است)
سطر ۱: سطر ۱:
‏۳ دی ۱۳۹۹
+
‏۳ دی ۱۳۹۹
 +
[[پرونده:Qawda.PNG|چپ]]
 
===قوده (واژه‌ای در شیرازی قدیم و فارسی کرمانی امروز)===
 
===قوده (واژه‌ای در شیرازی قدیم و فارسی کرمانی امروز)===
 +
<pre style="color: blue">منوچهر فروزنده فرد
 +
</pre>
 
در ''دیوان'' شمس پُس ناصر، شاعر شیرازی‌سرای قرن هشتم، کلمه‌ای به‌صورت «قوده» آمده‌است (نک. ماهیار نوابی، ۱۳۵۶: ۹۱) که ماهیار نوابی آن را با تردید «چیزی یا جزئی از اجزای کمان» دانسته‌است. به نظر این نگارنده «قوده» همان «قبضه» است. تبدیل «ب» به «و» در شیرازی قدیم رایج است و برای نمونه می‌توان به واژۀ «صوز» sawz که گونه‌ای از «سبز» است اشاره کرد. دربارۀ تبدیل «ض» به «د» نیز می‌توان به مقالۀ مفصل صادقی (١۳۹٧) مراجعه کرد. در تأیید معنی پیشنهادی نگارنده برای «قوده» در ''دیوان'' شمس ناصر، می‌توان به کلمۀ «قوده» به معنی «نخ پیچیده، موی درهم، یک دسته بافه یا چند بغل سنبلۀ گندم» (پورحسینی، ١٣٧٠)  در فارسی کرمانی اشاره کرد که آن هم گونه‌ای از «قبضه»ی عربی و فارسی به معنی «آنچه را با انگشتان یا با مشت گیرند، یک مشت از هر چیزی» (نک. دهخدا) است.  
 
در ''دیوان'' شمس پُس ناصر، شاعر شیرازی‌سرای قرن هشتم، کلمه‌ای به‌صورت «قوده» آمده‌است (نک. ماهیار نوابی، ۱۳۵۶: ۹۱) که ماهیار نوابی آن را با تردید «چیزی یا جزئی از اجزای کمان» دانسته‌است. به نظر این نگارنده «قوده» همان «قبضه» است. تبدیل «ب» به «و» در شیرازی قدیم رایج است و برای نمونه می‌توان به واژۀ «صوز» sawz که گونه‌ای از «سبز» است اشاره کرد. دربارۀ تبدیل «ض» به «د» نیز می‌توان به مقالۀ مفصل صادقی (١۳۹٧) مراجعه کرد. در تأیید معنی پیشنهادی نگارنده برای «قوده» در ''دیوان'' شمس ناصر، می‌توان به کلمۀ «قوده» به معنی «نخ پیچیده، موی درهم، یک دسته بافه یا چند بغل سنبلۀ گندم» (پورحسینی، ١٣٧٠)  در فارسی کرمانی اشاره کرد که آن هم گونه‌ای از «قبضه»ی عربی و فارسی به معنی «آنچه را با انگشتان یا با مشت گیرند، یک مشت از هر چیزی» (نک. دهخدا) است.  
  
----
+
* منابع:
منابع:
+
- [[پورحسینی، ابوالقاسم]]، ١٣٧٠، ''[[فرهنگ لغات و اصطلاحات مردم کرمان]]''، کرمان، مرکز کرمان‌شناسی.
  
- [[پورحسینی، ابوالقاسم]] (١٣٧٠). ''[[فرهنگ لغات و اصطلاحات مردم کرمان]]''. کرمان: مرکز کرمان‌شناسی.
+
- [[دهخدا، علی‌اکبر]]، ''[[لغت‌نامه]]''، نسخۀ برخط.
  
- [[دهخدا، علی‌اکبر]]. ''لغت‌نامه''. نسخۀ برخط.
+
- [[صادقی، علی‌اشرف]]، ١۳۹٧ [انتشار: ١۳۹٩]، «تلفظ صامت‌های عربی "ض" و "ظ" در زبان فارسی»، ''گزارش میراث''، دورۀ سوم، س۳، ش۳و۴.
  
