آوا
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
آوا Ɂâvâ [اسم] {فارسی}
- (=صوت) (به انگلیسی: phone) <آوا مصوّب فرهنگستان زبان و ادب فارسی در برابر phone انگلیسی است.> در آواشناسی، کوچکترین واحد زنجیری گسستۀ ادراکپذیر در جریان گفتار (کریستال، ٢٠٠٨: ٣۶١؛ نیز نک. فرهنگستان زبان و ادب فارسی، ۱۳۹۷: ۴).
- (=صوت) (به انگلیسی: phone) <آوا مصوّب فرهنگستان زبان و ادب فارسی در برابر phone انگلیسی است.> در واجشناسی زنجیری، تحقق فیزیکی واج (کریستال، ٢٠٠٨: ٣۶١). همچنین نک. واجگونه.
- (به انگلیسی: sound) صوت، صدا.
- در عروض خانلری، پایهای که از دو هجای بلند تشکیل شدهاست؛ معادل فعلن (نک. خانلری، ١٣٨۶: ١۶١).
- منابع
ـ خانلری، پرویز، ١٣٨۶، وزن شعر فارسی، چ٧، تهران، توس.
ـ فرهنگستان زبان و ادب فارسی، ۱۳۹۷، هزارواژۀ زبانشناسی (۱)، تهران، فرهنگستان زبان و ادب فارسی.
Crystal, D., 2008, A Dictionary of Linguistics and Phonetics, 6th ed., Oxford, Blackwell -
این صفحه تکمیل خواهد شد.
مدخلهای همخانوادۀ آوا
آوابنیاد، آواپردازی، آوادرمانی، آواشناختی، آواشناس، آواشناسی، آواشناسیک، آواگروه، آوامحور، آوامحوری، آوامعنایی، آوانگار، آوانگاری، آوانگاشت، آوانگاشتی، آوانماد، آوانمادی، آوانوشت، آوانویس، آوانویسی، آوایی، آواییک، اداوا، اندیشآوا، برآوا، بیآوا، بیآوایی، پسآوا، پیشآوا، تارآوا، چندآوایی، خوشآوا، خوشآوایی، دوگانهآوا، دوگانهآوایی، ر-آوا، شکلآوا، شکلآوایی، غیرآواشناختی، غیرآوایی، لغزآوا، نامآوا، نامآوایی، نچآوا، نیکآوا، هماوا، هماوایی