- [[صادقی، علی‌اشرف]] (١۳۹٧ [انتشار: ١۳۹٩]). «تلفظ صامت‌های عربی "ض" و "ظ" در زبان فارسی». ''گزارش میراث''، دورۀ سوم، س۳، ش۳و۴.
+
- [[ماهیار نوابی، یحیی]]، ۱۳۵۶، «سه غزل از شمس پس ناصر»، ''پژوهش‌نامۀ مؤسسۀ آسیایی''، س۳، ش۲-۴.
 +
----
 +
[[پارسی‌شناسی: منوچهر فروزنده فرد|دربارۀ نویسنده و فهرست نوشته‌های دیگر وی در ''پارسی‌شناسی'']]
 +
----
 +
صفحه‌های مرتبط
  
- [[ماهیار نوابی، یحیی]] (۱۳۵۶). «سه غزل از شمس پس ناصر». ''پژوهش‌نامۀ مؤسسۀ آسیایی''، س۳، ش۲-۴.
+
[[یادداشت: غزلی از شمس پس ناصر]]
  
<pre style="color: blue">منوچهر فروزنده فرد
+
[[یادداشت: ینگ]]
</pre>
 
 
 
[[پارسی‌شناسی: منوچهر فروزنده فرد|دربارۀ نویسنده و فهرست نوشته‌های دیگر وی در ''پارسی‌شناسی'']]
 
 
----
 
----
 
[[پارسی‌شناسی: یادداشت‌های همکاران|دیگر یادداشت‌های همکاران ''پارسی‌شناسی'']]
 
[[پارسی‌شناسی: یادداشت‌های همکاران|دیگر یادداشت‌های همکاران ''پارسی‌شناسی'']]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۳ سپتامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۸:۴۷

‏۳ دی ۱۳۹۹

Qawda.PNG

قوده (واژه‌ای در شیرازی قدیم و فارسی کرمانی امروز)

منوچهر فروزنده فرد

در دیوان شمس پُس ناصر، شاعر شیرازی‌سرای قرن هشتم، کلمه‌ای به‌صورت «قوده» آمده‌است (نک. ماهیار نوابی، ۱۳۵۶: ۹۱) که ماهیار نوابی آن را با تردید «چیزی یا جزئی از اجزای کمان» دانسته‌است. به نظر این نگارنده «قوده» همان «قبضه» است. تبدیل «ب» به «و» در شیرازی قدیم رایج است و برای نمونه می‌توان به واژۀ «صوز» sawz که گونه‌ای از «سبز» است اشاره کرد. دربارۀ تبدیل «ض» به «د» نیز می‌توان به مقالۀ مفصل صادقی (١۳۹٧) مراجعه کرد. در تأیید معنی پیشنهادی نگارنده برای «قوده» در دیوان شمس ناصر، می‌توان به کلمۀ «قوده» به معنی «نخ پیچیده، موی درهم، یک دسته بافه یا چند بغل سنبلۀ گندم» (پورحسینی، ١٣٧٠) در فارسی کرمانی اشاره کرد که آن هم گونه‌ای از «قبضه»ی عربی و فارسی به معنی «آنچه را با انگشتان یا با مشت گیرند، یک مشت از هر چیزی» (نک. دهخدا) است.

  • منابع:

- پورحسینی، ابوالقاسم، ١٣٧٠، فرهنگ لغات و اصطلاحات مردم کرمان، کرمان، مرکز کرمان‌شناسی.

- دهخدا، علی‌اکبر، لغت‌نامه، نسخۀ برخط.

- صادقی، علی‌اشرف، ١۳۹٧ [انتشار: ١۳۹٩]، «تلفظ صامت‌های عربی "ض" و "ظ" در زبان فارسی»، گزارش میراث، دورۀ سوم، س۳، ش۳و۴.

- ماهیار نوابی، یحیی، ۱۳۵۶، «سه غزل از شمس پس ناصر»، پژوهش‌نامۀ مؤسسۀ آسیایی، س۳، ش۲-۴.


دربارۀ نویسنده و فهرست نوشته‌های دیگر وی در پارسی‌شناسی


صفحه‌های مرتبط

یادداشت: غزلی از شمس پس ناصر

یادداشت: ینگ


دیگر یادداشت‌های همکاران پارسی‌شناسی